كتاب
اكرم اماني
- اسلام و بازي کودکان
- آيت الله احمد بهشتي
- بازبيني و ويراست: دکتر سعيد بهشتي
- چاپ و نشر بين الملل، چاپ اول 1391
- شابک: 8- 509-304- 964-978
- قيمت: 6900 تومان
بر صاحبان بصيرت و طالبان حقيقت، پوشيده نيست که هدف از ارسال پيامبران و انزال وحي از آسمان و تشريع شريعت و تبيين طريقت، رشد آدمي است. رشد را به معني دست يافتن به واقعيتهاي آفرينش گرفتهاند. اما ژرف انديشاني که بهتر توانستهاند به عمق معاني راه يابند ميگويند: «رشد عبارت از اين است که تني داشته باشي در خدمت و دلي در معرفت و سري در محبت».
بدون شک، مربيان – چه والدين و چه غير والدين- بايد طفل را در مسيري قرار دهند که از رشد بازنماند و آن هم به گونهاي که تنش در خدمت و دلش در معرفت و سرش در محبت باشد . . .
بنابراين، بايد تن کودک، به گونهاي پرورده شود که براي خدمت آماده گردد و قلبش به گونهاي که کانون معرفت و سرش به گونهاي که آماده باختن در راه محبت.
در انسانهاي بالغ و کودکان دانش آموز اين هدفها از راه تقويت و ايمان و فعاليتهاي واقع گرايانه و تفکر و عبادت و ورزش و بازي حاصل ميشود. اما در دورهي اوليهي کودکي، راهي جز گرايش کودک به بازي وجود ندارد. به همين جهت است که کودکي و بازي – با عنايت به رهنمودهاي اسلامي – لازم و ملزوم يکديگرند و اگر بازي را از کودک بگيرند، نه تنها او را از رشد محروم ميکنند، بلکه حيات را هم از او ميگيرند.
کتاب «اسلام و بازي کودکان» در بيست بخش دربارهي بازي و سرگرميهاي کودکان توسط آيت الله بهشتي تهيه و تنظيم شده است.
نويسنده در پيشگفتار به بازيهاي سازنده و عناصر اصلي آن، انواع فعاليتهاي کودکان، معيار بازي، رابطهي بازي با زندگي، بازي و مفاهيم اخلاقي، بازي و شخصيت کودک، نظراتي پيرامون اهميت بازي و نگاهي به راه و رسم گذشتگان ميپردازد.
مؤلف در پيشگفتار به اين مسئله ميپردازد که براي اينکه کودک در ضمن بازيهاي کودکانه خود هرچه بهتر در مسير رشد قرار گيرد، لازم است که هرچه بيشتر به بازيهاي سازنده توجه شود و با هدايت دقيق و صحيح، از بازيهاي کور و بي هدف، بايد جلوگيري کرد، يا لااقل کاهش داد.
وي عناصر اصلي بازيهاي سازنده را مسابقه، سرود و شعر، محبت، تکريم و احترام و شادي و نشاط ميداند، و در مورد هريک توضيحاتي ميدهد.
از آنجا که کودک در مسير بزرگ شدن است و خواه ناخواه بايد روزي مسئوليتهاي فردي و خانوادگي و اجتماعي را بر عهده گيرد، از همان دوران کودکي، علاوه بر اينکه بازيهاي متنوع دارد، فعاليتهاي متنوع هم دارد و نبايد تصور کرد که فعاليتهايش منحصر در بازيهاي شبانه روزي اوست . . .
از آنجا که بازي هم در رشد جسمي کودک و هم در رشد فکري و عقلي و عاطفي کودک نقش دارد و از آنجا که مهمترين بعدي که در رشد بايد مورد توجه قرار گيرد، رشد شخصيت کودک است مؤلف دربارهي شخصيت چنين مي گويد: شخصيت عبارت است از طريقهي فکري و رفتاري شخص در رابطه با سازش با محيط اجتماعي خود. اين تعريف شامل صفات ويژهي انساني مانند ارزشها، انگيزهها، عوامل ارثي، نگرشها، واکنشهاي عاطفي، تواناييها، تصورها و هوش است. همچنين شامل نمونههاي رفتاري قابل مشاهده شخص نيز ميشود. اين ويژگيها باعث ميشود تا شخص با مجموعهاي از خصوصيات و کيفيات مختص به خود از سايرين متمايز شده و در حقيقت با نقابي به چهره، جهت سازش با محيط به ايفاي نقش بي همتاي خود بپردازد . . .
مؤلف در بخش اول به قرآن و مسئلهي بازي کودک ميپردازد، از آنجا که طفل انرژيهاي فراواني در وجود خود ذخيره دارد و بايد اين انرژيها آزاد گردد و از آنجا که طفل هنوز تجربه و اطلاعات کافي ندارد، تا بتواند نيروي سرشار خود را در راههاي مثبت به کار اندازد، چارهاي نيست جز اينکه با بازيهاي کودکانه، خود را مشغول فعاليت کند.
بسيارند که انتظار دارند کودکان، داراي همان رفتاري باشند که بزرگسالان دارند و آنجا هم که نميدانند و آگاهي ندارند، با اطاعت کورکورانه از بزرگسالان، خود را در جو و شرايط آنها قرار دهند. اين انتظار، سبب ميشود که طفل نتواند آنگونه که طبيعتش اقتضا ميکند به جنب و جوش و فعاليت کودکانه بپردازد و در نتيجه؛ گرفتار خودمحوري و ناراحتيهاي عصبي ميشود و يا به ناچار دور از چشم والدين و ساير بزرگسالان کمبودهاي خود را اشباع و ارضاء ميکند و احياناً دچار خطاها و اشتباهات و انحرافاتي نيز ميشود.
بخش دوم به بررسي سيرهي پيشوايان ديني اختصاص دارد و نويسنده اذعان ميدارد که بعد از قرآن مجيد، تنها منبع موثق فرهنگ اسلامي، روايات است. اين منبع موثق، مخصوصاً براي پيروان مکتب تشيع، همچون اقيانوسي بيکران است، سير و سياحت و سباحت، در اين منبع موثق، دل و جان انسان را سرشار از معارف و معلوماتي ميکند که براي يک زندگي سعادتمندانه، لازم و حتمي است.
اسلام به بازي کودکان بها داده و رهبران ديني، خود در راه اهميت دادن به بازي کودکان پيشقدم بوده و بزرگسالان را موظف کردهاند که نه تنها مانع و سد راه بازي کودکان نباشند، بلکه خود همبازي آنها شوند. زيرا هر اندازه کودک از بازيهاي سالم بهره مند باشند، از لحاظ جسمي و روحي از رشدي بهتر و مفيدتر برخوردار خواهد شد.
مؤلف در بخش سوم به توصيههاي اسلامي دربارهي کودکان ميپردازد و ميگويد: کودکان سرمايهي عظيم و ارزندهي جامعه هستند. سرمايه را بايد حفظ کرد و نه بر باد داد. به همين جهت است که پيامبر اکرم (ص) فرمود: فرزندانتان را گرامي داريد و آدابتان را نيکو سازيد.
در اين بخش نويسنده به پنج اصل مهم در رابطه با تربيت کودکان اشاره ميکند:
1- انسان از يک کرامت ذاتي برخوردار است. در انسان، اصل سلامت و طهارت و کرامت است. بيماري و خبث و پليدي و دنائت و پستي، اصالت ندارند. پيامبر ميفرمايند: هر نوزادي بر فطرت پاک يکتاپرستي و دين خالص توحيد، تولد ميشود، تا اينکه پدر و مادرش او را يهودي و مسيحي کنند.
2- بايد توجه داشته باشيم که کودک، هنوز خام و نپخته است و نبايد از او انتظار داشته باشيم که کارهايش در حد افراد پخته و مجرب باشد. حضرت امير ميفرمايد: جوان، در ناداني خود مغرور و دانشش محدود است.
3- تبعيض و عدالت شکني در همه جا زشت و نارواست. لکن در مورد کودکان، زشتتر و نارواتر است. چون روح لطيف کودک، تحمل تبعيض و بي عدالتي را ندارد و سزاوار نيست که لطافت و صفاي روحي او را به زنگار تبعيض و بي عدالتي بيالاييم. پيامبر خدا (ص) فرمود: در ميان فرزندان خود به عدالت رفتار کنيد، همانطوري که دوست ميداريد، در ميان شما به عدالت رفتار کنند.
4- فرزند و والدين بيگانه از يکديگر نيستند، خوبي و بدي والدين، در وضع فرزند تاثير دارد. همچنانکه خوبي و بدي فرزند نيز در وضع والدين مؤثر است: در روايات ما چنين آمده است:
«فرزند بد، بنيان شرف را ويران و گذشتگان خود را ننگين ميسازد».
5- والدين و هرکس ديگري که با کودکان رابطه دارند، بايد توجه کنند که يا وعدهاي ندهند و يا اگر وعدهاي ميدهند، حتماً به وعدهي خود وفا کنند.
حضرت امير (ع) ميفرمايد: دروغ به مصلحت نيست: نه جدي و نه شوخي و همچنين به مصلحت نيست که يکي از شما فرزند خود را وعده دهد و به وعدهي خود وفا نکند.
با ورود در سنين بالاتر از هفت سال، خودسازي از راه تعليم و تربيت صحيح، آغاز ميشود. اکنون بايد طفل به گونهاي باشد که هرچه بهتر و بيشتر از امکانات موجود جامعهي خود، در راه خودسازي و تکامل حداکثر استفاده را ببرد و هرگز دچار عقبگرد يا درجا زدن نشود.
اينها مطالبي هستند که مؤلف در بخش چهارم با عنوان بازي مطلوب و بازي نامطلوب به آنها ميپردازد. نظارت و هدايت، وسايل بازي، بازيهاي دسته جمعي، بازيهاي رزمي، بازيهاي پدرانه، بازيهاي مادرانه و خانه داري و حضانت، بازيهاي علمي، بازيهاي هنري، بازيهاي هوش، بازيهاي مديريت، بازيهاي تکنيک، بازيهاي تاکتيک، بازيهاي معلمانه و سوادآموزي عناوين بخشهاي پنجم تا نوزدهم کتاب را تشکيل ميدهند.
نقش تربيتي مادر از راه بازي دادن کودک عنوان بخش پاياني را تشکيل ميدهد. نقش تربيتي مادر نسبت به کودک بسيار حساس است. طفل همانگونه که از شيرهي جان و شير مادر تغذيه ميکند و همانگونه که از راه وراثت، اوصاف و خصائلي را از مادر ميگيرد و همانگونه که به صورت مادرزادي نيز متأثر از وجود مادر است، تحت تأثير خلقيات مادر نيز هست.
مادران خشن، نسبت به کودکان، اثرات سويي ميبخشند و مادران خوش خلق، براي کودکان فرشته رحمتند. کلاس تعليم و تربيت اين مادران با کلاسهاي درس معمولي فرق دارد. کلاس مقدس اين مادران خود زندگي است. شير دادن و لاي لاي کردن و تنظيف و تطهير کودکان و کلمات و جملاتي که شکسته شکسته بين آنها رد و بدل ميشود واکنشهايي که مادر در مقابل گريهها و قهرها و خطاها و اذيتها و مخصوصاً بازيهاي بچه نشان ميدهد، همه همه از برنامههاي همين کلاس است.
بهترين الگوي مادري اسلام، همان زني است که بهترين الگوي زن بودن، بلکه انسان بودن است. اين زن، براي ما ناشناخته نيست، او فاطمه زهرا (س) است.
نگارنده در پايان به چند نکته از تربيت حضرت فاطمه ميپردازد و به احاديث و رواياتي نيز در اين زمينه اشاره ميکند.
چهارشنبه 22 آذر 1391 - 11:52