نظام پيشنهادات
سيد داوود تديني
مسئول اطلاع رساني كارگروه نظام پيشنهادها
پسر کوچکي وارد مغازهاي شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هُل داد. بر روي جعبه رفت تا دستش به دکمههاي تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره. مغازهدار متوجه پسر بود و به مکالماتش خوب گوش ميداد.
پسرک پرسيد: ميتوانم خواهش کنم کوتاه کردن چمنهاي حياط خانهتان را به من بسپاريد؟
مرد پاسخ داد: کسي هست که اين کار را برايم انجام ميدهد.
پسرک گفت: آقا، من اين کار را با نصف قيمتي که او انجام ميدهد انجام خواهم داد.
مرد در جوابش گفت که از کار اين فرد کاملاً راضي است.
پسرک بيشتر اصرار کرد و پيشنهاد داد: آقا، من پياده رو و جدول جلوي خانه را هم برايتان جارو ميکنم. در اين صورت شما در روز تعطيل آخر هفته، زيباترين چمن را در کل شهر خواهيد داشت. مجدداً مرد پاسخش منفي بود.
پسرک در حالي که لبخندي بر لب داشت، گوشي را گذاشت. مغازهدار که به صحبتهاي او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: پسر ...، از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اينکه روحيه خاص و خوبي داري دوست دارم کاري به تو بدهم.
پسر جواب داد: نه ممنونم، من فقط داشتم عملکردم را ميسنجيدم. من همان کسي هستم که براي اين آقا کار ميکند.
خود را از نگاه مديرانمان بشناسيم و ارزيابي کنيم.
« و من الله التوفيق وَ عليه التکلان »
سهشنبه 23 مهر 1392 - 10:19