گفتگو
محمد عصاريان
هم اکنون بيشتر کشورها سعي بر تقويت و ايجاد فضائي تاريخي و ريشهدار در کشور و يا منطقه خود دارند و از کوچکترين فرصت براي تبديل چهرهها به مفاخر ملي و افزودن به ميراث فرهنگي و فکري خود استفاده ميکنند حتي برخي از کشورها از اين هم فراتر رفتهاند و با سرقت فرهنگي مفاخر ديگر کشورها ميخواهند خود را در جهان معرفي کنند. کشور ما در طول تاريخ هميشه مفاخر ارزشمندي داشته است که نام آنها سالها باعث افتخار ما در منطقهاي که زندگي ميکردند و حتي کل کشور بوده است.
اين موضوع در حالي است که اکثر کشورهاي ديگر با ساختن مجسمهها مفاخر خود را گرامي ميدارند يا با گذاشتن نام اين بزرگان روي خيابانها و محلات خود سعي دارند تا نام آنها را زنده نگه دارند. قدرداني از مفاخر هنري و ادبي هر کشور ميتواند قدرداني باشد از سالها کار هنري اين هنرمندان و رنجهائي که براي خلق يک اثر هنري کشيدهاند و شايد يادي باشد از گذشتهاي دور که آنها با دستان خود به خلق يک اثر هنري پرداختهاند تا باعث غناي فرهنگ اين مرز و بوم شوند. يکي از نويسندگاني که با استعداد ويژهي خود توانسته است در سالهاي گذشته با نوشتن خاطرات خود اين هنرمندان، کتابهائي درخور از مفاخر هنري اين کشور تدوين کند فاطمه ابراهيمي است که با حمايت حوزه هنري مجموعه کتابهايي را با هدف معرفي مفاخر هنري کشور به رشته تحرير درآورده است.
اينگونه که خودش ميگويد قرار بوده که در مورد 10 تن از هنرمندان کتابهائي نوشته شود که تاکنون سه کتاب از اين مجموعه در مورد حميد سبزواري با عنوان (از سبزوار تا سرزمين رويا)، (خاک عشق) در مورد منيژه آرمين و کتاب (نبضم را بگير همهمه بودن دارد) در مورد طاهره صفارزاده توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. ابراهيمي پروژه بعدي خودش را در مورد شهيد اهل قلم مرتضي آويني عنوان ميکند که کار نگارش آن تمام شده است و تنها بازبيني اثر باقي مانده است. با ابراهيمي درباره اين اقدام مجموعه مفاخر هنري و فرهنگي و چگونگي به سرانجام رسيدن آن گفت و گوئي ترتيب داديم:
- چه شد که تصميم گرفتيد کتاب خاطرات مفاخر ايران را تدوين کنيد؟
در واقع اين بحث که چرا من تصميم گرفتم کتاب خاطرات مفاخر ايران را تدوين کنم دغدغه الان من نيست و مربوط به سالها پيش است که من برداشتهائي از زندگي آدمهاي بزرگ داشتم زماني که محصلي بيش نبودم و سعي ميکردم از زندگي شخصي شخصيتهاي بزرگ استفاده کنم و تلاش و پيگيري و شکل رسيدن به شکوفائي آنها هميشه برايم جالب بود. بعد هم که وارد حوزه هنري شدم به هر حال اين دغدغه ذهني من شرايطي را فراهم کرد که اعلام کنم ميشود زندگي اين افراد را نوشت. در بخش استعدادهاي درخشان قرار شد اين اتفاق بيافتد که در ابتدا مسئوليت اين بخش به عهده فريبا فرشادمهر بود ابتدا نويسندگي داستانها به کس ديگري سپرده شد که ظاهراً مورد قبول حوزه هنري قرار نگرفت و بعد از آن بود که به من واگذار شد.
- استقبال از اين کارها چگونه بود؟ و شکل کاري که شما ارائه کرديد چه تفاوتي با کتاب خاطراتهائي که نوشته شد داشت؟
خوشبختانه شکل داستاني که من نوشتم با استقبال بسيار خوبي مواجه شد کاري که من انجام دادم به اين صورت بود که براي هرکدام از شخصيتها و فعاليتهاي آنها به گونهاي خاص و ويژه داستان نوشتم. بحث تاريخي مربوط به اين شخصيتها هم برايم مهم بود. مثلاً سرگذشت حميد سبزواري که زندگي ايشان يک زندگي تاريخي است و وقتي مراجعه ميشود به زندگي ايشان، تاريخ دوراني را که استاد در آن ميزيسته است را براي ما مشخص ميکند مسائل سياسي و اجتماعي و اقتصادي مردم، شکل پوشش مردم و حتي فرهنگ برگزاري آئينها را در اين زندگي نامه مشاهده ميکنيم در جائي که زندگي نامه خانم آرمين با توجه به هنر ايشان در زمينه سفالگري يک سبک رمانتيک است همچنين زندگي نامه طاهره صفارزاده که دقيقاً يک سبک روائي داستاني زندگي را دارد که در اين کتاب بخش زيادي از صحبتهاي خودشان به صورت مستقيم منتقل شده است. خيلي از نويسندگان سالها دنبال اين بودند که زندگي اين بانوي دانشمند را به تصوير بکشند اما موفق نميشدند به دليل سخت بودن اطلاعات در مورد ايشان چون هيچ کدام از اعضاي خانواده حاضر نبودند کلامي از گذشته ايشان را به کسي بگويند. ولي خوب من طي چندين ماه پيگيري مستمر توانستم آن زواياي پنهاني زندگي صفارزاده را و نوع مبارزه يک زن و سختيها و تلخيها و مبارزه با قوانين سخت اجتماعي که از دل آن يک پديده به عنوان بانوي دانشمند ايراني بيرون ميآيد را بيرون بکشم و در اين کتاب بياورم که به نظرم کاري بس سخت و زمانبر بود.
- انتخاب اين افراد به چه صورت است؟ و چگونه پيشنهاد ميشود؟
در ابتدا ما يک ليست 10 نفره تنظيم کرديم و قرار شد در مورد زندگي اين 10 نفر مطالب آماده شود که تنها مطالب و تحقيقات ما در مورد حميد سبزواري و منيژه آرمين به نتيجه رسيد و بقيه اصلاً همکاري نکردند خود من 4 تا کتاب با خانم فرشادمهر کار کردم اما بعد کساني که براي تحقيق و مصاحبه به آنها مراجعه کردم از من خواستند که کتابها منتشر نشود.
- دليلشان چه بود؟
گفتند که کساني بهتر از ما وجود دارند پس بهتر است که انجام نگيرد و ما هم کتابها را تحويل حوزه هنري داديم که تنها اين دو کتاب آماده شد بعد از آن با آقاي مومني صحبت کرديم و ضرورت اين کار را توضيح داديم ايشان دو هنرمند را معرفي کردند يکي طاهره صفارزاده بود که کتاب خاطرات ايشان را نوشتم و همزمان با سالگرد ايشان منتشر شد و يکي هم در مورد سيد حسن حسيني بود که تقريباً 80% کتاب تدوين شد که با مخالفت خانواده ايشان همراه شد و گفتند که کتاب چاپ نشود.
- چرا؟
در ايران متأسفانه اين مسئله رواج يافته است که هنرمندي که مثلاً شهيد ميشود و از دنيا ميرود مني که وابسته به او هستم و ممکن است که اصلاً قرابت فکري هم با اين نويسنده نداشته باشم وارث اين هنرمند ميشوم اما در دنيا وارث خانواده نيست بلکه وارث ملت است کلاً در تمام جهان هنرمندان متعلق به مردم هستند و خانوادهاي نميتواند بگويد که زندگي اين هنرمند عريان شود يا نشود. هنرمند آثار خود را ارائه ميکند تا مورد بررسي مردم قرار بگيرد و هيج کس هم نميتواند بگويد در مورد اين بنويسم و يا در مورد آن ننويسم به خصوص هنرمندي که در قيد حيات نيست به هر حال مشکلات اينجوري زياد است به هر دليلي چون مايل نبودم وارد دعواهاي حقوقي شوم اين کار متوقف شد.
- بگذريم، پروژه بعدي شما چيست؟
بعد هم پروژه شهيد آويني به دليل اينکه 8 ماه با دوستان در پژوهشگاه روي آن کار کرديم به آقاي مومني پيشنهاد داديم که با موافقت ايشان روبرو شد. کارهاي تحقيقاتي و مصاحبهها انجام گرفته و طبق روال پيش ميرود که اميدوارم مورد پسند مخاطبان قرار گرفته باشد.
- چرا به اين نتيجه رسيديد که در مورد شهيد آويني بنويسيد؟
در واقع سال پيش کار پژوهشي همايش شهيد آويني را توسط من، آقاي حسيني و آقاي تقوي صورت گرفت که دو کتاب توسط من و آقاي تقوي و چندين مقاله توسط آقاي حسيني حاصل اين کار پژوهشي بود که در داخل و خارج ايران صورت گرفت. کار داستاني من براي آفرينشهاي ادبي صورت گرفت و کار آقاي تقوي براي پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامي است و آقاي حسيني هم چند مقاله دارند.
- روايت خاطرات شهيد آويني در اين کتاب به چه صورت است؟
اين داستان شکل زندگي ندارد چرا که تفکر و انديشه شهيد آويني مهم است آن معرفتي که ايشان توانستند به آن دست پيدا کنند و بعد به عنوان يک تئوريسن مباحثي را عنوان کردند که البته الان به عنوان روبنائي به آن پرداخته ميشود اين کتاب در خصوص روند زندگي خصوصي ايشان نيست بلکه روند شکلگيري انديشهي ايشان است که بيشتر حالت پرسش و پاسخ دارند در اين کتاب بيشتر مباحث فلسفي مطرح ميشود چون اصل تفکر آويني مباحث فلسفي است، به اين صورت که يک نفر پژوهشگر با يک نفر ديگر که شاگرد آويني است و خيلي خوب آويني را ميشناسد از نگاه آويني پله پله راه را به فرد پژوهشگر نشان ميدهد تا ميرسد به ملاقات براي آقاي زرين پور. من در اين فضا وارد مباحث فلسفي شدم و پرسش و پاسخ اينگونه است که آدمي که خودش را گم کرده است چطور ميتواند در دنياي آويني خودش را پيدا کند و بعد وارد زندگي خصوصي و شخصي آويني ميشوم که کي بوده و چکار کرده است.
- کتابي که آقاي تقوي تدوين کرده است به چه صورت است؟
در واقع کاري که ايشان راجع به سينماي شهيد آويني انجام داد باعث توليد کتاب درباره سينماي آويني شد که در آن به معرفت سينماي آويني پرداخته ميشود و بعد از آن وارد جامعه کنوني ميکند که ما براساس تفکر و انديشه آويني يک بستري را فراهم کنيم که بجاي اينکه از سينماي اروپائي استفاده کنيم و آن را اسلامي کنيم خودمان آن را توليد کنيم و آن را منتقل کنيم، اين کتاب در واقع يک کتاب کاربردي ويژه دانشجوها و جوانان است که ميخواهند وارد سينماي مستند شوند.
- آيا مثل کتاب (از سبزوار تا سرزمين رويا) درباره حميد سبزواري نقد و بررسي در مورد آثار شهيد آويني صورت گرفته است؟
در اين کتاب نقد و بررسي به آن معنا وجود ندارد اما تعدادي از مقالات که دوستان تهيه کردهاند آمده است و مصاحبههاي زيادي با افراد مختلف است که در اين کتاب چاپ خواهد شد.
- در انتخاب هنرمندان و مفاخر مبناي انتخاب شما چه بوده است؟
بيشتر در مورد هنرمنداني قرار است کار کنيم که صاحب يک تفکر الهي بودهاند. اصل و مبناي انتخاب اين افراد معرفت و هستي است و در واقع سعي کرديم اين الگو براي جوانان باشد و جوانها از اين کتابها پيامهائي را دريافت کنند و علاوه بر اينکه روش زندگي کردن را از اين بزرگواران ميآموزند بدانند که در پرتوي يک معنويت هستند که شخصيت ميتواند شکل بگيرد و ماندگار شود. و يک سري مسائلي که در جامعه ما رواج دارد و همه چيز را فداي شهرت و نام ميکند در اين افراد وجود ندارد.
- ارائه اين پيامها به چه صورت است؟
اين پيامها به صورت غيرمستقيم و در قالب داستان ارائه شده و وقتي مخاطب اين کتابها را مطالعه ميکند تا ناخودآگاه اين پيامها بر ضمير او مينشيند، چون ما الان آنقدر شعارزده شديم که پيام مستقيم جايگاهي ندارد مثلاً وقتي در زندگي نامه منيژه آرمين آثار سفال ايشان بررسي ميشود اين بررسي معرفتي است که صورت ميگيرد و بايد توجه داشت که نقدي صورت نميگيرد.
- براي ادامه کار چه افراد ديگري را مدنظر داريد؟
من به مرکز موسيقي حوزه هنري پيشنهاد دادم که دو نفر را معرفي کنند که آنان آقايان سراج و افتخاري را پيشنهاد دادند که هنوز چيزي مشخص نيست و قراردادي هم انجام نگرفته است بعد خودم ميخواستم از حوزه سينما از آقايان ملاقلي پور و حاتمي کيا را کار کنم. افرادي که به هر حال نگاهي متفاوت دارند و سير تحول سينماي ايران را ميتوان در آثار اين افراد مشاهده کرد. همان طور که ميدانيم شهيد آويني صفحات زيادي را راجع به حاتمي کيا نوشته است. اين چهار نفر مدنظر ما هستند که البته هنوز قطعي نشده است.
- همان طور که ميدانيد سوره مهر از مدتها قبل به مجموعهسازي روي آورده است. آيا مجموعههاي خاطرات مفاخر ايران هم در همين راستا قرار دارد؟
من نظرم همين بود که کار به صورت مجموعهاي انجام بگيرد و طي سه چهار سال زندگي نامه اين ده نفر منتشر شود اگر اين قضيه کامل شود خيلي خوب است و روي اين قضيه هم بايد کار شود.
- مبناي کار شما بيشتر مصاحبه و تحقيق ميداني است يا به مطالعه کتابخانهاي هم ميپردازيد؟
من در نگارش خاطرات از ترکيبي از منابع مستند و مصاحبهها استفاده ميکنم حتي از خارج از ايران مقالاتي در مورد اين افراد تهيه ميکنم مثلاً در مورد خانم طاهره صفارزاده تمام منابع مطالعاتي خارج و داخل ايران را جمعآوري کردم. در مورد شهيد آويني حتي با دانشکده اسکاتلند که در مورد شهيد آويني يک همايش برگزار کرده بودند و يک خانم فرانسوي که پاياننامهاش در مورد شهيد آويني و پدرام خسرونژاد که در انگلستان هستند و جاهاي مختلفي ارتباط برقرار کردم و منابع در مورد شهيد آويني را يافتم.
- عنوان شد که شبکه چهار سيما از روي کتاب (از سبزوار تا سرزمين دريا) فيلم ساخته است، ميشود در اين باره يک توضيح اجمالي بفرماييد؟
بله تهيه شده است. اين فيلم بصورت مستند داستاني است که شبکه 4 سيما به سفارش روايت فتح تهيه کرد و از من هم دعوت شد که براي برخي از بخشهاي آن روايتگر باشم که تاريخچه زندگي ايشان را بگويم بخشي از زندگي ايشان را که سالها است مبارزات ايشان است و چي شد که من آمدم روي زندگي ايشان کار کردم استفاده شده است.
در مورد شهيد آويني هم اگر موفق شوم ساختاري که در مورد کتاب ايشان پيش گرفتم تکميل کنم احتياجي دارم چند نفر که فلسفه اسلام را خوب ميدانند روي مباحث نظر بدهند اينکه از نظر مباحث معرفتي مشکلي نداشته باشد تا بتواند به صورت يک دايره المعارف که به زبان ساده بيان شده شکل بگيرد.
/strong
شنبه 6 مهر 1392 - 9:15