گفتگو
شيما حسن زاده
گفتگو با مريم معترف
تئاتر از نافذترين هنرهائي است که ميتواند تا عمق جان و قلبها نفوذ کند و اين اثر را زماني ميتوان مشاهده کرد که هنر آميخته با تئاتر به نمايش گذاشته شود با ابزار و هنري به اسم تئاتر شايد بتوان قسمتي از آرمانهاي بلندي که در پس تفکر شهدا و ايثارگران بوده به نمايش گذاشت پس بايد فرصتي را ايجاد کرد تا بتوان گوشهاي از اين فداکاري و ايثار را براي مخاطب امروز به تصوير کشيد. اگر هنر در قالب ايثار و ايثار در قالب هنر عرضه شود در ذهنها ماندگار خواهد شد. در اين ميان تئاتر دفاع مقدس همواره به عنوان هنري که نسبت به سينما و ادبيات از امکانات رسانهاي کمتري برخوردار است تلاش مضاعفي نسبت به سالهاي اخير از خود نشان داده است. تئاتر دفاع مقدس آرام آرام مي رود که به عنوان يک سبک هنري خود را مطرح کند سبکي که در آينده و در تحقيقات و پژوهشهاي نظريه پردازان و منتقدان ادبيات دراماتيک شکلي بازخواني شده خواهد يافت در اين ميان و از دِل تئاتر دفاع مقدس جريانهاي هنري و رقابتي برخاسته است که همواره ميزبان تلاش هنرمندان کشور است. رسانه نيز به نوبهي خود جزء ميزبانان هميشگي اين وادي است تا بتواند به صورت ويژه به ساحت ايثار و ايثارگر اداي دين کرده باشد. از اين رو اين بار ميزبان کارگردان و بازيگر شناخته شدهي صحنهها مريم معترف هستيم. هنرمندي که فوق ليسانس زيبائي شناسي تئاترش را از دانشگاه سوربن فرانسه اخذ کرده و فعاليت هنرياش را از سال 1351 به عنوان تهيه کننده در تلويزيون آغاز کرده است. معترف که در کارنامه هنرياش بيش از دهها عنوان هنري در شاخههاي بازيگري و کارگرداني در صحنههاي مختلف تئاتر را يدک ميکشد واگويههاي جالبي پيرامون پرداخت و ساخت نمايشنامههاي دفاع مقدسي دارد.
مدير اداره تئاتر و خانهي نمايش در ابتدا به تعريف تئاتر دفاع مقدس اينگونه ميپردازد:
- به نظرتان ميتوان تئاتر دفاع مقدس را با قالب تئاتر مقاومت يکسان دانست؟
به نظرم هرکدام از اين گونهها ساختار خاص خودش را ميطلبد هرچند که از نظر مفهومي ميتوان هر دو قالب را از يک نطفه دانست. دفاعي که در ايران رخ داده است به دليل انگارههاي معنوي و ايثار رزمندگان و شرکت کنندگان در آن به عنوان يک دفاع مقدس ياد ميشود از طرف مقاومت هم به نوعي دفاع و مقاومت در برابر هجوم بيگانه يا زور يک گروه دژخيم گفته ميشود که در اين ميان ميتوان دفاع مقدس را نوعي مقاومت هم ناميد اما در بطن خودش يک سري ويژگيهاي خاصي را گنجانده است که از آن به عنوان دفاع مقدس هم ياد ميشود که اين تقدس بايد در ساختار و قالب هنرهاي نمايشي به خوبي معني و متبلور شود. به هر حال جنگ ايران شاهد رخدادهاي گوناگون مادي و معنوي بوده است از ايثار و فداکاري و جان دادن در راه خداوند بگيريد تا جنگي که همهي ابرقدرتهاي جهان در يک سمت قرار گرفتند و پشت ايران را از وجود هر گونه پشتيباني مادي و معنوي خالي کردند. به طور کلي هر نوع نمايشنامهاي که بتواند اين فضا را عيان کند رنگ و بوي دفاع مقدسي و تا اندازهاي مقاومتي را خواهد داشت.
- به نظر ميرسد نمايشنامههاي توليدي نسبت به دهه يا دهههاي گذشته از باورپذيري کمتري برخوردار هستند؟
دليل اين اتفاق را ميتوان اينگونه ذکر کرد که اکثر کارهاي دفاع مقدسي سفارشي نويسي ميشوند و يا به نوعي مناسبتي است. فراخوانهاي مختلف از طرف مراکز هنري فرهنگي براي برپائي جشنوارهها باعث شده است که نويسندگان ما دنبال نوشتن براي جشنوارهها باشند. نگاه کنيد چند سال از اتفاقات جنگ جهاني گذشته است اگر اين فيلمهاي پس از جنگ جهاني يا نمايشنامههاي تئاتر براي مردم هر کشوري باورپذير است به دليل اين است که نويسندگان آنان تنها براي شرکت در جشنوارههاي مختلف آثار را خلق نکردند بلکه کار براي نمايش اتفاقات و حقايق تلخ و شيرين مردم جهان نوشته ميشود. اما در ايران شاهد هستيم که نويسندگان يک ماه مانده به اجراي يک جشنواره هنري قلم بر دست ميگيرند و اثرشان را خلق ميکنند مشخص است که اين نوشتهها باورپذير نخواهد بود. چرا که از دِل برنيامده است اثري که از دل بربيايد بر دِل هم مينشيند ما در عرصه هنرهاي نمايشي از اين دست آثار به شدت کم داريم. آثاري که از دِل هنرمند برآمده باشد.
- مفاهيم ذهني نويسندگان هم دچار افول شده است؟
اين نکته که مشکل اصلي تئاتر ماست و دفاع مقدس و غيره هم ندارد. اينکه اکثر کارگردانان به دنبال نوشتههاي خارجي ميروند مهمترين دليل اين اتفاق است چرا که نويسندگان ما در اين عرصه از هر نوع مطالعه و فکر و همذات پنداري خودشان را مبرا ميدانند.
- شايد اين مدعا پيرامون ديگر قالبها تئاتر يا موضوعات توجيه پذير باشد اما در موضوع دفاع مقدس که ما داعيه دار اين موضوع در هنرهاي نمايشي هستيم چندان توجيه پذير نيست؟
ببينيد شما اول بايد يک نمايشنامه نويس باشيد تا بعد بتوانيد پيرامون موضوعات مختلف از جمله دفاع مقدس يا بحث مقاومت يا هر موضوع ديگري بنويسيد وقتي اين فضا را نمايشنامه نويس ما جدي نميگيرد و به نوعي از هر نوع تحقيق و پژوهش سرباز ميزند مطمئن باشيد شرايط کار از اين بهتر نخواهد بود. اکثر نمايشنامه نويسان ما با يکبار نوشتن مدعي هستند که اثر مطلوب است در حاليکه نمايشنامه نويس بايد بداند که اثر با يکبار نوشتن اثرگذار نخواهد شد بايد اثر بارها بازنويسي نو شود و توسط ديگر عوامل افراد موفق در اين عرصه مطالعه شده و دوباره نظرخواهي شود تا اثر پخته و کارگر بيافتد. از طرفي يک نمايشنامه در زمان اجرا و تمرين هم ميتواند دوباره بازنويسي و تغيير کند يک نمايشنامه نويس بايد براي تک تک اين مواقع خودش و نمايشنامه را آماده تغيير و تحول کرده باشد. اما اکثر ما نمايشنامه نويسان نظرات ديگران را قبول نداريم و اصلاً نقدپذير نيستيم. از طرفي برخي که پا را فراتر ميگذارند و با بودجههاي شخصيشان اثرشان را چاپ ميکنند و بعد عنوان ميکنند که از يک اثري که چاپ شده است که نميتوان ايراد و اشکال گرفت!!! اين مشکل کل فرآيند نمايشنامه نويسي ايران در هنرهاي نمايشي است و ربطي هم به موضوعاتي مثل دفاع مقدس يا مقاومت يا هر موضوع ديگري ندارد.
- ما افراد بزرگي را در عرصه هنرهاي نمايشي در موضوع دفاع مقدس همچون آذرنگ، پارسائي، آستانه، حنيفي و . . . داريم که متأسفانه شاهد هستيم که طي سالهاي نزديک کمتر به سمت نوشتن يا کارگرداني اين موضوع خاص پرداختهاند در حاليکه اين افراد از سرمايههاي هنرهاي نمايشي در موضوع دفاع مقدس هستند. دليل اين دلسردي را چه ميدانيد.
شما نادري را از قلم انداختيد.
- سؤال بنده کلي بود.
بله البته که قبول داريم اکثر اين افراد از اين فضا دلسرد شدهاند البته آذرنگ هنوز هم کار ميکند اما امثال افرادي چون نادري و آستانه نميدانم چرا دلسرد شدند. البته ميتوان حدس زد که با توجه به شرايط موجود خواستهي اين افراد از محيط پيراموني چيست هرچند که اين خواستهها، دغدغههاي همهي اهالي تئاتر است اول اينکه هنوز هم مشکل نظارتي در اين فضا و هنر وجود دارد از طرفي افرادي هستند که شروع به نوشتن کارهاي سفارشي و مناسبتي ميکنند که به نوعي بازار کار را خراب کردند اکثر اين آثار هم آثاري به شدت ضعيف هستند چرا که آثار بدون عميق شدن و تفکر لازم نوشته ميشود اکثراً هم به اجرا نميرسد و اگر هم اجرا شوند به نوعي تماشاگر مطلوبي ندارند تماشاگر با آن همذات پنداري نکرده و اثر را خالي از هر گونه حس و عمق ميداند.
- عدهاي معتقدند که حوزه هنري و ارشاد اسلامي با توجه به امکانات سخت افزاري و نرم افزاري شان هنوز نتوانستند آنگونه که بايد در بحث توليد و نظارت عملکرد مناسبي داشته باشند. از طرفي برخي پا را فراتر گذاشتهاند و معتقد هستند که اگر هنرمندي در يکي از اين مراکز اثري را کار کند از حمايت مرکز ديگر بهره نخواهد برد.
اگر اين طرز تفکر وجود داشته باشد که واي به حال اين هنر و فرهنگ. البته موازي کاريهاي اين دو نهاد کاملاً به ضرر هنرمندان و مسير هنري و فرهنگي ما منجر شده است اما اين نوع تفکر ريشهاي جديد در ساختار و لايههاي زيرين هنرهاي نمايشي پيدا کرده است اين تفکر طي دهه يا دهههاي گذشته هنري کشورمان وجود نداشت امروز هم بايد اين اختلافات کنار گذاشته شود هر دوي اين مراکز در بنگاه کلان فرهنگي هستند که براي يک مملکت کار مي کنند نبايد تا اين حد اختلاف ميان اين مراکز و هنرمندان آن وجود داشته باشد اگر اين تفکر وجود داشته باشد بايد گفت که يک دعواي بچه گانه صورت گرفته است اينکه مثلاً اگر هنرمندي در ارشاد اجرا داشت نتواند از سالنهاي حوزه هنري استفاده کند!! همهي اين ارگانها براي يک نظام و مملکت فعاليت دارند. با توجه به اينکه ما در عرصه سخت افزاري هم در تهران و کل ايران دچار مشکلات عمدهاي هستيم ايجاد چنين تفکراتي به ضرر بيشتر هنرهاي نمايشي خواهد بود.
- مديران از طرفي معتقد هستند که حمايتها وجود دارد اما نويسندگان از نوشتن نمايشنامه خوب غافل شدهاند؟
اين گفتهي به حقي است چرا که من هم اين نظر را قبول دارم به هر حال ما در حال حاضر نمايشنامه خوب و اثرگذار بسيار اندک داريم چرا بايد اينگونه باشد؟ نمايشنامه خوب مورد تائيد همه است و هر نهادي براي به خدمت گرفتن آن سر و دست ميشکند اما امروز نمايشنامه مساعد و مطلوبي نداريم که نهادها براي اجراي آن با يکديگر رقابت کنند.
- آيا اين مشکلات تنها به بحث نمايشنامه نويسي مربوط ميشود؟
ما مشکلات گستردهاي در کليت هنرهاي نمايشي داريم اما به جرأت ميتوان گفت که مهمترين ضعف ما در بحث نمايشنامه نويسي خلاصه ميشود. چرا که اين نمايشنامه مناسب است که بايد خودش را به مخاطب بشناساند ما نمايشنامههائي داريم که حتي يکبار هم بازنويسي و بازبيني نشدهاند و در صف اجرا در ارشاد اسلامي هستند و با اعتماد به نفس لازم اثر خود را محق اجرا ميدانند. اين خودخواهيها در تمامي موضوعات مربوط به هنر نمايشي از جمله دفاع مقدس و مقاومت هم ديده ميشود. اگر نمايشنامه مناسبي نوشته شود شک نکنيد که اولين ارگاني که از آن حمايت خواهد کرد ارشاد اسلامي يا حوزه هنري خواهد بود.
- برخي معتقدند جشنوارهها کارکردشان را از دست دادهاند چرا که اکثر آثار رسيده به جشنواره بعد از برپائي جشنواره به اجرا و صحنه نميرسند.
اين ربطي به کارکرد جشنوارهها ندارد اين دليل بر ضعف همان نکاتي است که تا الان مطرح کرديم. باز هم ضعف نمايشنامه نويسي مطرح است. اکثر نويسندگان سعي ميکنند که الان براي فلان جشنواره کار کنند و به موازات آن يک نمايشنامه براي ديگر جشنواره بنويسند آيا اين نمايشنامههاي يک هفتهاي يا يک ماهه ميتواند مخاطب را جذب کنند؟ اين آثار چقدر عمق دارند؟ آيا ميتوانند مسئولين را مجاب کنند که از اين آثار حمايت ويژهاي به عمل بياورند؟
- از طرفي شايد برگزاري جشنوارهها هم بيلان پرکن شده است؟
شايد اينگونه است به هر حال مسئولين هم وقتي فضا را اينگونه ميبينند سعي ميکنند به اين سمت هم حرکت کنند البته نفس برگزاري جشنوارهها مطلوب است اما نتيجه آن مطلوب و جالب نميشود که باز هم مهمترين مشکل در اين راه را پرداختن هنرمندان نمايش نامه نويس ما به کارهاي مناسبتي و سفارشي ميدانم. چرا که اين کارها از دِل برنمي آيد که بر دِل بنشيند. وقتي يک کار با حس مطالعه و عمق بخشي بيشتر به اثر و اثرگذاري نوشته ميشود به طور مواضع مشخص خواهد بود که اين اثر چه اندازه مؤثر و مطلوب خواهد بود.
- به مقوله پژوهش و تحقيق اشاره کرديد آيا منابع موجود بر سر راه نمايشنامه نويسان دفاع مقدسي را کافي و مطلوب ميدانيد؟
از طرفي اين خاطرات نوشته شده بهترين منبع براي شناخت محسوب ميشود از طرفي اين همذات پنداري ميتواند از طريق حضور در اين فضا و مکانها ايجاد شود هنوز هم در اهواز و آبادان و خرمشهر هستند کساني که از نزديک درگير جنگ بودند و خاطرات بکر و دست نخوردهاي از آن فضا دارند مردم عادي مغازه دار تا زنان خانهدار که هنوز هم از صدمات جنگ تحميلي در امان نيستند و دارند صدمات را جبران ميکنند.
- توليد انگيزه در اين ميان به عهده کيست؟
انگيزه از درون هنرمند تراوش ميکند البته مديران هم بايد اين افراد را تشويق کنند و براي اين افراد محيطي را فراهم کنند من منکر اين جريان نيستم اما نبايد هنرمند به خاطر پول کار کند و يا به خاطر پول هر کاري بکند و بنويسد. اگر او براي پول هر کاري بکند کار بسيار خطرناک ميشود. پرداختن به موضوعاتي از جمله دفاع مقدس يک موضوع حسي، دلي، عشقي، عاطفي و وجداني است بنابراين پول اينجا نقش تعيين کنندهاي نميتواند داشته باشد مگر اينکه در نوشتن اين موضوع ويژگيهاي گفته شده را ناديده بگيريم. اول انگيزه خود هنرمندان تعيين کننده مطلب است و پس از آن اين مديران هستند که با تشويق و حمايتهاي جنبي ميتوانند اين رود را در مسير مناسب خودش کنترل و انرژي ببخشند.
- به نظر ميرسد شما کلاً باعث سفارشي نويسي مخالف باشيد؟
من با سفارشي نويسي مخالف نيستم با يک هفته و يک ماهه نويسي مخالفم.
- گاهي معيشت بر اين تفکرات غلبه ميکند.
شايد اينگونه است و نتوان کاري هم کرد اما نبايد توقع نوشتن نمايشنامه اثرگذار هم داشت. کلاً سفارشي نويسي اين سبک مورد نظر هيچ کسي نيست البته نميخواهم رأي و حکم صادر کنم اما کار خوب با اين روشها توليد نميشود. تحقيق و مطالعه رکن اساسي اثر ماندگار است.
- در خبرها داشتيم که قرار است مرکز يا فرهنگستاني ويژه پرداختن به موضوع دفاع مقدس در هنرهاي نمايشي تأسيس شود اين مراکز در رشد ذهن و تفکرات و اسناد و مدارک مورد نياز نويسنده چقدر ميتواند مفيد باشد.
اين اتفاقات خوب است که فيلم و کتاب و اسناد و مدارک و خاطرات ويژهي اين افراد تهيه ميشود اما بايد در نظر گرفت اين وسائل يک نوع کمک است اصل خود هنرمندان و نمايشنامه نويسان هستند هنرمند بايد خودش ذوق نوشتن داشته باشد. اگر هنرمندي ميليونها کتاب هم بخواند و فيلم هم تماشا کند و از تجربهي افراد مختلفي هم استفاده کند اما دلش با اين کار نباشد هرگز رشد نخواهد کرد.
- به نظرتان هنرمندان در اين عرصه چقدر توانستند دين خودشان را به انقلاب و دفاع مقدس بپردازند؟
به نظرم هنوز لايههاي پنهان اين جريانات روشن نشده است هنوز زماني از اين اتفاقات نگذشته است.
- ربع قرن کافي نيست که هنرمندان دست از ساخت کارهاي تکراري بردارند؟
منظورم از زمان نسبت به وقايع مشابه در جهان است مثلاً از جنگ جهاني دوم چقدر ميگذرد هنوز هم فيلمها و نمايشنامهها و کتابها حاوي اسناد و مدارک پنهان و لايههاي زيرين هستند. به نظرم جاي نگراني ندارد و نبايد نگران شد هنوز وقت هست تا بتوان اين دين را به طور کامل و عالي ادا کرد اما بايد از تحقيق و پژوهش غافل نماند که اگر اين اتفاق رخ ندهد ما همچنان در جاي خودمان درجا خواهيم زد.
- به نظرتان هنوز دوران گذار از انقلاب و جنگ طي نشده است؟
هنوز مانده تا بتوان صحنهها را پر کرد و مردم را به وجد آورد نبايد عجله کرد. هنوز اين دوران طي نشده است.
- چرا هنرمندان ما نتواستند از آثار کشورهائي که تجربه مشابه تجربه جنگ ما را داشتند آثاري را اقتباس يا به نوعي همکاري فرهنگي و هنري داشته باشند.
اقتباس نميتواند صورت بگيرد چون تجربهي کشور ما يک تجربهي خاص و جهاني بوده است شايد بتوان در ابعاد مقاومت کشور يا کشورهائي را نام برد که هم پاي ما مقاومت کردند و با اين کشورها رابطهي عميق هنري و فرهنگي باز کرد اما در ويژهي جنگ اين امکان پذير نيست. ميتوانيم مسائل جهاني را در نظر بگيريم اما در رابطه با دفاع مقدس و تئاتر اين موضوع ما ذهنيت و پژوهش خاص خودمان را بايد داشته باشيم. اين دوره يک دورهي خاص است اما در اين ميان ميتوان يک حرکت ديگر نيز انجام داد ميتوان جنگ و دفاع مقدس را خالي از توپ و تانک ديد. چرا که هرکدام از افرادي که در جنگ حاضر شدند داراي يک عقبه خاص بودند.
- نگاه به زندگي.
دقيقاً. ميتوان اين افراد را از جنبههاي مختلف اقتصادي فرهنگي سياسي و اعتقادي و . . . مورد بررسي قرار دارد. جنگ عواقب گستردهاي داشته و دارد و ميتوان اين عواقب را به رخ بيننده کشاند و او را به فکر فرو برد متاسفانه اکثر کارهاي دفاع مقدسي ما منوط به توپ و تفنگ شده است. ما از پشتوانه و عقبهي رزمندگان غافل ماندهايم. ميتوان اين نوع تأثير را با تحقيق و تفحص ميداني به شيواترين نوع ممکن روي صحنه اجرا کرد و حس همذات پنداري را در تماشاگر ايجاد نمود.
- عدهاي از هنرجويان اين عرصه معترض هستند که فرصت براي اجرا در اختيار اين افراد قرار نميگيرد و از طرفي اکثر هنرمندان بزرگ از ايفاي نقش در اجراهاي دفاع مقدسي سرباز ميزنند.
حضور اين افراد هنرجو و آماتور بستگي به ميزان تلاش و صداقت اين افراد در کار دارد که هرکسي بتواند خودش را در اين محيط اثبات کند مسير براي حرکت او روشن و باز خواهد شد. اما اگر هنرمندان بزرگ برخلاف سالهاي گذشته امروز علاقهاي به بازي در اين موضوع نمايشي ندارند بايد علت را در نمايشنامههاي ضعيف جستجو کرد. وقتي يک اثري سفارشي ساخته ميشود و هنرمند ميداند که اگر در آن بازي کند برچسب خواهد خورد از خير بازي ميگذرد. ميگويند چون پول داشته است اين هنرمند بازي کرده است نمايشنامه هم که ضعيف بوده پس حجت تمام است. خود من سالها قبل يک کار جنبي دفاع مقدسي کار کردم و بسيار هم علاقمند هستم در اين مسير کار کنم اما هنوز يک نمايشنامه خوب پيدا نکردم. کار خوب خودش را نشان ميدهد و مهم نيست که اين کار را چه کسي و کدام ارگان معرفي ميکند. کار خوب هنرمند خودش را هم پيدا ميکند. تماشاگر امروز کاملاً هوشيار است و وقتي پاي يک اجرا مينشيند ميداند که اين اجرا سفارشي است يا يک کار آزاد است يا يک اثر سفارشي با يک نمايشنامه عالي است.
شنبه 1 مهر 1391 - 11:39