كتاب
ضياء آراسته
کوه مرد / مجموعه سرداران ايران ؛ رستم / 1
نويسنده : بهزاد دانشگر
چاپ و شمارگان : اول 91 – 3000 نسخه
ناشر : شرکت سهامي کتابهاي جيبي وابسته به موسسه انتشارات اميرکبير
ناشر در ابتداي کتاب حاضر بيان مي کند که برآميدن و باليدن مردان بزرگ که بزرگي را به اعتبار منش انساني و ويژگي هاي سترگ آسمان انديشي ، بدست آورده اند ، مديون فرهنگ ، باور و بسترهاي تاريخي معرفتي است که در آن نفس کشيده اند و از سرچشمه هاي آن سيراب شده اند . شرکت سهامي کتابهاي جيبي ادامه مي دهد که همانطور که از شوره زار چيزي نمي رويد ، از خاک حاصلخيز و دامنه هاي پرباران که نور مهربان خورشيد را هماره برجان خود دارند ، دامن دامن ريحان و باغ در باغ درخت هايي با ميوه هاي شيرين و آبدار قد مي کشد و سايه مي گستراند . مردان بزرگ ، بزرگي را از فرهنگ ملي و جان بزرگ خود وام مي گيرند . بزرگي جوهره و سرشتشان است ، عاريه اي نيست ، وصله اي نيست بر لباسشان .
ناشر در بخشي ديگر از مقدمه خود يادآور مي شود که ايرانيان مردمي بزرگ زاده اند و به همين دليل بزرگان زيادي را در خود و با خود ديده اند . از ميان همه بزرگان اين سرزمين مردان مردي وجود دارند که ايرانيان ، فره « سردار ملي » را بر سينه شان آويخته اند . سرداراني که دشمنان اين مرز و بوم را سرنگون کرده اند و مام ميهن را از عطر حضور خود آکنده اند . ناشر مي افزايد اين سرداران چه در تمثال اسطوره اي خود و چه در شمايل تاريخي خويش ، نامي شورآفرين و صفاتي برانگيزاننده دارند . سکون را مي زدايند و سکوت را مي شکنند . درماندگي را نهيب مي زنند و غفلت را به بند مي کشند . چهره ها و جلوه هاي گوناگوني از سرداران ملي در حافظه تاريخي ايرانيان نقش بسته است . از سيماي اسطوره اي رستم و فريدون و کيخسرو تا چهره دليراني چون آريوبرزن و سورنا ،از شاه اسماعيل صفوي تا امام قلي خان ، از عباس ميرزا تا رييس علي دلواري ، از چمران و باقري و همت و متوسليان تا باکري و خرازي ، از بابايي و رداني پور تا آبشناسان و صياد شيرازي همه ستارگاني هستند که در خاک گهرخيز ايران زمين باليده اند و سيماي تابناکشان تا هميشه در قاب خاطرات اين سرزمين با مهرباني لبخند مي زند .
شرکت سهامي کتابهاي جيبي در پايان پيشگفتار خود به اين موضوع اشاره مي کند که مجموعه « سرداران ايران » با اين انگيزه نوشته شده است تا به بايستگي بخش اندکي از زواياي پنهان چهره آنان نمايانده شود و در پرتو درخشش نام و يادشان ، زندگي امروز را روشن تر ديد و فرداها و فرداها را همسنگ تاريخ ميهن رقم زند .
شماره اول مجموعه سرداران ايران به رستم اختصاص دارد و در هفت بخش به بيان منش و خوي و خوي زندگاني او ميپردازد :
منيژه به ياد آورد که اين شايد آخرين شبي باشد که در نزديکي شهر ختن نفس مي کشد ؛ در نزديکي قصر پدر و مادرش ؛ در نزديکي دوستانش . پدرش را به ياد آورد که پس از مرگ فرنگيس چقدر به او دل بسته بود . افراسياب شايد براي ديگران پادشاه و مرد چندان پرمهري نبود ، اما او هميشه از پدر فقط مهر و مهرباني به ياد داشت . به جز همين ماجراي بيژن و عشق ديوانه وارشان که پدر را آنچنان برافروخت که مهر پدر و فرزندي زيرپا گذاشت . « کاش بيژن را نديده بودم . کاش ! » صداي بيژن با آنکه از ته چاه بود ، اما شوق آميز و هيجان زده بود .
- منيژه ! آتش روشن کردي ؟
- نه !
- برخلاف بيژن ، منيژه انگار صدايش از ته چاه مي آمد از بس آرام و فروخته بود !
- دير مي شود منيژه !
- مي ترسم بيژن ! مي ترسم !
- از چه ؟ از که ؟
- از رستم ! از پدرم ! از خودم ! از تو !
صداي بيژن نشان از برآشفتنش داشت .
کوه مرد / مجموعه سرداران ايران ؛ رستم /1 در چاپ نخست خود با شمارگان 3000 نسخه و با قيمت 2000 تومان توسط شرکت سهامي کتابهاي جيبي وابسته به موسسه انتشارات اميرکبير به چاپ رسيده است .
چهارشنبه 1 آذر 1391 - 12:3