كتاب
اكرم اماني
- حکيم عمرخيام (آفرينندگان فرهنگ و تمدن اسلام و بوم ايران)
- دکتر علي اکبر ولايتي
- شرکت سهامي کتابهاي جيبي وابسته به انتشارات اميرکبير، چاپ اول 1390
- شابک: 5- 226-303- 964-978
- قيمت: 1500 تومان
اولين کتاب از سلسلهي يکصد و ده مجلد کتابهاي جيبي به نام نامي دانشمند بزرگ تاريخ علم و ادب اين مرز و بوم حضرت حکيم عمر خيام نيشابوري ميباشد.
اثر حاضر در هشت فصل مختلف توسط دکتر علي اکبر ولايتي به نگارش درآمده است.
فصل اول نگاهي به تاريخ ايران در عصر زندگي خيام دارد، در بررسي زندگي خيام و اصولاً تصور دانش ايراني در قرون پنجم و ششم هجري، نگاهي به تاريخ ايران در اين عصر ضروري است، عصر زندگي خيام مقارن با اوج و بلوغ سلسلهي سلجوقي ايران است و دوران زندگي خيام بيش از هر پادشاه ديگر سلجوقي برابر حکومت سلطان ملکشاه ميباشد و همين سلطان بود که سلسلهي سلاجقهي ايران را به اوج خود رسانيد . . .
از مهمترين رخدادهاي عهد سلجوقي به قدرت رسيدن گروهي از وزراي وطن دوست، کاردان و باتدبير است که قوام سلسلهي سلجوقي به مقدار زيادي به آنان وابسته بود. از جمله خواجه نظام الملک طوسي که او را ميتوان نه تنها مهمترين وزير سلسلهي سلاجقهي ايران، بلکه يکي از مهمترين وزراي تمام تاريخ ايران پس از اسلام بشمار آورد.
يک نکته و رخداد مهم ديگر که بويژه با زندگي و کارهاي خيام ارتباط پيدا ميکند، انتقال پايتخت حکومت بوسيلهي سلطان ملکشاه سلجوقي از نيشابور به اصفهان است که بويژه اين موضوع بوسيلهي حمدالله مستوفي در کتاب تاريخ گزيده مورد تاکيد قرار گرفته است.
دکتر ولايتي فصل دوم را به زندگينامهي خيام اختصاص داده است و دربارهي وي چنين ميگويد: غياث الدين ابوالفتح عمر بن ابراهيم خيام نيشابوري، دانشمند، متفکر، حکيم، شاعر و نويسندهي ايراني است. به مدد اشاراتي که خيام در اشعار و نيز نوشتههاي نثر خود بجاي گذاشته ميدانيم که خيام تخلص ميکرده و به همين نام شناخته ميشده است.
دربارهي هنگام تولد و فوت او آگاهيهاي چندي توسط نويسندگان پس از او درج شده است. بعنوان مثال نظامي عروضي سمرقندي مينويسد که در سال 530 ق هنگامي که چند سال از فوت خيام گذشته بود، قبر او را در شهر نيشابور زيارت کرده است. اگر در نظر بگيريم که خيام بايد حدود سالهاي 520 ق فوت نموده باشد تا در سال 530 و بنا به نوشتهي نظامي عروضي چند سال از فوت او گذشته باشد، هم تاريخ تقريبي فوت او را در دست داريم و هم اينکه حدود سالهاي 430-440 ق زمان مناسبي براي هنگام تولد خيام خواهد بود.
لقب نيشابوري که همواره با نام خيام است نشان دهندهي اصالت نيشابوري اوست.
دربارهي استادان خيام بايد بدانيم که وي رياضيات را نزد ابوالحسن انباري و در شهر نيشابور آموخت و در حکمت نيز به يک واسطه شاگرد ابن سينا بود چرا که خيام حکمت را از بهمنيار بن مرزبان آموخت و بهمنيار خود شاگرد ابن سينا بود. مقدمات دانش را در همان نيشابور آموخت و در حکمت رياضي، نجوم، طب، لغت، قرآن، حديث و تاريخ از جمله سرآمدان زمان بشمار ميآمد.
اما دربارهي اعتقادات خيام نگارنده معتقد است که اگر دانستههاي تاريخي خود را دربارهي خيام کنار هم بگذاريم ميتوانيم نتيجه بگيريم حتي تا آخر عمر و لحظهي وداع از زندگي نيز همچنان به مثابهي يک معتقد مذهبي زندگي ميکرده است. براساس آنچه در رساله في الکون و التکليف آمده ميتوان او را انساني معتقد به حکومت ديني دانست که مديريت جامعه را در دست افرادي لايق و تابع امر الهي ميخواهد.
نظامي عروضي سمرقندي، محمد بغدادي – داماد خيام – و ابوالمعالي عين القضاه همداني از شاگردان خيام بشمار ميروند.
خيام هم رياضي دان برجستهاي بوده و هم شاعر چيره دستي که رباعياتي از او به جاي مانده است.
نويسنده نيز در انتهاي اين فصل بيان ميکند که در کتاب حاضر ابتدا به بررسي خيام بعنوان يک دانشمند پرداخته و سپس به سراغ خيام شاعر رفته است و اين نه به خاطر آن است که شعر خيام را در پس دانش او دانسته، بلکه به اين دليل است که دربارهي خيام شاعر تاکنون گفتنيهاي زيادي گفته شده اما کمتر به خيام بعنوان يک دانشمند پرداخته شده است . . .
مؤلف فصل سوم با عنوان «خيام دانشمند» به رياضيات، نجوم و گاهشماري، طبيعيات و موسيقي خيام ميپردازد.
در فصل چهارم نويسنده شش اثر خيام را نام برده و هريک را بطور جداگانه توضيح داده است، آثاري همچون:
1- رساله في الکون و التکليف
2- رساله في ضروره القضاء في العالم و الجبر و البقاء
3- رساله في الضياء العقلي في موضوع العلم الکلي
4- رساله في الکليات الوجود
5- رساله جواباً لثلث المسائل
6- ترجمهي رسالهي خطبه الغراء
در هرکدام از آثار فوق خيام بخشي از آرا و عقايد خود را در زمينههاي فلسفي و کلامي بيان داشته است. بررسي تک تک اين آثار و جمع آوري نهايي عقايد خيام و بررسي همهي آنها نشان ميدهد که تاکنون خيام را بدرستي نشناختهايم. در رساله في الکون و التکليف، خيام به طرح مباحثي دربارهي حکمت خداوند و غرض او از خلقت انسان ميپردازد. اين رساله را در پاسخ به يکي از هم عصران هم زبان خود نوشته و در آن کوشيده به بيان دو مسئلهي مهم اعتقادي، کون و تکليف بپردازد.
در رساله في ضروره القضاء في العالم و الجبر و البقاء خيام کوشيده است به سه پرسش اساسي در حيطهي علم کلام پاسخ دهد. و اما در رساله في الضياء العقلي في موضوع العلم الکلي، خيام در بيست فصل به اثبات «وجود واجب الوجود» ميپردازد، در رساله في الکليات الوجود همانند رسالهي قبلي، خيام به توضيح اثباتي واجب الوجود پرداخته و در اين راه خيام به برهانهايي پرداخته که بنظر ميرسد تا پيش از او اين براهين توسط انديشمندان اسلامي طرح شده بودند. اين رساله تنها رسالهي فلسفي خيام به زبان فارسي است.
در رساله جواباً لثلث المسائل، خيام باز هم به پاسخ دادن به سؤالاتي در زمينهي کلام ميپردازد. اين رساله را نيز خيام در مقام پاسخ به سؤالاتي که يکي از هم عصران از او پرسيده بود، تأليف کرده است.
در ترجمهي رسالهي خطبه الغراء خيام ميکوشد از زبان ابن سينا به اثبات نبوت عامه و خاصه بپردازد. نکتهاي که دربارهي اين رساله قابل توجه است اين است که اهميت اين رساله در بين رسايل فلسفي و کلامي فارسي خيام است. از آنجايي که اين رساله به همراه رساله في الکليات وجود و رسالهي اعتقادي و فکري خيام به زبان فارسي هستند، توجه به آنها براي شناخت براهين وجودي خداوند و نبوت براي فارسي زبانان ضروري است.
در فصل پنجم نويسنده به بعد شاعري خيام ميپردازد و معتقد است که اگر قرار باشد سه شاعر ايراني را نام ببريم که شعر آنها در سطح داخلي و خارجي تاثير گذار بوده باشد بدون شک يکي از آن سه شاعر خيام نيشابوري است.
مؤلف همچنين اذعان دارد که شعر خيام، بسيار بيش از ديگر آثار او، چه در بين ايرانيان، و چه در بين غير ايرانيان، رواج داشته است. قديمي بودن خيام در حيطهي ادب فارسي و تعلق خاطر او به رباعي که نوعي ادبي کوتاهي است باعث شده تا به مرور زمان بحث دربارهي تعداد اشعار خيام فزوني گيرد. يکي از دلايل اشتهار خيام در جهان خارج از ايران به ويژه در اروپا، آن است که خيام بسيار زودتر از ديگر شاعران ايراني به جهان معرفي شد. نخستين کسي که اشعار متعدد خيام را به اروپا منتقل کرده سرگور ازلي سفير انگليس در ايران بود. اما اشتهار خيام در اروپا با کوشش ادوارد فيتز جرالد صورت گرفت.
انتشار آثار خيام عنواني است که مؤلف در فصل هفتم به آن ميپردازد. دکتر ولايتي معتقد است هر پژوهشي دربارهي خيام – و البته هر شخصيت ديگر نيز – وقتي کامل خواهد بود که گزارشي نيز دربارهي آثار منتشر شدهي آن شخص به دست بدهد، به همين منظور مؤلف در فصل هفتم گزارشي از تک تک آثار خيام که به چاپ رسيدهاند را ميدهد و در فصل هشتم به بررسي کلي کتبي ميپردازد که دربارهي خيام منتشر شدهاند.
کتاب رساله في شرح ما اشکل من مصادرات کتاب اقليدس نخستين بار در تهران در سال 1314 توسط تقي اراني به چاپ رسيد. و در سال 1338 امير معز متن انگليسي کتاب را از روي چاپ اراني بصورت يک مقاله در اروپا منتشر کرد. در سال 1341 متن عربي کتاب بصورت عکس بوسيلهي دوزنفلد و يوشکويچ به همراه ترجمهي روسي آن در مسکو منتشر شد. و در سال 1342 عبدالحميد صبره متن عربي را با توضيحاتي در اسکندريه منتشر کرد. در سال 1346 جلال همايي متن عربي کتاب را همراه ترجمهي فارسي که خود انجام داده بود در تهران منتشر نمود.
رساله في قسمه ربع الدايره در سال 1310 عباس اقبال اين رساله را براساس دست نويسي متعلق به خود در مجلهي شرق معرفي کرد و در سال 1339 غلامحسين مصاحب اين رساله را بر اساس همين دست نويس در ضمن رسالهي مهم خود بعنوان حکيم عمر خيام به عنوان عالم جبر در تهران منتشر نمود.
رساله قسطاس المستقيم چاپهاي اين کتاب خيام نيز برابر همان چاپهاي کتاب ميزان الحکمهي خازني است. از جمله چاپي که در حيدرآباد هند در سال 1952 انجام شده است.
رساله القول علي اجناس الذي بالاربعه نيز در سال 1346 جلال همايي متن عربي اين رساله را به همراه ترجمهي فارسي آن در کتاب خيامي نامهي خود منتشر کرد.
مجتبي مينوي نيز براي نخستين بار نوروزنامه را در سال 1312 در تهران منتشر کرد و همين چاپ را سزگين در سال 2002 م در فرانکفورت تجديد نمود و . . .
کتاب شناسي عمر خيام، شراب روحاني، دانشنامهي خيامي، رسائل عمر خيام، رياضيات عمر الخيام، کليات آثار پارسي خيام، کتاب حکيم عمر خيام به عنوان عالم جبر، کتاب خيامي نامه و . . . از جمله آثاري است که در فصل هشتم با عنوان کتاب شناسي خيام به آنها اشاره شده است.
در پايان کتاب نيز بخشي از متن ترجمهي فارسي خطبه الغراء ابن سينا ترجمه شده توسط عمر خيام به عنوان ضميمه آمده است تا هم خوانندگان با نمونهاي از نثر فارسي حکيم عمر خيام و هم با اعتقادات و آرا و عقايد وي آشنا شوند.
چهارشنبه 23 اسفند 1391 - 10:23