نقد و تحليل
روابط عمومي اداره كل تبليغات اسلامي استان اردبيل
مقدمه:
هنگامي كه سخن از تبليغ و اطلاعرساني به ميان ميآيد، ذهن انسان امروزي ناخودآگاه به تحولات علوم ارتباطات در جهان پيشرفته امروز توجه مينمايد و اين در حالي است كه تبليغ و اطلاعرساني، قدمتي به اندازه عمر بشر را داراست. اگر نگاهي به تاريخ اقوام و ملل گذشته بيندازيم، به انبوه نشانههاي مؤيد سخن فوق پي ميبريم. به طور مثال، ايرانيان عصر هخامنشيان به وسيله چاپارهاي تيزرو اقدام به اطلاعرساني به نقاط دوردست ميكردند و يا سرخپوستان آمريكاي لاتين براي رساندن پيام خود به قبايل ديگر از برپا كردن دود آتش در آسمان بهره ميبردند. مردم عرب زبان نيز از كبوتر براي رساندن پيغام خويش استفاده ميكردند و بسياري از موارد ديگر كه از حوصله اين متن خارج است.
توجه به گذشته تبليغ و اطلاعرساني در جهان، نشاندهنده اين مطلب است كه انسان همواره علاقهمند به برقراري ارتباط با ديگران و شناساندن خود، عقايد و باورهايش به انسانهاي ديگر بوده است. لذا براي دستيابي به اين هدف بزرگ و والا، با پيشرفت علوم و فنون گوناگون وسايل برقراري اين ارتباط را نيز گسترش داد.
اختراع دستگاه چاپ، تلفن، تلكس، راديو و در عصر حاضر سينما، تلويزيون، ماهواره، اينترنت، تلفن همراه و انتشار انبوه كتابها، روزنامهها و مجلات گوناگون از اين دست است. با چنين پيشرفت عظيمي، جهان پيرامون ما به يك دهكده كوچك تبديل شده است كه افراد در هر گوشهاي از آن به راحتي قادر به برقراري ارتباط صوتي و تصويري با يكديگر ميباشند به طوري كه گويي ميان انسانها هيچ فاصلهاي وجود ندارد. بدين ترتيب تأثير تبليغات و اطلاعات در جهان امروز آنچنان افزايش يافته است كه به طور كامل مسايل ديگر را تحتالشعاع خود قرار داده است.
به طور مثال، امروزه كمپانيهاي بزرگ فيلمسازي در جهان كه غالباً در دست سرمايهداران بزرگ يهود اداره ميشوند با ساخت محصولات متنوع خود، آنچنان به پيش رفتهاند كه به برقراري فرهنگ واحد جهاني ميانديشند كه البته در آن، استيلاي فرهنگ مورد نظرشان حرف اول را ميزند و در بسياري از نقاط جهان به چنين هدفي دست يافته و موفق به تغيير تمام آثار فرهنگ و تمدن جامعه هدف شدهاند. در چنين شرايطي كه نسلهاي جديد با چنين هجمه فرهنگ لاقيدي و بيبند و باري روبرو شدهاند، تنها راه نجات و رستگاري آنها مسلح شدن به فرامين دين بخصوص شريعت كامله اسلام به نظر ميرسد كه خوشبختانه بعضي از ملتها در سالهاي اخير به اين سو متمايل شدهاند.
ما نيز براي رسيدن به چنين مقصودي بايد از تمام ابزارهاي موجود براي نجات نسلهاي آينده خويش بهرهمند شويم كه در اين راستا ساختن فيلمهاي پرمحتوا، موسيقيهاي ارزشمند، چاپ مجلات و روزنامههاي هدفمند و ... اقداماتي است كه بايد براي به ثمر رسيدن آنها همت گماشت.
واژه تبليغ
تبليغ واژهاي عربي است و از ريشه بلغ گرفته شده است. معناي لغوي اين كلمه رسانيدن است كه براي دستيافتن به معناي حقيقي آن بايد با نگاهي بسيط بدان توجه نمود. از اين رو معناي آن را از ديدگاههاي مختلف مورد بررسي قرار ميدهيم.
- دائرهالمعارف جامعهشناسي: تبليغات به كارگيري نمادها براي انتقال سريع عقايد به بسياري از مردم است.
- دائرهالمعارف بريتانيكا: تبليغات، انتشار اطلاعات، حقايق، دلايل و شايعههاي نيمه راست و يا كلاً دروغ در افكار عمومي ميباشد.
- دائرهالمعارف آمريكانا: تبليغات، تلاشي است براي متقاعد كردن با يك نفع مشخص و آگاهانه از طريق تأثيرگذاري به وسيله تكرار متوالي يك محتواي معين بر گرايشها و افكار افراد يا گروههايي كه هنوز متقاعد نشدهاند.
- دائرهالمعارف بينالمللي: تبليغات نوعي ارتباطات است كه ميكوشد ديدگاههاي و واكنشهاي ديگران را تحت تأثير قرار دهد، بدون توجه به واقعي بودن يا نبودن پيام.
- دائرهالمعارف علوم اجتماعي: تبليغات، تكنيكي است براي تأثير گذاردن بر رفتار انسان به وسيله استفادهاي ماهرانه از نمادها و نشانهها؛ اين نشانهها ممكن است قالب و شكل گفتاري، نوشتاري، تصويري و يا موزيكي داشته باشد.
- فرهنگ وبستر: تبليغات، هرگونه نشر و ترويج گسترده و سازمانيافته ايدهها، نظريهها و كارهاي مشخص و غيره براي پيش بردن هدف يك نفر يا ويران كردن هدفي متضاد با هدف او ميباشد.
- فرهنگ آكسفورد: تبليغات، گستراندن اطلاعات، نظريهها، عقايد و ... ميباشد.
- لغتنامه دهخدا: تبليغ كردن، خواندن كسي را به ديني و عقيدتي و مذهبي و مسلكي و روشي، كشاندن كسي به راهي كه تبليغ كننده قصد دارد.
با نگاهي به هشت مفهوم متفاوت بالا از واژه تبليغ، ضمن آنكه اهميت اين امر را درمييابيم، به علاوه، متوجه نگاه مختلف فرهنگها و كشورها به اين ابزار اساسي پيشبرد اهداف معنوي و مادي خواهيم شد. با مبنا قرار دادن يك رويداد اخير در عرصه جهاني، يعني تهاجم و اشغال عراق توسط آمريكا، منطبق كردن آن با تعاريف بالا و رفتار سياسي كشورهاي متجاوز درمييابيم كه از اين ابزار، چگونه ميتوان در جهت اغراض و منافع ملي استفاده كرد.
اقسام تبليغ:
تبليغ را ميتوان از جهات گوناگون تقسيم نمود:
1. برحسب تأثير:
- تبليغ حسي
اين نوع از تبليغ بر حواس پنجگانه انسان تأثير ميگذارد از اين رو موفقيت در اين تبليغ بسيار آسان به نظر ميرسد. محدوده اين تبليغ به دليل ويژگيهاي آن شامل همه عرصههاي تبليغي اعم از فرهنگ، سياست، تجارت و ... ميشود.
- تبليغ عقلي
اين نوع از تبليغ به مراتب مشكلتر از نوع اول است. چرا كه تأثيرات آن بايد عقل را مورد تأثير قرار دهد و آن را با خود همراه سازد. از اين رو اين تبليغ، با سلاح برهان و استدلال به پيش ميرود و نفوذ ميكند. مفاهيم قرآن كريم نيز ابتدا با دليل و برهان، مخاطبان را به سوي توحيد و اسلام هدايت مينمايد و به همين خاطر، تأثير آن عميق، مانا و موجساز است.
- تبليغ قلبي
اين تبليغ فراتر از دو نوع قبلي است. پيام مبلغ بايد آنچنان اثرگذار باشد كه از تمام مرزهاي حسي و عقلي افراد بگذرد و بر جان مخاطبان بنشيند. اما اين مسأله بدان معنا نيست كه تأثير اين نوع از تبليغ بايد همواره با برهان و دليل همراه باشد و مخاطبان را مجاب سازد، چرا كه ذات اين تبليغ با فطرت انسان سازگار است و با نهاد انسان بيگانه نيست.
2. برحسب مخاطب:
- تبليغ روي يك فرد يا روي يك جمع
- تبليغ رو در رو يا با واسطه
- تبليغ براساس سن يا موقعيت فرهنگي، سياسي، اجتماعي، شغلي و...
3. برحسب ابزار:
- تلويزيون – راديو
- اينترنت
- ماهواره
- مطبوعات (روزنامهها، مجلات)
4. برحسب پيام:
- استفاده از الفاظ (مكتوب و منطوق)
- استفاده از طرح و گرافيك و ...
5. برحسب محتوا
- اعتقادي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي، نظامي، تجاري و ...
6. برحسب مبلغ:
- يك فرد (تاجر، روحاني، دبير و ...)
- يك جمع (احزاب، سازمانها، دولتها و...)
اسلام و تبليغ:
اسلام به عنوان كاملترين دين الهي از همان ابتدا توجه ويژهاي به گسترش دين از طريق روشهاي كارساز تبليغاتي داشته است. به طوري كه با عنايت به شرايط جامعه و روحيات و عواطف افراد اقدام به وضع احكام و فرامين خود كرده است كه ارايه قرآن كريم از نشانههاي آن است. چرا كه قرآن كريم با توجه به شرايط فرهنگي جامعه در نهايت اعجاز لغوي، ادبي، موسيقايي و علمي به مردم ارايه شده است. در اين كتاب شگرف بارها به پيامبر اكرم(ص) توصيه شده است كه در نهايت مهرباني و عطوفت با مخاطبان برخورد شود و با جذبههاي حسي، عقلي و هنري پيام خداوند ارايه گردد.
از سويي ديگر، رفتار، گفتار و زندگي پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) به عنوان كاملترين تبليغ اسلام عنوان شده است به طوري كه در آيه 21 سوره احزاب آمده است: لقدكان لكم في رسول الله اسوه حسنه. پيامبر براي شما الگوي نيكويي است.
اهميت تبليغ از ديدگاه روحانيت:
اهميت تبليغ و اشاعه فرهنگ ديني مورد توجه فراوان علماي بزرگ اسلام قرار گرفته است كه در اينجا به برخي از آنها اشاره ميشود:
مرحوم شهيد مرتضي مطهري در مورد مقام تبليغ در اسلام فرمودهاند: «اگر بگويم مقام تبليغ اسلام، رساندن اسلام به عموم مردم، معرفي و شناساندن اسلام به صورت يك مكتب از مرجعيت كمتر نيست، تعجب نكنيد».
همچنين حضرت امام خميني(ره) در اين باره ميفرمايد: «با اين همه تبليغات عليه ما، ما هم بايد تبليغات داشته باشيم. امروز تبليغات يك ويژگي خاص دارد و بر همه لازم است كه تبليغات كنند، تبليغات داخلي براي اينكه مبادا خداي نخواسته مردم تحت تأثير تبليغات سوء ابرقدرتها واقع شوند و بالاتر از او تبليغات در خارج بايد باشد».
در جايي ديگر ايشان فرمودهاند: «تبليغات از صدر اسلام تا ابد يكي از اموري است كه اسلام بر آن پافشاري كرده است و در اين زمان كه ما هستيم يك اولويت خاصي دارد».
اصول تبليغ ديني:
با نگاهي به شرايط روز جهان و ابزار تبليغ در دست دشمنان، به نظر ميرسد تبليغ ديني بايد از ويژگيهايي خاص برخوردار باشد كه برخي از آنها به اين ترتيب هستند:
1. رهبري، هدايت و سامان دادن ملت:
براساس اين اصل، ماهيت تبليغات، بايد آنچنان باشد كه مردم را براي رسيدن به اهداف دين رهبري نمايد و نيروي آنها را در اين راه هماهنگ سازد.
2. خدامحوري:
مبلغ براساس اين اصل بايد هدفش جز رضاي حضرت حق چيزي نباشد و همه انگيزههاي غيرالهي را فراموش نمايد تا تأثير تبليغ در سطح جامعه به خوبي نمايان گردد.
3. داشتن قاطعيت:
هدف تبليغ آنچنان درست و مثبت انتخاب شود كه هيچ مانعي باعث تغيير اصول آن نگردد به طوري كه در صدر اسلام، پيامبر اكرم(ص) در مقابل فشارهاي مخالفان آنچنان مقاومتي از خود نشان داد كه حقانيت تبليغ خويش را بر همگان حتي مشركان ثابت نمود.
4. سازندگي فرد و جامعه:
محتواي تبليغ بايد طوري باشد كه انسان و جامعه را به سوي تعالي فكر و عقيده سوق دهد و از ناهنجاريهاي اخلاقي آنها جلوگيري نمايد.
5. پيوند با مردم:
تبليغ ديني بايد به گونهاي باشد كه با روحيات و لوازم بشري سازگار بوده وانسان را در برخورد با مسايل دچار تنگنا و فشار ننمايد.
6. بصيرت و تفكر:
تبليغ به گونهاي باشد كه انسان را به تفكر و تعمق در مسايل تحريك نمايد و از القاي يك خوراك خشك فكر بپرهيزد.
7. بهرهگيري از ابزار مناسب:
ابزار مناسب تبليغ، همانگونه كه حضرت امام(ره) نيز به صورت تلويحي در سخنان خويش به آن اشاره فرمودهاند، ميتواند تمام اهداف و شرايط ششگانه فوق را يكپارچه، منسجم و هدفدار به حركت درآورد. آنچه بحمدالله در سالهاي اخير در حوزهها و مراكز ارزشي داخل كشور براي استفاده از اينترنت مشاهده ميشود يكي از اين راهها است كه به نظر ميرسد در حال پيشرفت و توسعه خود است.
وظايف مبلغ:
1. شناختن و شناساندن دين
يكي از مهمترين وظايف مبلغ ديني ابتدا شناخت دين و قرآن و سپس شناساندن آن كتاب ارزشمند به مخاطبان است به طوري كه جذابيتهاي قرآن را به اشكال مختلف بروز دهد.
2. پرهيز از بدعتگذاري
در امور غيرديني نظير شعر، هنر، فلسفه و ... نوآوري بياشكال و حتي در مواردي داراي جذابيتهاي مختلف است اما در امور ديني اعمال نوآوري كاملاً غلط است. زيرا كه مبناي اين امور از سوي منبع غيب و حضرت حق ميباشد كه حتي پيامبر اكرم(ص) نيز چنين رفتاري را روا و درست ندانستهاند.
3. استفاده نكردن از جهالت مردم
حتي به قيمت القاي اعتقادات به مردم نبايد آنها را دچار جهالت و گمراهي نمود چرا كه شرافت دين و تعاليم آن آنقدر والاست كه تاب هيچ گونه گمراهي مردم را نميآورد. اين آموزه، مخالف تعاريف غربي از تبليغ، نظير آنچه در فرهنگ بريتانيكا يا آمريكانا آمده است، ميباشد.
4. شناختن مقتضيات و نيازهاي زمان
مبلغ بايد با شناخت شرايط زمان و موقعيت جهان نسبت به محافظت از تعاليم ديني و رساندن پيام آن به مردم به درستي انجام وظيفه نمايند.
5. پرهيز از مزاجگويي
جلب رضايت مردم به بهاي خلاف دين عمل كردن و تبليغ افسانهها و خرافههاي بسته شده بر واقعيتهاي دين را نمودن كاملاً اشتباه بوده و مذمت و نادرست شمرده شده است.
6. آگاه كردن مردم از مسايل روز
مبلغ بايد با ارايه اطلاعات درست و صحيح به مخاطبان، آنها را از رويدادهايي كه در جهان ميگذرد آگاه نمايد و از خطراتي كه اسلام را تهديد مينمايد، پرده بردارد و ذهن مردم را روشن و مطلع سازد.
7. مبارزه با تحريفات
مبلغ بايد با تبليغ حقايق و واقعيتها، پرده از تحريفات مخالفان دين بردارد و در مقابل ترويج اطلاعات و عقايد كذب به مقابله بپردازد.
در پايان ذكر اين نكته ضروري است كه پيش بردن امر تبليغ و اطلاعرساني، در عصر حاضر كه عصر ارتباطات سريع نام گذاشته شده، بدون بهره بردن از تواناييهاي تكنولوژيك روز امري دشوار و چه بسا غيرممكن باشد. لذا ضروري است در امر تبليغ ديني، مبلغين با افزايش سطح معلومات و دانستههاي خود و با كسب، پالايش و بهرهبرداري از اين تواناييها كه به صورت تاكتيك، بويژه از سوي دشمنان مورد استفاده قرار ميگيرد، به گيراتر كردن هدف و تلاش خود همت بگمارند.
غروب اندوهناك تلخترين وداعها فرا رسيده است. چه افق پريشاني در پيشاني روزگار بزرگمرد نيايش، اينك بار بسته است تا با هودجي از نور به آستان آسمان برود. به خلوت خلوص به محضر صحيفههاي مقدس... به ملكوت نجواهاي عارفانه و شبستان سجدههاي باشكوه. اين غروب، اندوه وداع صاحب صحيفه آسماني سجاديه و قرآن صاعد را بر دوش ميكشد. در اين غروب زمين سخت دلگير است و عاشقان ولايت و سرگشتگان آستان عصمت عَلَم حيراني خويش برميكشند و از چشم اشكبارشان، باران وداع فرو ميريزد.
آه! چه آستان مقدسي در صحيفه خودنمايي ميكند. صحيفه امام سجاد پر است از صلوات و باران معرفت. آستان صحيفه، خانه معرفت است. پاياننامه ملكوتي شدن است و تصوير انسان كاملي است كه در برابر پروردگار خود - با پوستين زيباي پرستش در اوج قلههاي معرفت - به خلوت نشسته است. صحيفه مفهوم سلام است و نيايش، استوارترين پيام آن امام بزرگ كه خيزشگاه معنويترين ادراكات ملكوتي است.
در ميان ميراث عظيم معارف به جا مانده از ائمه اطهار(ع) شايد بتوان گفت، صحيفه سجاديه از برجستگي خاصي برخوردار است. اهل دانش اذعان دارند كه صحيفه سجاديه از نظر جايگاه ارزشي پس از قرآن و نهجالبلاغه قرار دارد.
محتواي معرفتي، توحيدي، اخلاقي و حتي حكمتهاي سازنده و نصايح و رهنمودهاي اجتماعي نهفته در لابهلاي مضامين اين كتاب خود گوياترين گواه بر ارزش آن است.
صحيفه سجاديه هر چند سراسر دعا و نيايش است و تمام مطالب آن به عنوان راز و نياز انسان با پروردگار خويش ارايه شده است، ولي تأمل و تحقيق در گستره مفاهيم و معارفي كه امام سجاد(ع) در نيايشهاي خود جاي داده است، به روشني مينماياند كه دعاهاي صحيفه فراتر از مناجاتهاي فردي و راز و نيازهايي است كه يك انسان در خلوت تنهايي خود و در بحران مشكلات زندگي، با خداي خويش دارد.
مناجاتهاي صحيفه، در حقيقت نجواي علم و اخلاق و عقيده و سياست است، با روح موحدان و مناجاتياني كه در محراب عبادت و ميدان جهاد و صحنه مبارزه با شيطانهاي دروني و بيروني حضور دارند.
امام سجاد(ع) از محراب نيايش، مكتبي سرشار از آموزش و پرورش پديد آورده و بايستهترين خصلتها و ارزندهترين ارزشها را با لطافت و عطر مناجات در هم آميخته و شيفتگان جمال حق را تا جايگاه شناخت حقايق اوج داده است.
در اين راستا دانشمندان و علماي مسلمان جهان، نظرات متعددي در مورد زيباييهاي صحيفه سجاديه دارند. آنها آثار به جا مانده خود ابعاد مختلف دعايي، اخلاقي، عرفاني، بلاغي و مطالب زيباي صحيفه سجاديه را مورد كنكاش قرار دادند. دكتر احمد راسم النفيس از دانشمندان مصري است. او در مقالهاي با عنوان «امام سجاد و شيوه معصومان در تبيين اصول دين، به توصيف اهلبيت(ع) به عنوان جلوهاي از نور خدا، پرداخته و معتقد است. ويژگيهاي امامت كه توسط امام سجاد(ع) بيان شده، جزء ضرورتهاي حفظ دين است و اختصاص به زمان و دوره خاصي ندارد...».
سيدمحمد عبدالستار السيد، از انديشمندان سوريه است كه معتقد است:
دعاهاي امام سجاد(ع) يكي از دلايل عظمت امام و در عين حال بيانگر اين است كه اين دعاها از زبان يكي از نوادگان رسول خدا كه در مكتب نبيرحمت الهي تربيت شدهاند جاري شده است.
دعاهاي امام سجاد(ع) خود تاريخي است كه احساسات دروني و دل و جان آدمي را به حركت وا ميدارد و شيوايي زبان را موجب ميشود. از اين رو دعاهاي امام از تأثير و بلاغت بيشتري نسبت به سخنرانيها و خطبهها، برخوردار است، چرا كه دعاهاي امام نداي وجدان و نجواي درون و ابزار گرانقدر بيان عواطف ژرف او بودند.
علامه ابراهيم بن محمدالوزير از يمن، معتقد است: صحيفه سجاديه خروشي عليه دنياطلبان و دنياپرستان بود و هر مسلمان كه صحيفه را بخواند، دنيا و هر آنچه در آن است و نيز دنيامداران در برابرش خوار و بيمقدار و پست ميشوند».
با توجه به اينكه صحيفه سجاديه تنها كتابي است كه از امام زينالعابدين باقي مانده است، اما همين كتاب با 69 دعا و 15 مناجات در ميان مردم فضايي معنوي و روحاني بوجود آورده و در جهاني كه دنيا و ظواهر فريبنده آن حرف اول را ميزند، جزيرهاي از اخلاق و ايمان ايجاد كرد.
اين مجموعه دعاها در ادبيات عرب قديم و جديد نوع خاصي به نام ادبيات دعا به شمار ميروند كه در بردارنده دعوت به ايمان و حق و مباني والاي انساني در قالب عباراتي روحاني و معنوي است. دعاهاي امام سجاد(ع) با دارا بودن اعجاز بلاغي و محتوايي روحاني و انوار رباني ابلاغ كننده پيامهاي امام به مردم بود، واژههاي اين دعاها و عباراتي كه در آنها به كار رفته، زنگارهاي انحراف را از دل ميزدايد، همچون آتش كه زنگار آهن را پاك ميكند.
دعاهاي صحيفه با ذخاير معرفتيش، نمودي كامل و ارزنده از «هنر تبليغ و هدايتگري» است.
هنر تبليغ و هدايتگري
تبليغ و رساندن پيام وحي به ژرفاي جان انسانها وهدايت آنان به سوي ارزشهاي الهي و جاودان، از آشكارترين وظايف همسر امام و پيشواي الهي است.
امام سجاد(ع) همان مسؤوليتي را دارا بود كه اميرالمؤمنين علي(ع) بر عهده داشت و حسنبنعلي و حسينبنعلي(ع) آن را بر عهده داشتند و ايفا كردند.
رسالتها و وظايف امامان(ع) در اصل و بنيان با هم برابر است ولي شرايط و مقتضيات زمان و نيازهاي مردم هم عصر متفاوت است.
تفاوت شرايط و مقتضيات نميتواند اصول را جابهجا كند و آنها را از ارزش و اعتبار ساقط نمايد. ولي بايد شيوهها و روشها را تغيير دهد. به عنوان مثال عليابنابيطالب وظيفه داشت تا با ظلم و انحراف مبارزه كند و خلافت به حق خويش را به مردم بشناساند و رهبري امت اسلامي را به سوي نظام عقيدتي، سياسي و اخلاقي اسلام ناب بر عهد گيرد. واقعيت اسناد و مدارك تاريخ مينماياند كه هر يك از امامان روش ويژهاي را در ايفاي رسالت و مسؤوليت يگانه خود اتخاذ كردند. اين در حالي است كه عقيده و پيام و هدف آنها، كمترين تمايزي با يكديگر نداشته است. تفاوت و تمايزي كه در زندگي ائمه مشهود است، مربوط به روشها و برنامههايي است كه ميبايست با توجه به شرايط و امكانات و مقتضيات عصر اتخاذ شود و نه مربوط به تفاوت مباني و باورها.
اين نكته مهم در مدارك روايي و منابع ديني مورد تأييد و تصريح قرار گرفته است و هم با مطالعه تاريخ و سيره و سخنان ائمه(ع) به روشني استفاده ميشود.
برخلاف برخي پندارهاي سست و سطحي، امام سجاد(ع) تنها پيشواي اهل عبادت و محراب نبوده است، بلكه در ميدان سياست، داراي همان اصول علوي و حسيني بوده و در صحنه علم و اخلاق حضوري انكارناپذير داشته است. ولي اين همه را به مقتضاي شرايط و امكانات عصر خويش در لابهلاي دعاها و مناجاتها به پيروان و شيعيان خود رسانده است.
نسلها و زمانها، نه هميشه از خطابههاي آتشين و خطبههاي اديبانه و حكيمانه استقبال ميكند و نه در هر شرايطي آمادگي روحي، براي ستيز و نبرد دارند، بلكه از پس هر بحراني و ابتلايي بزرگ و طولاني، ملتها درونگرا ميشوند و به التيام دردها ميانديشند.
در چنين شرايطي فراخواني مردم به صحنههاي جدي نبرد، چه بسا با شكست مواجه شود، ولي از سوي ديگر نميتوان آنها را به خود وانهاد تا براي تسكين آلام خويش به انزوا و افيون و راههاي ويرانگر كشيده شوند.
پيشواي هشيار و حكيم سعي ميكند حتي از چنين شرايطي به نفع هدايت و ارشاد مردم وزنده نگاهداشتن ارزشها در جان نسلها استفاده كند.
تاريخ نشان ميدهد كه شيعيان درعصر امامت امام سجاد(ع) به جراحتهاي سنگيني كه از روزگار خلافت و جنگ صفين و نهروان و جمل و روزگار حاكميت معاويه و يزيد و نيز شهادت حسينبنعلي(ع) و يارانش بر روح خويش احساس ميكردند مجالي براي نبردي دوباره با دستگاه اموي نداشتند.
فشارهاي روزافزون دستگاه خلافت و نافرجامي قيامهاي توابين، بذر يأس و نااميدي را در روحها پراكنده ساخته بود.
در چنين شرايطي امام سجاد(ع) نه اجازه داشت كه به طور رسمي و علني مانند امام باقر(ع) و امام صادق(ع) به تعليم و گزارش پيروان خود بپردازد و نه امكان آن را داشت تا مانند عليابنابيطالب(ع) قوايي را عليه دستگاه اموي گرد آورد.
اين دو مشكل در ميدان فرهنگ و سياست و جامعه ميتوانست براي مدتي طولاني انديشه و معارف شيعي را مورد غفلت قرار دهد تا آن را به بنبست رسيده، معرفي كند!
هنر رهبري در هدايت و تبليغ جامعه، اقتضاء ميكرد تا رهبري عليرغم همه دشواريها، ارتباطش را با امت حفظ كند و پيامش را به آنان برساند و اصول را در ذهن ايشان زنده نگاه دارد.
صحيفه سجاديه و نيايشهاي سراسر رمز و راز آن با محتوايي عقيدتي، اخلاقي و سياسي خودي نمودي روشن از اينگونه رهبري و هنر هدايتگري است
راهکاري براي ترويج و ارتقاء فرهنگ ديني
سرزمين ايران کشوري اسلامي و مذهبي است که پايه هاي اوليه آن بر اساس اعتقادات مذهبي و باورهاي ديني بنا نهاده شده، بنابراين در چنين کشوري بايد دين و مذهب در رأس توجه بوده و در راستاي حفظ و اشاعه آن فعاليتهاي لازم و مناسب صورت گيرد .
براي اشاعه مباني ديني و اخلاق اسلامي، مي بايست در هر زمان، با توجه به گرايشات و مقتضيات روز، مبلغان و مسئولان فرهنگي، ديني و مذهبي فعاليتهاي مناسب و هماهنگي داشته باشند .
دين دستورالعمل زندگي است و استمرار در امر تبليغات ديني نيز ضرورتي انکار ناپذير است . در واقع تبليغ و مذهب لازم و ملزوم يکديگر هستند .
دين تنها به باورها و اعتقادات عموم مربوط نمي شود، دين دستورالعمل زندگي است و به تمام جوانب زندگي توجه دارد به همين دليل، تبيين و گسترش آن با فعاليتهاي تبليغي مناسب و تأثيرگذار بسيار ضروري و اجتناب ناپذير است .
تبليغ همواره با دين ارتباطي تنگاتنگ دارد و اين مقوله مي بايست در هر زمان و شرايطي مورد توجه مسئولان امر قرار گيرد .
مسئولان بايد به گونه اي فعاليت کنند که دين در ذات و بطن زندگي اقشار مختلف مردم جاي گرفته و براي عموم نهادينه شود، براي رسيدن به چنين جايگاهي لازم است بطور مستمر و در هر زماني، مطابق با شرايط روز، تبليغات و اطلاع رساني لازم صورت گرفته و فعاليتهاي مؤثر به منظور تشريح و تبيين دين صورت گيرد .
با توجه به تغييراتي که همواره در شرايط جامعه و افکار عمومي ايجاد مي شود ، استمرار و تکرار فعاليت در راستاي تبليغات ديني ضروري است، در واقع فعاليت در اين عرصه مي بايست مطابق با شرايط روز طراحي و اجرا شود .
اگر دين اسلام که دين حق است به شايستگي تبليغ نشود، افکار و عقايد باطل بر افکار و قلوب انسانها چيره خواهد شد . هر مکتب و مرامي چه حق و چه باطل براي جذب افراد جديد نياز به تبليغ و بيان زيبايي هاي آن مکتب دارد . براي تأثيرگذاري تبليغات دين مقدس اسلام، بايد به جاي فعاليتهاي تک بعدي و پرداختن به "حدود " اسلام ، به همه ابعاد اسلام با تمامي عرصه هاي آن توجه شده و علاوه بر "نهي"ها به "امر" ها نيز پرداخته شود .
عملکرد غير حرفه اي در اطلاع رساني ، عدم استفاده از ادبيات و زبان امروز و تبليغات مستقيم ، از جمله ضعفها و موانع امروز در ارائه مطلوب تبليغات ديني است .
فعاليت موازي و هم عرض دستگاههاي تبليغي و فرهنگي ، ضعفي ديگر در عرصه تبليغات و اطلاع رساني ديني است .
در شرايط فعلي و با توجه به فعاليت دستگاههاي متعدد تبليغي و فرهنگي به صورت موازي و هم عرض ، اقدامات گسترده اين دستگاهها تأثيرگذاري لازم را در سطح جامعه نداشته است .
براي آنکه تبليغات ديني مؤثر واقع شود ، مي بايست برنامه ريزي دقيق و مشخصي در اين زمينه وجود داشته و دستگاهها به طور منسجم و يکپارچه عمل کنند تا برآيند فعاليت آنها در سطح جامعه مؤثر واقع شود .
ايجاد تنوع در اين زمينه يکي از راهکارهاي رفع ضعفهاي موجود و تقويت فعاليتهاي اين حوزه است، يکسان سازي و هماهنگي بين دستگاههاي مخلتف از ديگر ضرورتها براي اثرگذاري تبليغات ديني در سطح جامعه است.
شيوه ارائه و بيان تبليغات ديني مي بايست با توجه به شرايط روز و مقتضيات زمان بوده و از تجهيزات و امکانات روز نيز براي فعاليت و عملکرد مطلوب و تأثيرگذار استفاده شود .
علاوه بر استفاده از برنامه و ابزار جديد، شيوه تبليغ نيز در تأثيرگذاري بر روي مخاطبان از اهميت بسياري برخوردار است و بايد به نحوي شايسته آن را به فعالان اين عرصه آموزش داد . نکته مهم و قابل توجه در تبليغ دين شيوه غير مستقيم است که با استفاده از اين روش بايد مخاطب را به گونه اي تحت تأثير قرار داد که مجذوب برنامه ها و آموزشها شود .
در محتواي مباحث تبليغي بايد نکات روانشناسانه و جامعه شناسانه به خوبي مورد توجه قرار گيرد . مبلغ بايد مخاطب خود را بشناسد و بر اساس درک و فهم وي فعاليت داشته باشد. رسانه هايي که به اين مباحث مي پردازند نيز بايد از افرادي توانمند ، روانشناس باشند .
به موازات تبليغات ديني، اطلاع رساني ديني نيز مقوله اي است که مي بايست با جديت مورد توجه قرار گرفته، وقايع و رويدادهاي اين حوزه به شايستگي به اطلاع عموم برسد، شک نيست که اين اطلاع رساني نبايد تنها محدود به فضاي داخلي کشور باشد، بلکه بايد فراتر از مرزها را نيز در برگرفته، همگان در جريان موضوعات، مباحث و وقايع ديني قرار گيرند .
اسلام دين حق است و بايد نداي حق را به گوش همگان رساند، از آنجا که مسلمانان طالب خير و سعادت همه بشر هستند، اين خيرخواهي اقتضا مي کند به واسطه اطلاع رساني دقيق، انسانهاي ديگر را نيز در اين سعادت سهيم کنيم.
در دنياي امروز براي اطلاع رساني ديني بايد از برنامه ها و ابزار جديدي چون پايگاه اينترنتي، ايميل، شبکه هاي ماهواره اي استفاده کرد. بايد اطلاعات خود را از طريق برنامه ريزي هاي سخت افزاري و نرم افزاري به جهانيان ارائه دهيم تا با محتواي اسلام و آثار ارزشمند آن آشنا شوند.
نويسنده: سيد محسن محسني
رئيس اداره تبليغات اسلامي شهرستان خلخال
سهشنبه 30 خرداد 1391 - 12:56