گزارش
نيما نوربخش
گزارشي از سخنان مجيد مجيدي در اجلاس بينالمللي استانبول:
اجلاس بينالمللي استانبول روز شنبه 22 مهرماه در محل سالن استانبول کشور ترکيه برگزار شد. اين اجلاس با حضور نخست وزير ترکيه و زير نظر دفتر نخست وزيري برگزار ميشود.
به گزارش خبرگزاري فارس، موضوع اين اجلاس عدالت و برابري است و مجيد مجيدي درباره عدالت در سينما در اين مراسم سخنراني کرده که متن کامل آن در ادامه ميآيد:
بسم الله الرحمن الرحيم
به عنوان يک هنرمند و فيلمساز شادماني خود را از برگزاري اين اجلاس بينالمللي آن هم تحت عنوان عدالت و برابري ابراز نموده و از دستاندرکاران اين اجلاس سپاسگزاري مينمايم و اميدوارم مباحثي که در اين جلسات مطرح ميشود، پايهگذار راه حلهاي مفيد و ارزشمند براي جهان امروز باشد.
نياز امروز جهان هنوز هم عدالت است
من به عنوان هنرمندي از کشور ايران با گذشته فرهنگي و تمدن چند هزار ساله، نياز امروز جهان را به مبحث عدالت کماکان و حتي بيش از قرنهاي پيش احساس ميکنم؛ زيرا برخلاف شعارها و سخنرانيها و مکتوبات گوناگون و با وجود سازمانها و موسسات بينالمللي مختلف که اهداف خويش را گسترش عدالت در جهان ميدانند، هنوز هم گمشده جهان امروز عدالت است و اگر بخواهم از عمق جان سخن بگويم بايد اعتراف کنم که عدالت در دنياي مدرن مفهومي است که حتي بيشتر از جهان کهن به آن بيتوجهي شده است و به عبارت ديگر ظلم و ستم در جهان امروز حتي بيش از گذشته است، اگر قرنها پيش ظلم در قالب کشتار و ويراني و قتل چهره کريه و زشت خويش را نشان ميداد و نرونها و چنگيزها و آتيلاهاي خونخوار نماد و سمبل آن بودند، امروز ستمکاري چهرهاي زيبا و فريبنده به خود گرفته است و در قالب الفاظ زيبا و دل فريب و حتي با چهره عدالت و نيکي خود را نشان ميدهد.
870 ميليون گرسنه در جهان ما وجود دارد
در دنياي امروز از کشتار و فقر و ويراني چيزي کم نشده است. آمار هفته پيش سازمان ملل ميگويد که از هر 8 نفر در جهان يک نفر گرسنه است و به عبارت ديگر 870 ميليون گرسنه در جهان ما وجود دارد.
کشتار مردم در گوشه گوشه جهان ادامه دارد
قتل عام و نسلکشي هنوز هم در دنياي امروز ادامه دارد: از فجايع بوسني، سربرنيتسا، حلبچه و صبرا و شتيلا چند سالي بيش نميگذرد و هنوز هم جنايات، کشتار در گوشه گوشه جهان مثل پاراچنار پاکستان يا ميانمار يا بخشهاي مختلفي از آفريقا ادامه دارد. اما تاسف اينجاست که ظالمان، قاتلان و جنايتکاران با ظاهري مردم فريب، چهره منجيان و قديسان و حتي پيامبران را بر خود گرفته اند.
اشغال و تجاوز را آزادسازي و قتل و ترور را نجات ميدانند
به اشغال و تجاوز نام آزادسازي ميدهند و به قتل و ترور عنوان نجات و رستگاري هديه ميکنند و تحريم و فشار معناي آزادي و عدالت به خود گرفته است. و همه اينها به مدد و همراهي هنر و قدرت بينظير رسانههاي امروز ممکن است. رسانهها هستند که زشتي را زيبايي جلوه ميدهند. رسانهها هستند که جنايات را عدالت ميخوانند. من امروز به عنوان يک هنرمند مسلمان ايراني ميخواهم از دو ويژگي رنجآور دنياي هنر و رسانه نام ببرم. اين دو ويژگي اجزاي جدانشدني رسانه در عصر تکنولوژي و مدرنيسم است:
استاد بزرگ دروغ
رسانهها و هنرمندان امروز به مدد دروغ زمينهساز جنايتهاي بعدي سياستمداران شدهاند. اينها امروز ميکارند، آنها فردا درو ميکنند.
اينجا ميخواهم از استاد بزرگ دروغ رسانهها يادي کنم، سالهاست که از عمر رژيم خونخوار «هيتلر» و «آلمان نازي» گذشته است اما هنوز روشهاي وزير تبليغات «هيتلر»، «جوزف گوبلز» جاري است و اصول تبليغاتي او تقريبا در همه جاي دنيا اجرا ميشود.
اجازه بدهيد چند جمله از او را بخوانم تا صدق گفتههايم را بپذيريد، او ميگويد: دروغ را به حدي بزرگ بگوييد که هيچکس جرات و فکر تکذيب آن را نکند.
و بعد خودش اعتراف ميکند که: بعضي مواقع دروغهايي ميگفتم که خودم نيز از آن ميترسيدم.
پيشوايش «هيتلر» نيز ميگويد: اگر دروغي را مکرراً تکرار کنيد دير يا زود آن را باور خواهند کرد.
گوبلز در جايي ديگر به ترفندي زشت اما موثر اشاره ميکند، ترفندي که در دنياي امروز رسانه طرفداران بسياري دارد و ميگويد: اندکي حقيقت را با بسياري دروغ در هم بياميز و به مردم عرضه کن. از شما سوال ميکنم آيا رسانههاي امروز دنيا چنين روشي را در پيش نگرفتهاند؟
براي مثال: خودتان ميدانيد طالبان و القاعده را چه کساني ساختند و حمايت کردند؟ کدام دولتهاي غربي و دوستان منطقهايشان پول و امکانات به دامن آنها ريختند و آنان را در جان و مال ميليونها انسان افغان مسلط کردند و چه کشتارها و جنايات به دست پيروان بن لادن و ملاعمر به وجود آمد.
دروغ يعني اسلام را مساوي القاعده و طالبان بدانيم
اندکي حقيقت اين است: طالبان ظاهري مسلمان داشتند، اما «بسيار دروغ» اين است که اسلام را مساوي طالبان و القاعده بناميم و فيلمها بسازيم و بذر اسلام هراسي را در همه جهان بپراکنيم، فرياد عدالت خواهي سر بدهيم و سپس افکار عمومي جهان را آماده هر حمله نظامي يا هر اشغال و تجاوز کنيم.
اينجاست که ستمکاري نام عدالت و آزادي را به خود ميگيرد. اين دروغ پردازي ها نه فقط گريبان اسلام را گرفته، بلکه گاه سراغ قوميتها و مليتها نيز رفته است.
براي نمونه به عنوان يک ايراني با تاسف ناگزيرم از فيلم «300» نام ببرم که در آن ايرانيان وحشي و غارتگر و بيفرهنگ و در مقابل يونانيان، مردماني فداکار و دلاور نشان داده ميشوند.
اگر ظلم و ستم زشت است، در همه جاي دنيا زشت است.
ويژگي دوم که عدالت را توسط رسانهها خدشهدار ميکند، تبعيض و دوگانگي است. اگر ظلم و ستم زشت است، در همه جاي دنيا بايد زشت شمرده شود، اگر زنداني کردن بيگناهان محکوم است، بايد در همه دنيا محکوم شود.
اگر حقوق اقليتها بايد رعايت شود بايد در همه کشورها محترم شمرده شود، نميشود در يک جا اين ظلم ها را ببينيم و در جاهاي ديگر چشم بر آنها بپوشيم، تبعيض و دوگانگي در اخبار و گزارشهاي رسانهها و در محصولات فرهنگي هنرمندان جهان به وفور ديده ميشود.
اگر حقوق بشر در سوريه مورد توجه است، چطور در بحرين فراموش ميشود.
اگر حقوق بشر و آزاديهاي انساني در سوريه مورد توجه است، چطور در کشورهاي ديگر نظير «بحرين» با زندانهايي مملو از مخالفان فراموش ميگردد.
اگر اشغال و تجاوز سرزمينها، از جمله اشغال کويت توسط صدام محکوم است، و همه دنيا بايد به کمک مردم کويت بشتابند، چطور در برابر سالها اشغال ايران توسط همان صدام، اقدام مشابهي صورت نميگيرد.
چرا اسرائيل بايد 300 کلاهک اتمي داشته باشد و ايران بدون انرژي هستهاي
اگر ايران نبايد انرژي هستهاي داشته باشد چرا حکومت اسرائيل ميتواند 300 کلاهک اتمي در انبارهاي خود پنهان کند و اجازه هيچ بازرسي به هيچ نهادي بينالمللي ندهد.
اگر تخريب مجسمه تاريخي بودا در باميان افغانستان بايد در تمام جهان شوري برانگيزد چطور تخريب حرم تاريخي و مذهبي سامرا در عراق چنين عکس العملي را بر نميانگيزد.
اگر درباره آزادي مذاهب در ايران صحبت ميشود، چرا در عربستان فراموش ميشود.
اگر در مورد آزادي مذاهب در ايران حرفها زده ميشود، چرا در عربستان سعودي همين موضوع فراموش ميگردد.
براي مردم پاراچنار کاري کنيم.
اگر براي ستمهايي که بر اقليت مسيحي دارفور سودان ميرود، خبرها و گزارشها تهيه ميشود، بايد در برابر جناياتي که بر سر اقليت شيعي «پاراچنار» پاکستان هم ميآيد، کاري کنيم.
احترام به عقايد همجنسگرايان و بيتوجهي به توهين به پيامبر
اگر احترام به عقايد و باورهاي بيخدايان و حتي همجنسگرايان لازم است، چطور از کنار توهين به پيامبري که پيشواي يک ميليارد و ششصد ميليون مسلمان است، آن هم توسط کشيشي کينهتوز به آساني ميگذريم.
خلاصه تا هنگامي که ويژگي دروغ و تبعيض در رسانهها و دستاندرکاران هنر مورد استفاده قرار ميگيرد و افکار عمومي جهان به يک سو هدايت شود، عدالت و انصاف در مرحله حرف باقي ميماند و به عمل در نميآيد.
آقايان و خانمها
خداوند در قرآن، کتاب آسماني ما، بارها در مذمت دروغ و دروغ پردازان سخن گفته است: براي نمونه به «سوره نحل آيه 105» اشاره ميکنم که ميگويد: «تنها آنان دروغ پردازي ميکنند که به آيات خدا ايمان ندارند و آنان خود دروغ گويانند.»
در عهد عتيق کتاب «امثال سليمان» باب 12 آيه 17 به بعد ميگويد: وقتي حقيقت را ميگويي «عدالت» انجام ميشود ولي دروغ عدالت را زير پا ميگذارد. امر دروغ کوتاه است اما راستي تا ابد استوار ميماند. عدالت و راستي، راه زندگي و نادرستي، راه مرگ و نابودي است.
در ديدگاه اديان الهي، نميتوان هيچ عدالتي را بر پا کرد در حالي که دروغ و ناراستي رواج دارد. اگر نگران بي عدالتي در جهان هستيم، چه خوب است ابتدا تعريفمان را از عدالت روشن و مشخص کنيم. متاسفانه تمام ديکتاتورهاي امروز جهان، همه ظلمها را به دروغ به نام عدالت به انجام ميرسانند.
من چند سالي است که به خاطر ساخت فيلمي درباره پيامبر اسلام محمد (ص)، الزاما به مطالعه جدي در زندگي پيامبران و بويژه پيامبر اسلام روي آوردهام. اين مطالعه مرا به يقيني مجدد رسانده است که عدالت در جهان فقط در پرتو تعاليم انبياي خداوند که راستي و حقيقت درون مايه آن است، ميسر خواهد شد.
عدالتي که رفتار پيامبر اسلام ديدم، در هيچ فرمانرواي دنيا وجود ندارد.
عدالتي که من در رفتار و منش پيامبر اسلام ديدم، در هيچ فرمانرواي دنيايي نديده ام. وقتي به ياران نزديک او نگاه ميکنم و فقير و غني و عرب و غير عرب، سياه و سفيد را در کنار هم ميبينم، معناي عدالت واقعي را درک ميکنم.
به سراغ کتاب آسماني او قرآن ميروم و بدور از اين دنياي پر از دروغ، چنين ميخوانم: اي کساني که ايمان آوردهايد، نگاهداران و قيامکنندگان به عدالت باشيد و براي خدا شهادت و گواهي راست دهيد. اگر چه اين گواهي به زيان خود شما يا پدر و مادر و نزديکان شما باشد چه غني باشند چه فقير. خداوند سزاوارتر است تا حقوق آنها را رعايت کند. از هوا و هوس پيروي نکنيد تا مبادا از مسير عدالت دور شويد و اگر حق و حقيقت را تحريف کنيد و از آشکار سازي آن سر بپيچيد، خداوند به آنچه انجام ميدهيد، آگاه است (نسا 135)
اين جا هم سخن از همراهي عدالت و راستي است. به سخن تربيت شده حضرت محمد (ص)، يعني حضرت علي عليهالسلام نگاه ميکنم و ميبينم که در فرمايش به فرماندار مصر، مالک اشتر، ميگويد: اي مالک، مردم تو دو دستهاند؛ يا برادران تو در اعتقادند يا همنوعان تو در خلقتاند؛ پس بايد به هر دو گروه مهرباني کني و محبت ورزي، عدالت را اينگونه در کلام جانشين پيامبر ميبينم. عدالتي که به فطرت انساني نزديک است. عدالتي که غبار روزگاران آن را تيره و تار نميکند؛ عدالتي که، رهبر مکتب اهل بيت علي، از شدت رعايت آن ترور ميشود و به شهادت ميرسد.
در روزگاران ما پيامبران الهي ديگر نيستند تا مردم را به خير و نيکي و عدالت دعوت کنند. ما سينماگران، هنرمندان و اصحاب رسانه ميتوانيم در نبود پيامبران، پيامرسان عدالت و نيکي باشيم. به شرطي که از دروغ، تبعيض و ناراستي پرهيز کنيم.
پيش از ما در دنياي سينما، بزرگاني چون «دسيکا» در دزد و دوچرخه، «فليني» در جاده، «کوروساوا» در هفت سامورايي و «جان فورد» در خوشههاي خشم و بسياري ديگر چنين کردهاند؛ ما نيز ميتوانيم.
اگر دين ندارد و از روز قيامت نميهراسيد، لااقل آزاده باشيد.
سخن را با پيام کسي به پايان ميرسانم که خود و يارانش در صحراي کربلا هزار و چهار صد سال پيش به ظلم و ستم کشته شدهاند و سرهايشان به بالاي نيزه رفت. پيام آن روز او، پيام امروز براي همه ماست که: «اگر دين ندارد و از روز قيامت نميهراسيد، لااقل آزاده باشيد.»
دوشنبه 24 مهر 1391 - 8:50