يادداشت
روابط عمومي اداره كل تبليغات اسلامي استان كهكيلويه و بويراحمد
پس از انقلاب اسلامي و حركت همگاني مردم براي تغيير بنيادين ارزشهاي نظام، دشمنان همواره از طريق برنامههاي مختلف سعي در اختلال در نظام برنامههاي كشورمان داشتهاند. پس از آنكه دشمنان از ادامه رابطه و مصالحه با رهبران نظام جمهوري اسلامي مأيوس شدند، به جنگ تحميلي دامن زدند كه خود ميتوانست تضعيف نظام تا نابودي كامل هويت ديني و ملي (ايراني- اسلامي) را در بر داشته باشد. البته در اين راه دشمن از هيچ حربهاي فرو نگذاشت، اما آنچه كه مسلم بود رشادتها و ايثار جوانان و مردم ايران زمين به مدد عقيده و ارزشهايي كه از انقلاب به دست آورده بودند، مانعي بزرگ بر سر راه اهداف آنها شد و چيزي جز ناكامي و شكست در حوزه استراتژيهاي نظامي را براي آنها در بر نداشت. بدين ترتيب دشمن زخم خورده از شكست در حوزههاي نظامي به فكر راههاي پنهانيتر و البته كشندهتري براي نابودسازي نظام افتاد. در اين دوره استحاله از درون و تهيسازي معاني ارزشي جامعه مهمترين هدف دشمن قرار گرفت. تهاجم فرهنگي و شبيخون فرهنگي درست از سال 1368 يعني پايان جنگ تحميلي ايران و عراق آغاز شد و از خلاء ايجاد شده از مسايل جنگ، استفاده لازم را برد.
گسترش روز افزون ماهوارهها، گسترش بيبندوباري و به وجود آمدن فساد فراگير در جامعه و به انحطاط كشيده شدن برخي از جوانان و گسترش روزافزون مشروبات الكلي، ايجاد گروههاي غربي مانند: هويمتالها، رپها و شيطانپرستها، تمايل به مدگرايي و... همه و همه نشان از هدفمند بودن اين تهاجم از طرف دشمن داشت. اين بار دشمن با استفاده از روشهاي نرمافزاري فكري و تبليغي بر خلاف دوره قبل كه مردان را مورد حمله قرار داده بود قلب جامعه، يعني زنان و جوانان را هدف گرفت.
جامعهشناسان معتقدند كه پايههاي هر جامعه، ريشه در ارزشها و نظام عقيدتي آن دارد. بنابراين براي تضعيف هر جامعه، كافي است تا فرهنگ آن را تضعيف كرد. با اين كار افراد جامعه از خود بيگانه شده و بر خلاف آنچه كه حقيقت فرهنگي آنها را تشكيل ميدهد، رفتار ميكنند. دشمن براي حملات فرهنگي، نياز به ابزارها و وسايل كارآمد داشت. بنابراين همان طور كه لازمه حملات نظامي ابزار و آلات جنگي است، لازمه تهاجم فرهنگي نيز وسايلي است تا گلولههاي زهرآگين فرهنگي دشمن از ماهوارهها گرفته تا اينترنت، راديو و توزيع كتابهاي ضد فرهنگي و دگرانديشي به براندازي نظامهاي مخالف و تضعيف و آنها مبادرت ورزد.
ميتوان گفت خانواده كانون توجه حملات ابزارهاي مدرن تهاجم فرهنگي است و با تضعيف آن بسياري از اهداف تهاجم فرهنگي محقق ميشود. با نگاه به كاركردهاي خانواده بيشتر ميتوان به اهميت آن توجه نمود. خانواده به عنوان يك نهاد اجتماعي پايه و اساسي در جامعه، معمولاً كاركردهاي گوناگوني را بر عهده دارد كه البته چگونگي اين كاركردها و شدت عملكرد آنها در فرهنگهاي گوناگون متفاوت است.
تهاجم فرهنگي و خانوادهها
بيترديد طراحان برنامههاي مدرن تهاجم فرهنگي اطلاعات و خطمشيهاي اصلي خود را از سازمانها و اطلاعاتي و جاسوسي كشورهايي ميگيرند كه قصد فرماندهي بر كل دنيا را دارند. تحقيقات نشان ميدهد در سازمان سيا، شاخهاي تخصصي و متمركز براي مطالعات و برنامهريزي ضد فرهنگي عليه ايران با يك فكر ويژه تشكيل شده و بودجه مالي آن از 000ر000ر25 دلار در سال قبل به 000ر000ر75 دلار در سال جاري افزايش يافته است؛ اين يعني افزايش تهاجم تا حد سه برابر. مهمترين هدف مبارزه فكري و رواني دشمنان نظام، سرمايههاي اصلي كشور يعني جوانان است و در اين بين جوانان براي آنان داراي اهميت و برنامهريزي ويژه است چرا كه:
جواني به واسطه ويژگيهاي نشاط، بالندگي، نوخواهي، سركشي و ناپختگي فكري، محلي مستعد براي تاخت و تاز شبهات و انديشههاي جديد و پر زرق و برق است.
جوانان به واسطه زندگي در خانوادهها اهميت ويژهاي دارد، زيرا تخريب و منحرف كردن يك جوان در يك خانواده، يعني تخريب و كاهش قدرت آن خانواده. بررسيها نشان ميدهد مواد روانگردان و مخدر براي جوانان و نوجوانان به شيوهاي راحت و با قيمتي ارزانتر ارائه ميشود به نظر شما احاطه و تسلط فكري بر جوانان اهميت بيشتري دارد يا بزرگسالان و سالخوردگان؟ البته هريك جايگاه ويژه خود را دارد. منحرف ساختن جوانان اين خانوادهها زمينه براي دغدغههاي بزرگ خانواده و ايجاد عدم تمركز فكري و رواني براي والدين نظامي ميگردد.
نگاهي به ساختار پذيرش تهاجم در خانوادهها و انواع آنها، در فهم بهتر مطالب، ما را ياري ميرساند.
- خانوادههاي فعال
1-در اين خانوادهها، دروني كردن هنجارهاي اجتماعي و ديني روال معمول و منطقي خود را داشته و والدين ضمن مشاركت در زندگي جمعي و پاسخ به مسائل فكري فرزندان هم زمان به افزايش اطلاعات مورد نياز و تعامل منطقي با فرزندان به ويژه جوانان خود ميپردازند. استعمار فرهنگي براي ورود به اين خانوادهها دچار مشكل جدي است چرا كه مأمن اسرار جوانان اين خانوادهها، دچار مشكل جدي است. مأمن اسرار جوانان اين خانوادهها، والدين هستند و محيط خانواده به شكلي است كه آنها براي طرح مسائل ذهني و فكري و عقيدتي خود مشكل خاصي ندارند، بنابراين در حافظه آنها نقاط مجهول وجود ندارد تا توسط ابزار تهاجم فرهنگي به نادرست معلوم گردد واز لحاظ ديني ومذهبي واكسن زده هستند وفرزندان خود را هم آگاه به مسائل روز جامعه كرده اند.
2- خانوادههاي منفعل
در اين خانوادهها، به علت اشتباه گرفتن وظايف و كاركردهاي اصلي خانواده و هدف نهايي كار و تلاش از تامين پوشاك و خوراك به جاي تأمين روحي رواني فرزندان، شكافي محسوس بين والدين و فرزندان به وجود ميآيد. عمدتاً در اين خانوادهها فرصت مناسبي براي گفتوشنود خانوادگي پيدا نميشود و ارتباط آنها موزاييكي است. والدين به تصور برآوردن نيازهاي اصلي فرزندان بيشتر به فكر لباس، غذا، تفريح و تحصيلات آنها هستند و كمتر به اصليترين وظيفه خود يعني همبستگي رواني با فرزندان و آموزش معنوي آنها توجه دارند. چه بسا در اين ميان ابتدا والدين تحت تاثير ابزارهاي تهاجم فرهنگي قرار گرفته و سپس فرزندان مبتلا ميشوند و در صورت ابتلاي آنها راه حل منطقي و مناسبي براي برون رفتن از بحران در پيش گرفته نميشود. مشكلات اقتصادي و خواستههاي پايان ناپذير خانوادهها نيز ناكجاآبادي را پيش روي اين خانوادهها ميسازد كه با سرعت به سمت انتهاي آن كه يأس و نوميدي است سرازير ميشوند. در بسياري از موارد اين افراد احساس ميكنند كه هر مشكل و مسئله خاصي آنها را تهديد نميكند و در يك امنيت كامل به سر ميبرند بنابراين به فكر راهحل آن مشكل بر نميآيند. لذا اولين راهحل براي مواجهه با مشكل، يافتن مسئله است. دقت كنيم راه نهايي براي حل مسئله، پاك كردن صورت مسئله نيست.
فقط خانواده اي ميتواند از اين گذر گاه عبور کند که مجهز به سلاح ايمان و عمل باشد.
مهدي عيدي سرپرست اداره تبليغات اسلامي شهرستان دنا
شنبه 20 آبان 1391 - 8:41