گزارش
علي الله سليمي
برنامه معرفي و بررسي کتابهاي «اشتباه ميکنيد! من زندهام» و «شهيد جانبزرگي به روايت همسر» با حضور حسين شرفخالو و هاله عابدين نويسنده و منتقد جلسه؛ محمدعلي گوديني در سراي اهل قلم موسسه خانه کتاب با حضور نويسندگان کتابها و منتقدان برگزار شد.
در ابتداي اين نشست محمدعلي گوديني گفت: شهيدان زندهاند، اين فقط يک ترجمه قرآني نيست بلکه اين باوري است که مادرها، همسران و فرزندان شهدا به آن دارند که با آن مأنوستر هستند.
وي اضافه کرد: خواب و روياهايي که صادقانه کم و بيش اتفاق ميافتد و گواه و مصداق ما زمينيان است مانند آن چه در صفحه 60 کتاب آمده که همسر شهيد ميگويد «در کمدش را بار ميکنم تا مرتباش کنم. بعد ميگويم نکند يک موقع برگردد و شاکي بشود. ميبندم. اگر برگردد و بگويد باز دوباره آلبومهاي من رو جا به جا کردي؟ چه جوابي بدهم؟ ميگذارم خودش بيايد و اتاقاش را مرتب کند».
گوديني ادامه داد: آخرين پاراگراف کتاب «جانبزرگي به روايت همسر شهيد» اين متن مصداق همان مطلب قرآني است يعني اوج باور پذيري يک حقيقت اعتقادي. اين صداقت يک زندگي آگاهانه است، مصداق همان سفارشهايي که به صورت واگويهاي سعيد در صفحه 53 به همسرش که گفته است «مواظب بچهها باش. نذار از درس و مشقشان عقب بمونن. تو زمستون سرما نخورن، تو تابستون گرما زده نشن. مواظب خودت هم باش. تو اختيار دار اين زندگي هستي. هر تصميمي صلاح ميدوني، براي زندگيتون بگير. حلالم کن.» وي افزود: در اين کتاب تصويري از عکسها و نقاشيها و ساير هنرهاي سعيد جانبزرگي را به صورت واضح نميبينم، اما از نگاه همسر شهيد اين ظرافتها و دقايق زندگي که شايد انعکاس همان هنرمنديها و تعهدهاي هنري و شغلي و اعتقادي شهيد است به اندازه کافي ديده ميشود. گوديني ادامه داد: به واقع بر خلاف ظاهر همان طور که در مقدمه کتاب هم آمده اين ازدواج و اين زندگي معتقدانه است. همان طور که در جريان خواستگاري و تماماً مراحل عقد آمده يک هوس و خيالات، يک زندگي هنري و شهرت طلبي نبوده است.
به گفته اين نويسنده، در صفحه 8 کتاب آمده «با عکاس ازدواج کرد که لحظه لحظه زندگيشان ثبت شود. ولي بعد از عروسي که دوربين را باز کرد و خبري از فيلم نبود. دستاش آمد که اين زندگي قرار نيست شبيه تصورات او باشد»؛ در حقيقت متن کلي اين زندگي خالصانه و به واقع هنرمندانه زندگي بود که نتيجه تصورات او نبود زندگي با کسي بود که سالها از مرگ عکاسي کرده و فاصلهاش با مرگ و زندگي به يک اندازه بود. زندگياي شيرينتر از تصورات او، لذا چنين زندگياي همان طور که در پاراگراف آخر کتاب هم آمده است همچنان ادامه دارد يا بهتر بگوييم هنرمندي ميميرد بلکه يادگارهاي هنري او هميشه زنده است، به خصوص وقتي که رزمندهاي هنرمند باشي و از نزديک دستي هم بر آتش جنگ دفاعمقدس داشته باشي.
گوديني بيان کرد: ترکش تراشهاي در کليهات جاي گرفته باشد و ترکش سرکش در گوش بر شنوايت تأثير بگذارد و در لحظههاي عکاسي در حلبچه عناصر شيميايي را از فضاي مصدومان و قربانيان جنايت شيميايي تنفس کني و مدتها هم با آن تومور بدخيم خدا را مستقيم نظاره کني و آن گونه مرگ آگاه هم باشي، «مرگ آگاه بود و ميخواست من هم مثل خودش باشم گاهي که روي زمين ميخوابيد بالش و پتو ميبردم و بيدارش ميکردم ميگفت: در اين جا به من ميرسي و بالش زير سرم ميزاري فردا روز که سرم ميزارن روي خاک سرد، کو بالش؟ بذار دو روز دنيا هم سرم روي زمين بزارم، بلکه سرم به سختي عادت کنه.» وي افزود: در صفحه 56 يا در ماههاي آخر انگار از مرگاش آگاه است و با تمام وجود حساش کرده است در صفحه 47 آورده که «عيد سال 81 خانه همه فاميل رفتيم. اصرار داشت دور و نزديک، کوچک و بزرگ ، همه را همان هفته اول ببيند. دليل اصرارش را نميفهميدم. فقط همراهياش ميکردم و مراقباش بودم».
گوديني عنوان کرد: کتاب «جانبزرگي به روايت همسر شهيد»، اگر چه کم حجم است اما در عوض از محتواي پر و پيماني برخوردار است، هر چند در اين کتاب هنر و تواناييهايي نهفته و نگفته شهيد برجستگي آن چناني ندارد. ولي به نظر ميآيد توانسته است در سايه روشن شخصيت مخلص و متعادل شهيد را بنماياند اين موضوع با شروع زيبايي کار آغازي آگاهانه هم دارد.
وي افزود: چاپ اين کتاب بهگونهاي است که در اثر گذر زمان فرسوده ميشوند و شيرازه کتابها به هم ميريزد. بنابراين، با توجه به کمبود کاغذ و گراني فرآيند چاپ به صورت رسمي اعتراض خود را از نوع چاپ اين دو عنوان کتاب بيان ميکنم.
گوديني در نقد کتاب «اشتباه ميکنيد! من زندهام» هم گفت: آنچه در اين کتاب مرا بيش از هر چيز ديگري تحت تاثير قرار داد، انضباط و مردسالاري پدر شهيد است. وي با همان غيرت مردانه، دقت و مديريتي که داشت در امور اداري موفق بود و به دليل توجه به کسب روزي حلال، فرزندي را تربيت کرد که به مقام والاي شهادت نايل شد.
وي با بيان اينکه بار عاطفي کتاب «اشتباه ميکنيد! من زندهام» قابل توجه است، ادامه داد: چون شهيد علي شرفخانلو در اين کتاب از زبان همرزمانش معرفي شده، بسيار خوب و قابل تحسين است.
گوديني در پايان گفت: متوليان چاپ و انتشار اينگونه کتابها بايد با سرمايهگذاري بهتر و بيشتر در اين حوزه به توليد آثار غنيتر اقدام کنند چرا که وجود آثار کمسطح در جامعه، زمينه ترغيب جوانهايي که دوران جنگ را درک نکردهاند، به سمت مطالعه کتابهاي بيگانگان که اغلب محتويات دروغ در بر دارند فراهم ميکند.
حسين شرفخانلو، نويسنده کتاب «اشتباه ميکنيد! من زندهام» در اين مراسم و در پاسخ به نقد مطلب پشت جلد کتاب، گفت: متنهاي بهتر از متن پشت جلد کتاب در اختيار داشتم اما به تعمد نسبت به ارايه متن کنوني پشت جلد کتاب اقدام کردهام؛ چرا که ميخواستم برجستهترين ويژگي شهيد علي شرفخانلو را که داشتن قدرت انتخاب درست در همه موقعيتهاست، نشان دهم. چون اگر اين ويژگي را نداشت ديگر عنوان شهيد را به خود نميگرفت بلکه مثل انسانهاي معمولي به زندگي مادي خود ادامه ميداد.
هاله عابدين، نويسنده کتاب «شهيد جانبزرگي به روايت همسر» در پاسخ به نقد کتابش مبني بر اين که «کتاب تنها از زبان همسر شهيد جانبزرگي روايت شده است» گفت: همانطور که از عنوان کتاب برميآيد، هدف از تاليف اين کتاب ارايه خاطرات شهيد جانبزرگي از زبان همسرش است. اين در حالي است که با آوردن متني در انتهاي کتاب، کتاب را تمام شده نپنداشتهام بلکه بررسي ساير ابعاد زندگي شهيد جانبزرگي از ديدگاه افراد مختلف را به مجلدهاي ديگر اين کتاب موکول کردهام.
شنبه 27 مهر 1392 - 15:5