پاي منبر معرفت
روابط عمومي اداره كل تبليغات اسلامي استان هرمزگان
مقدمه :
خداي منان، ما را فرمان داد، از مَنِش و روش پيامبرش پيروي کنيم، و فرمانبرداري از او را بر ما واجب نمود، آن جا که فرمود:
«و ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا
آنچه را که رسول خدا برايتان آورده است، بگيريد (و از آن پيروي کنيد) و از آنچه شما را بازداشته است؛ به پرهيزيد».[1]
و فرمود:
«مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناکَ عَلَيْهِمْ حَفِيظا
کسي که از رسول، اطاعت نمايد، در حقيقت از الله اطاعت نموده است. کسي که روي برتابد، ما تو را بر آنان (به عنوان) محافظ (و کنترل کننده) نفرستاديم».[2]
خداوند مهربانِ آگاه بر عيان و پنهان دلها، اطاعت از رسولش را رمز و نشان محبت و دوست داشتن خود قرار داده است؛ آن جا که فرمود:
«قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
بگو: اگر خداوند را دوست داريد پس از من فرمانبرداري کنيد تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بيامرزد؛ و خداوند بسيار آمرزنده و مهربان است».[3]
پيامبر خدا اطاعت و محبت خود را شرط پذيرش اعمال ما در پيشگاه خداوند و راه ورود به بهشت قرار داد و فرمود:
«مَنْ عَمِلَ عَمَلًا لَيْسَ عَلَيْهِ أَمْرُنَا فَهُوَ رَد
کسي که کاري را انجام دهد که فرمان ما بر آن تعلق نگرفته باشد، پس آن کار مردود است».[4]
و فرمود:
«کُلُّ أُمَّتِي يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ أَبَى. قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ وَمَنْ يَأْبَى!؟ قَالَ: مَنْ أَطَاعَنِي دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَمَنْ عَصَانِي فَقَدْ أَبَى
همه امّت من وارد بهشت ميشوند، جز آنان که ابا ورزند، گفتند: يا رسولالله چه کسي ابا ميورزد؟ فرمود: کسي که از من فرمانبرداري کند، وارد بهشت ميشود و کسي که از -فرمان- من سرپيچي کند، (از ورود به بهشت) ابا ورزيده است».[5]
روشن است که آن فرمانبرداري و اطاعت، تحقق نخواهد يافت مگر اينکه با رضايت و تسليم کامل باشد. يعني انسان بايد در همه زمينههاي زندگياش از حکم و تقدير الهي رضايت کامل داشته باشد؛ و صادقانه و در ظاهر و باطن بدون اعتراض دروني و خودداري ظاهري، بندگي خدا را گردن نهد.[6] خداوند فرمود:
«فَلا وَ رَبِّکَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَکِّمُوکَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيما
به پروردگارت سوگند آنان مؤمن نخواهند شد تا تو را در درگيريهاي داخلي خويش، داور کنند، سپس هيچ رنجشي از قضاوت تو در دل نداشته باشند و کاملاً تسليم شوند».[7]
از طرفي اين فرمانبرداري و اطاعت بايد همراه با تعظيم و مبتني بر محبت باشد، زيرا رسولالله فرمود:
«لَا يُؤْمِنُ أَحَدُکُمْ حَتَّى أَکُونَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ وَالِدِهِ وَوَلَدِهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ
هيچ يک از شما مؤمن نخواهد شد تا اينکه من نزد او از پدر، فرزند و همه مردم (عزيزتر و) دوست داشتنيتر باشم».[8]
حافظ ابنرجب ميگويد: «محبت حقيقي، ميطلبد تا انسان در همه دوست داشتنيهايش از معشوق و محبوب خويش پيروي و همراهي پيشه کند و از دوست داشتن ناپسندها بپرهيزد».[9] ابنحجر گويد: «در اينجا مراد از محبت، محبت اختياري و ارادي است، نه محبت طبعي».[10] انسان با شناخت دقيق رهنمودهاي رسولالله و دنبال کردن وضعيتي که پيامبر خدا در حالتهاي مختلف داشته است، به اين مقام ارجمند دست مييابد. شکي نيست که انسان مسلمان به اين نکته ايمان دارد که رهنمود نبوي بهترين و کاملترين رهنمودي است که بشريت تاکنون با آن آشنا شده است؛ و انسان مؤمن به اندازه نزديکي، همراهي و هماهنگياش با اين روش و رهنمود، پلکان ترقي را خواهد پيمود و به کمالات انساني و اخلاقي دست خواهد يافت. به همين دليل است که خداوند او را پيشواي مردان و الگوي همگان قرار داد و فرمود:
«لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِيراً
رسولالله براي شما الگوي نيکو است، براي کساني که به (رحمت) خداوند و (امتيازات) جهان ديگر (قيامت) اميدوارند و خداوند را بسيار ياد ميکنند».[11]
از آن جايي که ماه مبارک رمضان از ارزشمندترين و مقدسترين موسمهاي اسلامي و از مناسبترين فرصتهايي است که بنده ميتواند به آفريدگار مهربانش تقرب جويد و با تبعيت از پيامبرش به خشنودي او نايل آيد، ضرورت اقتضا ميکند که رهنمود و روش او را در نُه رمضاني که حضرتش آن را روزه گرفت، آشنا شود؛ آري او در سراسر زندگي پر از تلاش و کوشش، در مسير بندگي و فرمانبرداري ميکوشيد تا خدايش از او خشنود گردد.
در ادامه به بررسي صفاتي از سيره عملي پيامبر اکرم (ص) پيش از ماه مبارک رمضان و احوال معنوي آن حضرت پرداخته و از اين رهگذر، رهتوشهاي براي مؤمنان و پيروان آن حضرت فراهم ميسازيم.
احوال پيامبر پيش از فرارسيدن رمضان
پيامبر در دنيا پارساپيشه بود و به الطاف و عنايات خداوند و جهان آخرت ايمان داشت و مشتاق آخرت بود؛ لذا با فرا رسيدن موسم طاعت و بندگي، بسيار سرخوش و شادمان ميگشت و از دريافت پياپي رحمت و برکت ماه صيام استقبال مينمود، در واقع او فرمان مولايش را گردن مينهاد که فرمود:
«قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ
از فضل و رحمت پروردگارت سخن بگو و (البته) بايد به آن دلخوش بود و شادمان شد (چون) اين از آنچه آنان گردآوري ميکنند بهتر است».[12]
اين آيه بيانگر آن است که خشنود شدن براي خيرات و برکاتي که خداوند نازل ميکند، بهتر است از خشنود شدن انسانها براي سرمايهها، کالاها و گنجينههاي دنيا، بنابراين براي نازل شدن احکام و فرايض اسلامي در قرآن و در رأس آن روزه ماه مبارک رمضان بايد خشنود شد.[13]
علامه سعدي معتقد است، نعمت دين که با سعادت و خوشبختي هر دو جهان ارتباط دارد؛ از لحاظ ارزشي، هيچ ارتباطي ميان آن و ميان سرمايههاي دنيا که فناپذير است، وجود ندارد، زيرا نعمتهاي دنيا فاني است و نعمتهاي اخروي جاودانه است، بدين خاطر خداوند فرمان داده است که فقط در قبال فضل و رحمت او خشنود شويد، چون اين باعث گشايش و نشاط روحي و شکر و سپاس پروردگار و تقويت آسايش رواني ميشود، کشش و وابستگي به علم و ايمان هر چقدر بيشتر باشد به رونق آن دو ميانجامد؛ بر خلاف خشنود گشتن به شهوتها و لذتهاي دنيايي يا خشنود گشتن به کارها و چيزهاي باطل که قطعاً اين خشنودي ناپسند و ناشايست است. چنان که خداوند موضعگيري قوم قارون را گوشزد فرمود هنگامي که آنان به او يادآور شدند:
«لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ
(مغرورانه) شادماني مکن که خداوند شادي کنندگان (سرمست از غرور) را دوست نميدارد».[14]
و چنان که خداوند در مورد کساني که با گرايش به باطل و انجام کارهاي خلاف، شادمان شده بودند فرمود:
«فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ
و چون پيامبرانشان دلايل آشکار برايشان آوردند، به آن چيز (مختصري) از دانش که نزدشان بود خرسند شدند، (سرانجام) آنچه به ريشخند ميگرفتند آنان را فرا گرفت».[15]
روشن است که انسان در موسم انجام کارهاي نيک و زمانهاي تقرب، در مسير منتهي به خشنودي و رضايت خداوند، سريعتر حرکت ميکند و راه رفعت و تقرب را شتابان ميپيمايد و کسب خشنودي پرودگارش را جديتر دنبال ميکند و پيش ميرود. اين امر به ويژه در هنگام غنيمت شمردن فرصت اطاعت و بندگي و تقويت همت و آمادگي بيشتر، اثربخشتر است. بهترين دليل براي اثبات اين ادعا منش و احوال رسولالله است. او در رمضان بيش از ماههاي ديگر براي عبادت آماده ميشد و با روحيهاي از رمضان استقبال مينمود تا روانش بر انجام نيکي انس گيرد و با نشاطتر شود و فرصتها را به طور کامل غنيمت شمارد، و کل ماه رمضان را در آمادگي و بازگشت به سوي خدا سپري کند. حضرت رسول (ص) قبل از فرارسيدن ماه مبارک، چند اقدام مهم انجام ميداد که او را براي آمادگي بيشتر در رمضان ياري ميکرد. بارزترين اين اقدامات عبارتند از:
زياد روزه گرفتن در شعبان
براي آن که روانش براي روزه رمضان بهتر آماده گردد، در شعبان به گرفتن روزه نفل روي ميآورد. زنان پيامبر اين مطلب را چنين بازگو نمودهاند:
«کَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَصُومُ حَتَّى نَقُولَ لَا يُفْطِرُ، وَيُفْطِرُ حَتَّى نَقُولَ لَا يَصُومُ، وَمَا رَأَيْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صلى الله عليه وسلم اِسْتَکْمَلَ صِيَامَ شَهْرٍ قَطُّ إِلَّا رَمَضَانَ، وَمَا رَأَيْتُهُ فِي شَهْرٍ أَکْثَرَ مِنْهُ صِيَامًا فِي شَعْبَانَ
رسولالله آنقدر روزه ميگرفت که ميگفتيم: او روزهاش را نميشکند و بعضي اوقات چنان پيوسته روزه نميگرفت که ميگفتيم: او ديگر روزه نميگيرد و پيامبر را نديديم که روزه گرفتن ماهي جز رمضان را به پايان برد و کامل گرداند و – چنان که– او را نديديم هيچ ماهي را بيش از شعبان روزه بگيرد».[16]
در روايت ديگر چنين آمده است:
«وَلَمْ أَرَهُ صَائِمًا مِنْ شَهْرٍ قَطُّ أَکْثَرَ مِنْ صِيَامِهِ مِنْ شَعْبَانَ، کَانَ يَصُومُ شَعْبَانَ کُلَّهُ، کَانَ يَصُومُ شَعْبَانَ إِلا قَلِيلا
او را هرگز نديديم که هيچ ماه را بيش از شعبان روزه بگيرد، او کل شعبان را روزه ميگرفت يا جز اندکي از آن را روزه ميگرفت».[17]
لذا با توجه به دو روايت بالا، زياد روزه گرفتن در ماه شعبان شايسته و نيکو است. دانشمندان معتقدند: روزه گرفتن در شعبان (در کنار روزه رمضان) جايگاه سنت (و نمازهاي نفل) را در کنار نمازهاي فرض دارد و گويا روزه گرفتن اين ايام مقدمهاي است براي استقبال از رمضان. بدينسان روزه گرفتن شش روز از ماه شوال، بعد از رمضان مانند نمازهاي سنت (نفل) پس و پيش نمازهاي فرض است.[18]
کسي که در احوال مردم به تأمل پردازد؛ خواهد يافت که اين بخش از رهنمود پيامبر در اين زمان، اندکي به فراموشي سپرده شده است. پس کجايند کساني که براي در پيش گرفتن راه رشد و تعالي، آستين همت بالا زنند و روح و روان خويش را براي دستيابي به اهداف سودمند عبادي اين موسم مبارک آماده سازند!؟ کجايند پژوهشگراني که راه دستيابي به کمال را در الگوبرداري از روش و منش پيامبر بدانند و رهنمودهاي او را دنبال نمايند!؟ درک اين حقيقت را از خداي مهربان توفيق و ياري ميطلبيم.
مژده دادن پيامبر به يارانش در مورد فرارسيدن رمضان
پيامبر يارانش را براي کوشش و تلاش عبادي بيشتر در رمضان آماده ميساخت. براي پيشبرد اين هدف و کاربردي کردن آن از ويژگيهاي رمضان و افزايش پاداشها در اين ماه مبارک ميفرمود:
«إِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضَانَ فُتِّحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَغُلِّقَتْ أَبْوَابُ جَهَنَّمَ وَسُلْسِلَتْ الشَّيَاطِينُ
آنگاه که ماه رمضان درآيد درهاي آسمان گشوده و درهاي جهنم بسته و همه شياطين در بند ميشوند».[19]
و فرمود:
«إذا کانَ أوَّلُ لَيلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ صُفِّدَتِ الشَّياطينُ ومَرَدَةُ الجِنِّ، وغُلِّقَت أبوابُ النّارِ فَلَم يُفتَح مِنها بابٌ، وفُتِّحَت أبوابُ الجَنَّةِ فَلَم يُغلَق مِنها بابٌ، ويُنادي مُنادٍ: يا باغِيَ الخَيرِ أقبِل! ويا باغِيَ الشَّرِّ أقصِر! وللّه عُتَقاءُ مِنَ النّارِ وَ ذَلِکَ کُلّ لَيلَة
چون اولين شب ماه رمضان باشد شياطين و سرکشان جني در بند شوند و درهاي آتش -جهنم- محکم بسته شود و هيچ دري از آن باز نشود و درهاي بهشت باز شوند و هيچ دري از آن بسته نشود و هاتفي بانگ دهد: اي جوينده نيکيها باز آي! و اي جوينده زشتيها دست بردار! خداوند را در اين ماه آزاد شدگاني است که از آتش جهنم آزاد شوند و اين (امر) هر شب است».[20]
يعني: هر شب افرادي از آتش جهنم آزاد ميشوند. پيامبر فرمود:
«أَتَاکُمْ رَمَضَانُ شَهْرٌ مُبَارَکٌ فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عَلَيْکُمْ صِيَامَهُ تُفْتَحُ فِيهِ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَتُغْلَقُ فِيهِ أَبْوَابُ الْجَحِيمِ وَتُغَلُّ فِيهِ مَرَدَةُ الشَّيَاطِينِ لِلَّهِ فِيهِ لَيْلَةٌ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ مَنْ حُرِمَ خَيْرَهَا فَقَدْ حُرِمَ
ماه رمضان سويتان آمده است! روزه گرفتن (روزهاي) آن را خداوند بر شما فرض گردانده، در آن درهاي آسمان باز و درهاي دوزخ بسته ميشوند سرکشان شياطين در اين ماه در بند شوند خداوند در آن شبي دارد که از هزار ماه بهتر است. کسي که از خير و نيکي آن محروم شود در حقيقت محروم (واقعي) است».[21]
و فرمود:
«اِنَّ فِي الْجَنَّةِ بَابًا يُقَالُ لَهُ: الرَّيَّانُ، يَدْخُلُ مِنْهُ الصَّائِمُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يَدْخُلُ مِنْهُ أَحَدٌ غَيْرُهُمْ يُقَالُ: أَيْنَ الصَّائِمُونَ؟ فَيَقُومُونَ لَا يَدْخُلُ مِنْهُ أَحَدٌ غَيْرُهُمْ فَإِذَا دَخَلُوا أُغْلِقَ فَلَمْ يَدْخُلْ مِنْهُ أَحَدٌ
به راستي بهشت را دري است که ريّان نام دارد و روز قيامت روزهداران از آن وارد بهشت ميشوند و هيچکس جز آنان از آن در نيايند پس چون همگان از آن در به بهشت شوند آن در بسته شود و ديگر کسي از آن وارد نشود».[22]
زيبنده است دعوتگران حق و پاسداران وارستگي براي نشر اين فرمودههاي گهربار پيامبر، همت ورزند و مردم را به فرارسيدن رمضان مژده دهند، فضايل و برکاتش را به آنان يادآور شوند و حسن بهرهبرداري از اوقات و انجام نيکيهاي بيشتر را، آموزش دهند، تا آدميان بيش از پيش براي استقبال از آن آماده شوند و براي چگونگي انجام اين عبادت به جستجو بپردازند و ثمرات را بچينند و از فوايدش بهرهمند شوند.
حيف است اوقات گرانبهاي ماه مبارک به امورات مباح مانند سرگرم شدن به تهيه خوراکيهاي گوناگون و غوطهور شدن در فراهم آوردن انواع لذتهاي مباح سپري شود، که نزديک است اهداف و مقاصد روزه را تضعيف کند. از پروردگار مهربان ميخواهيم ما را هدايت و توفيق دهد آنگونه شويم که او ميپسندد.
احکام روزه در بيانات پيامبر اکرم (ص)
يقيناً انسان موفق در عرصه ايمان و عمل صالح، کسي است که پيامبر را بيشتر الگوي عملي خود قرار دهد و از روش و منش او بيشتر پيروي کند.
پيامبر رمضان را روزه نميگرفت مگر با شهادت شاهدي که هلال را رؤيت کرده بود و يا سي روز شعبان کامل گشته بود.
اين ويژگي براي اثبات حلول ماه رمضان آن صلاحيتي را ايجاد ميکند که در هر زمان و مکاني قابل اجرا باشد، زيرا از اسباب و وسايل قابل مشاهده و در دسترس عموم استفاده شده است. احاديثي که رؤيت هلال را شرط روزه گرفتن رمضان قرار دادهاند اين نکته را مورد تأکيد قرار ميدهد. مثلاً ابنعمر ميگويد:
«تَرَاءَى النَّاسُ الْهِلاَلَ فَأَخْبَرْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيهِ وَسَلَّمَ أَنِّي رَأَيْتُهُ فَصَامَهُ وَأَمَرَ النَّاسَ بِصِيَامِهِ
مردم با يکديگر به رؤيت هلال پرداختند و من موضوع را به پيامبر بازگو نمودم و گفتم من هم هلال را رؤيت کردم، پس رسولالله روزه گرفت و مردم را هم به روزه گرفتن فرمان داد».[23]
ابنعباس گويد:
«جَاءَ أَعْرَابِيٌّ إِلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم فَقَالَ إِنِّي رَأَيْتُ الْهِلاَلَ - قَالَ الْحَسَنُ فِي حَدِيثِهِ: يَعْنِى: رَمَضَانَ- فَقَالَ: أَتَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ؟ قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: أَتَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ؟، قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: يَا بِلاَلُ أَذِّنْ فِي النَّاسِ فَلْيَصُومُوا غَداً
مردي اعرابي به نزد رسولالله آمد و گفت: من هلال –يعني هلال رمضان&‐ را رؤيت نمودم او فرمود: آيا تو گواهي ميدهي که معبودي جز الله، لايق پرستش نيست؟ و مرد گفت: بله پيامبر فرمود: آيا گواهي ميدهي که محمد پيامبر خدا است؟ اعرابي گفت: بله، پيامبر فرمود: بلال! در ميان مردم اعلام کن تا فردا روزه بگيرند».[24]
اين حکم پيامبر يکي از ويژگيهاي ارزشمند و مهم را تبيين ميکند که دستاندرکاران ارتباطهاي ديني با مردم و در رأسشان عالمان ديني و مصلحان، نيازمند آنند، و آن عبارت است از اعتماد کردن به عموم مردم و پذيرفتن حرفشان؛ لذا تا از مردم رفتار و گفتاري که خلاف عدالت و شايستگي است سر نزده و يا خلاف عقل کاري نکنند و مصلحت شخصي را دنبال نکنند؛ بايد گفته مردم را حجت قرار داد و پذيرفت؛ زيرا رسولالله سخن اعرابي را که از عموم مردم بود؛ در يک امر ديني مهم و رکن بلندمرتبه اسلام (روزه که از ارکان اسلام است) پذيرفت، و اين مطلب مهمي است که انسانهاي بدبين و بدانديش بايد آن را آويزه گوش و مد نظر قرار دهند، کساني که در امور عمومي و مردمي سختگيري روا ميدارند بايد کژي خويش را با اين عملکرد پيامبر تصحيح نمايند و مسير راست و درست را در پيش گيرند!
از جمله احاديثي که اتمام شعبان را حجت آغاز روزه قرار ميدهد؛ (چنانچه رؤيت امکانپذير نباشد، ميشود به اتمام شعبان استناد کرد) بر اساس اين حديث است:
«صُومُوا لِرُؤْيَتِهِ وَأَفْطِرُوا لِرُؤْيَتِهِ، وَانْسُکُوا لَهَا، فَإِنْ غُمَّ عَلَيْکُمْ فَأَکْمِلُوا ثَلاثِينَ، فَإِنْ شَهِدَ شَاهِدَانِ فَصُومُوا وَأَفْطِرُوا
با رؤيتش (هلال) روزه بگيريد و بخوريد و پيوسته آن (هلال) را دنبال کنيد پس اگر هلال به علت ابري بودن هوا بر شما پوشيده ماند، پس سي روز را کامل کنيد ولي اگر دو نفر به رؤيت هلال شهادت دادند پس روزه بگيريد و بخوريد».[25]
و فرمود:
«الشَّهْرُ تِسْعٌ وَعِشْرُونَ لَيْلَةً، فَلا تَصُومُوا حَتَّى تَرَوْهُ، فَإِنْ غُمَّ عَلَيْکُمْ فَأَکْمِلُوا الْعِدَّةَ ثَلاثِينَ
هر ماه 29 شب است؛ لذا تا آن (هلال) را نديديد روزه بگيريد. ولي اگر به علت ابري بودن هوا، هلال بر شما پوشيده ماند، پس تعداد -ايام شعبان- سي روز را کامل کنيد».[26]
نتيجهگيري:
از خداوند بزرگ ميخواهيم که ما را هر چه بيشتر با دين خويش آشنا گرداند و پيروي از پيشواي پيامبران را نصيب ما کند و ما را حريص وحدت و يکپارچگي مسلمانان گرداند، و رهبران ديني را توفيق عنايت فرمايد تا حرفشان يکي شود و همگان از رهنمود استوار آن فرزانه يگانه پيروي کنند.
آن معلم فرزانه و دلسوز حضرت رسول اکرم (ص) از اين موسم ايماني استقبال ميکرد و خويش را پيش از فرا رسيدنش آماده ميساخت، پس اي کسي که به رحمت و لطف خدا در اين جهان و ديگر جهان اميد داري، تو نسبت به اين روش و منش در کجا قرار داري!؟ يقين بدان که رمضان ميهماني است عزيز و گرانقدر که بايد آن را غنيمت شمرد، آري اين ميهمان به جمع مؤمنان درميآيد، غافلشان را هشدار ميدهد، هشيار و بيدارشان را ياري ميکند، آگاهشان را نشاط ميبخشد و همت همگان را در جهت انجام کارهاي نيک تقويت ميکند، آنان را از گناهان و زشتيها و از هوسراني و شهوتپرستي و سرگرميهاي نادرست دور ميکند، تا مساجدشان آباد، و روحشان آرامش گيرد و عبادتشان جهت يابد و تلاشگرشان پيروز گردد و شيطان از جمعشان طرد شود. پس اي آدم موفق چقدر شايسته است که براي استقبال از رمضان آمادگي کامل داشته باشي و خودت را براي بهرهبرداري از اوقات و استفاده درست از لحظات آن آماده کني؛ لذا با انجام کارهاي زير ميشود اين مهم را دنبال کرد:
•بايد به سوي توبه شتافت؛ از همه گناهان دست کشيد و توبه نصوح نمود تا روح و روان و جسم و جان از گناهان شستشو يابد و راه پاکي را در پيش گيرد.
•بايد به کسب آگاهي و شناخت همت گماشت و اهداف و مقاصد دين را دانست.
•بايد براي استفاده بهتر از اوقات رمضان اولويتبندي کرد و اوقات را دستهبندي نمود و در اين راه دوست و ياور برگزيد و کارهاي نيک را انجام داد.
خدايا همگان را براي کارهاي نيک توفيق بده و ما را بر فرمانبرداري از دستورات و دوري و پرهيز از خشمت ياري کن! آمين.
پي نوشت:
[1] قرآن کريم، سوره حشر، آيه8
[2] قرآن کريم، سوره نساء، آيه80
[3] قرآن کريم، سوره آلعمران، آيه31
[4] صحيح مسلم، ح1718
[5] صحيح بخاري، ح728
[6] ابنکثير، تفسير القرآنالعظيم، ج1، ص521
[7] قرآن کريم، سوره نساء، آيه65
[8] صحيح بخاري، ح14 و صحيح مسلم، ح92
[9] جامعالعلوم و الحکم، ج1، ص389
[10] ابنحجر، فتحالباري، ج1، ص59
[11] قرآن کريم، سوره الأحزاب، آيه21
[12] قرآن کريم، سوره يونس، آيه58
[13] طبري، جامعالبيان، ج6، ص568
[14] قرآن کريم، سوره قصص، آيه76
[15] سعدي، تفسيرالکريمالرحمان، ص367
[16] سنن نسائي، ح2357
[17] صحيح بخاري، ح1969
[18] صحيح مسلم، ح2357
[19] صحيح بخاري، ح1899
[20] سنن ترمذي، ح682
[21] سنن نسائي، ح1899
[22] صحيح بخاري، ح1797
[23] سنن ابوداود، ح2342
[24] سنن ابوداود، ح2342
[25] سنن نسائي، ح2116
[26] صحيح بخاري، ح1808
گردآورنده:حجت الاسلام فواديان رئيس اداره تبليغات اسلامي حاجي آباد
شنبه 15 تير 1392 - 9:16