نظام پيشنهادات
سيد داوود تديني
مسئول اطلاع رساني كارگروه نظام پيشنهادها
نظام پيشنهادها و توانمندسازي:
مشارکت و دخيل شدن در امور، مورد علاقه بيشتر افراد بوده و پذيرش تصميمات از جانب افراد مشارکت کننده را بيشتر مينمايد. مشارکت نوعي اکسير قدرتمند است، مورد علاقه افراد ميباشد و به طور قابل ملاحظهاي عملکرد فردي و سازماني را بهبود ميبخشد. براي توانمندسازي بايد به افراد قدرت داد. اين مهم، از طريق اختياردهي به افراد براي مشارکت اتخاذ تصميمات، ارائه ايدهها، اعمال نفوذ و همينطور مسئوليت دهي به افراد، محقق ميشود. به همين علت است که مشارکت، شکل مؤثري از توانمندسازي است. مشارکت، توانمندسازي را افزايش ميدهد و توانمندسازي نيز در عوض، عملکرد و سلامت فردي را بهبود ميبخشد.
نظام پيشنهادها از طريق ايجاد حس شايستگي و صلاحيت، ذهنيت و بينش بهبودجويانه و چالشي به کارکنان اين توانايي را در آنان القاء ميکند که با تاثيرگذاري و قدرت مسئله و داشتن قدرت اختيار و پاسخگويي، به سراغ مسائل و مشکلات رفته و از طريق قدرت انديشه و خلاقيت براي حل آنها راه حل و ايده بياورند.
بدين ترتيب کارکنان با رسيدن به سطوح بالاي شايستگي، توانايي، تأثيرگذاري و صلاحيت کاري، توانايي حل انواع مسائل و مشکلات پيشرو در فرآيندهاي کاري حوزه خود و حتي فراتر از حوزه خود را به دست ميآورند.
با مجموعهاي از کارکنان توانمند، يک سازمان توانمند بوجود ميآيد که با اتکاء به چنين کارکناني از هر فرصت و موقعيتي جهت پيشرفت بهره برده و حتي تهديدها و خطرات را به فرصت تبديل ميکند.
زماني که افراد درگير مسائل و مشکلات کوچک و بزرگ محيط اطراف خود شده و براي حل اين مسائل به دنبال راهکارها و راه حل باشند، در همين مسير کشف مسائل به قابليتها و تواناييهايي از قبيل ذهن کنجکاو، بهبودجو و براي حل مسائل کشف شده به روحيه تحليلگر و خلاق دست مييابند و بدين ترتيب با بدست آوردن تسلط کافي بر مهارت و فرآيند کاري خود به سطوح بالايي از توانمندي ميرسند.
در هر حال مديران نميتوانند کارکنانشان را توانا کنند مگر اينکه با آنها همدل و همراز باشند و با ايجاد انگيزه به آنها روحيه و دلگرمي بدهند و خود درستکار، وفادار و واقعيتگرا باشند. آنها در مرحله اول بايد با خود صداقت داشته باشند. بسياري از مديران در رفتارشان اصالت ندارند و هنگاميکه در رابطه با توانمندسازي بحث ميکنند، خود را مشارکتگرا ميدانند اما در عمل روش مديريتي آنها کاملاً مستبدانه است.
کوتاه سخن آنکه توانمندسازي مستلزم نوع متفاوتي از رفتار اخلاقي و اجتماعي و بکارگيري ابزارهاي کارگروهي و مشارکتي و سهولت دسترسي به منابع اطلاعاتي و بهرهبرداري از روابط اخلاقي دوجانبه در بين کارکنان و در يک کلمه مديريت براساس صداقت است.
« و من الله التوفيق وَ عليه التکلان »
سهشنبه 16 مهر 1392 - 10:59