گزارش
علي الله سليمي
نشست نقد و بررسي کتاب «جاده استراتژيک فاو-بصره» با حضور يحيي نيازي، نوسنده کتاب، حسن دُري و سعيد سرمدي به عنوان منتقدان کتاب در محل مرکز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس برگزار شد.
در ابتداي اين نشست، يحيي نيازي درباره کتاب «جاده استراتژيک فاو بصره» توضيح داد: مبناي نگارش اين کتاب به ايده حسين اردستاني،سال 1389 براي پرداختن به نقاط عطف در مناطق نبرد هشت سال دفاع مقدس باز ميگردد. برخي مناطق مانند قلاويزان، بازيدراز و جاده استراتژيک فاو از جمله اين مناطق محسوب ميشوند. وي ادامه داد: حسين اردستاني خود ناظر تاليف اين کتاب بود. شاکله و محتواي اين کتاب بر اساس رويدادهايي است که در شب عمليات والفجر هشت در اين جاده رخ داد. اين کتاب در هشت فصل به چاپ رسيده است.
نيازي از تازه و بيسابقه بودن پرداختن به اين موضوع، کمبود اطلاعات ميداني، فاصله گرفتن بيش از 20 و چند سال افراد از متن واقعه، کافي نبودن و دستهبندي نبودن منابع کتاب به عنوان موانع اين پژوهش ياد کرد و افزود: اکنون اين کتاب ميتواند مبنايي براي پرداختن به موضوعهاي مشابه ديگر باشد. نقاط عطف در مناطق نبرد ميتواند بر مبناي کتاب «جاده استراتژيک فاو بصره» بررسي شود.
سعيد سرمدي نخستين منتقد اين کتاب بود که سخنانش را با اشاره به اينکه کتاب را بسيار پيشتر از جلسه نقد، مطالعه کردهام و با اجازه نويسنده به نقد کتاب ميپردازم، گفت: بسياري از موضوعها مانند چگونگي عبور غواصان از فاو و اروند، نحوه آزادسازي رادارها و نحوه انتخاب زمان عمليات فاو با آنکه صحبتهاي زيادي درباره آن انجام شده، در کتاب به آنها پرداخته نشده است.
وي استفاده از گزارشهاي راويان و حساسيت نويسنده در آوردن نام و مسووليتهاي افراد در پاورقي، آوردن مقدمه ادبي در ابتداي هر فصل و طراحي متفاوت کتاب را از ويژگيهاي مثبت « جاده استراتژيک فاو- بصره» دانست.
اين منتقد و راوي سپس درباره عنوان کتاب « جاده استراتژيک فاو_ بصره» به مقالهاي از محمد اسفندياري اشاره کرد و گفت: يکي از مهمترين ارکان کتاب، عنوان آن است. عنوان اين کتاب جامع و مانع نيست. شايد هر فرد با گرايشهاي مختلف، برداشت متفاوتي از اين کتاب داشته باشد. براي نخستينبار که کتاب را ديدم، گمان کردم به نحوه ساخت و اهميت اين جاده در طول جنگ تحميلي پرداخته است. با مطالعه اثر دريافتم کتاب ديدي مهندسي به کتاب ندارد و کوشيده تا نگاه عملياتي به اين جاده داشته باشد.
سرمدي با اشاره به سطر پنجم صفحه 10 کتاب (مقدمه) گفت: عنوان «نبرد بيهمتا» يا عنوان «انهدام گارد جمهوري عراق در شب چهارم عمليات فاو» بيشتر با محتواي کتاب همخواني داشت. همچنين مشخص نيست که هدف نويسنده از نگارش کتاب خاطره، پژوهش يا ادبيات دفاع مقدس است که پرداختن به هر يک لوازم خاص خود را ميطلبد. به دليل جامع نبودن عنوان کتاب، اهداف کليدي پژوهش مُحَقَق نشدهاند. پيچيدگي عمليات يا دليل انتخاب زمان خاص براي عمليات به روشني براي مخاطب شرح داده نشده است. وي 64 درصد موضوعهاي کتاب را غير مرتبط با شب چهارم عمليات فاو و لشکر گارد دانست و افزود: دقيق نبودن عبارات، متناقض بودن و بهرهگيري از منابع مختلف از ديگر ايرادهاي کتاب است.
حسن دُري ديگر منتقد کتاب هم در سخناني شجاعت يحيي نيازي را براي پيشنهاد نقد کتابش به مرکز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس ستودني دانست و ادامه داد: درباره هدف کتاب آنطور که نويسنده ميگويد، توصيف يک روز از عمليات والفجر هشت است که تاکنون نوشته نشده بود اما معتقدم توصيف اين موضوع به صورت کامل انجام نشده است. وي سپس ايرادهايي را به ساختار کتاب وارد کرد و گفت: فصلبندي کتاب از فصل چهارم که اصل موضوع است، به هم تنيده نيست و نياز به دوبارهخواني دارد. اگر اين موضوعها ساعت به ساعت مطرح ميشدند، بهتر بود. همچنين تيتربندي کتاب بيشتر گنگ و تبليغي است.
اين نويسنده محور اصلي انتقادش را بر محتواي کتاب دانست و ادامه داد: هدف کتاب توصيف روز حادثه است. محتواي کتاب به روز حادثه نپرداخته و توضيحهاي حاشيهاي آورده که براي مخاطب آزار دهنده است. نيازي نبود که نويسنده کتاب تا اين اندازه به گذشته عقبگرد کند و سپس به موضوع بپردازد. علاوه بر اين، ارجاعهاي کتاب کامل نيست. همچنين طراحي جلد کتاب مناسب نيست و کتاب ميتوانست به صورت تک رنگ هم منتشر شود. دُرّي نگارش ديالوگها ميان نگارش متن مستند گونه را از ديگر ايرادهاي کتاب دانست و افزود: زبان کتاب يکنواخت نيست. گاه ديالوگ است و گاه مستند. زبان کتاب ژورناليستي و شعاري است. عنوان کتاب ارتباط خوبي با مخاطب برقرار نميکند و پيشنهاد من براي عنوان کتاب «نبرد بيهمتا»، «حماسه روز چهارم» بود.
در ادامه اين برنامه، يحيي نيازي نويسنده کتاب «جاده استراتژيک فاو بصره» هدفش از ارايه پيشنهاد براي نقد کتابش را کسب تجربه و افزايش اندوختههاي علمياش دانست و با خواندن يادداشت دکتر غلامعلي رشيد بر «جاده استراتژيک فاو بصره» براي حاضران گفت: هدف نقد بر اثري، تفسير آن کتاب است نه خلاصه کردن آن. نميتوان ابتدا و انتهاي جملهاي را برداشت و محتواي ميان آن را واکاوي کرد. وي ادامه داد: زاويه نگاه نويسنده به موضوع و انتقال مطالب تازه به مخاطب بايد مورد دقت نقادان قرار ميگرفت. در فصل سوم اطلاعات جامعي درباره لشکر گارد ارايه شده است.
وي گفت: در جلسه نقد اشاره به بخشهايي از کتاب کافي است و اشارههاي پي در پي صحيح نيست. نقد فني نقدي است که نکتههاي خوب و تازهاي به نويسنده ارايه دهد. نتيجهگيريها و باز کردن افق تازه پيش روي مخاطب، بايد مورد توجه قرار ميگرفت. در نقد اين کتاب متوجه نشدم که رويکرد توصيفي است يا انتقادي. نيازي ترکيبي از روايت داستانگونه در کنار ارايه متني مستند را از مهمترين ويژگيهاي کتابش برشمرد و با ارجاع به گفتو گويي که در باره کتاب « جاده استراتژيک فاو_ بصره» با خبرگزاري کتاب ايران(ايبنا) داشت افزود: اين حُسن در اين مصاحبه به تفصيل تشريح شد. نميدانم 64 درصد محتواي کتاب را غير مرتبط دانستن با موضوع، بر اساس چه معياري اندازهگيري شده است.
وي انتقاد به عنوان کتابش را وارد دانست و درباره ارجاعات اثرش توضيح داد: يکي از ويژگيهاي نويسندگي احساس خالق بودن است. برخي از موارد آمده در کتب با تلفيق چندين منبع به دست آمده است بنابراين دليلي براي ارجاعهاي متعدد وجود نداشت.
دوشنبه 25 شهريور 1392 - 10:38