گزارش
محمدرضا صادقي
گزارش مراسم رونمايي از کتاب «سنجش سنت»
مراسم رونمايي از کتاب «سنجش سنت» نوشته حجتالاسلام منصور مهدوي که به بررسي انديشه سنتگرايان با تمرکز بر آراي سيدحسين نصر اختصاص دارد، در موسسه حکمت و فلسفه ايران برگزار شد. در ابتداي اين نشست، غلامرضا اعواني از نويسنده کتاب براي انجام پژوهشي در آراي سنتگرايان تشکر کرد و گفت:«با وجود اين، اشکالاتي در کتاب وجود دارند که يکي از آنها مطالعه نکردن منابع انگليسي سنتگرايان از سوي نويسنده است. سنتگرايان درباره تمام مسايلي که مورد نقد نويسنده اين کتاب قرار گرفتهاند، در حد اشباع بحث کردهاند. اين انديشمندان بيش از 1000 جلد کتاب نوشتهاند و فردي که بخواهد درباره اين جريان صحبت کند بايد بخش زيادي از اين کتابها را خوانده باشد، اما مترجم کتاب تنها به مطالعه ترجمه فارسي برخي از اين منابع بسنده کرده است. سنتگرايان بيشتر از همه متفکران اسلامي در طول تاريخ، درباره اديان کتاب نوشتهاند. »
رييس انجمن حکمت و فلسفه ايران، اصل نبوت را يکي از پايههاي اعتقادي سنتگرايان دانست و اضافه کرد:«نبوت،دومين اصل اعتقادي ما مسلمانان است، در همين راستا، انحصارطلب نبودن از بزرگترين ويژگيهاي قرآن قلمداد ميشود. اين کتاب آسماني بارها بر لزوم ايمان به همه کتب تاکيد کرده، همانگونه که پيامبر اسلام(ص) نيز مصداق همه انبيا و کتب آسماني است. متاسفانه به اين ويژگي قرآن توجه چنداني نکردهايم. حدود 200 آيه قرآن بر تصديق ساير اديان آسماني تاکيد ميکنند و دنيا اکنون به اين آيات نياز دارد. برخي از انديشمندان مسلمان در فهم ديگر اديان دچار مشکلاند، زيرا اين پيشفرض را دارند که همه اديان باطلند، در حالي که قرآن بر خلاف اين باور تاکيد دارد.»
اعواني با بيان اينکه «همه سنتگرايان مسلمانند» عنوان کرد: «شوان» يکي از مهمترين نمايندگان اين جريان، بر خود فرض ميدانست که هر روز قرآن بخواند و در حال نماز خواندن از دنيا رفت. به گفته شوان، «لا اله الا الله، محمد رسول الله» بزرگترين اصل متافيزيکي است. در واقع متافيزيک، معياري براي تميز حق از باطل است.
اين نويسنده و مترجم در ادامه، آياتي از قرآن قرائت کرد و گفت:«شهادت دادن مستلزم علم، عدل و انصاف است. سنتگرايان مسلمان بودند و به تمام اديان شهادت دادند. آنان زباندانان طراز اول بودند و تمام متون ديني را از منابع اصلي مطالعه کردند. اين در حالي است که ما در مطالعه اديان بسيار ضعيفيم و ضعيفترين کتابها درباره مطالعه اديان متعلق به ماست. آخرين کتاب قابلتوجه درباره اديان، هم مربوط به ميرفندرسکي است.»
اعواني «وحدت متعالي اديان» در انديشه سنتگرايان را مبتني بر اصل نبوت دانست و ادامه داد:«تصديق و شهادت به انبيا و اديان آسماني از اصل نبوت نشات ميگيرد. در دنياي حاضر، همه اديان از هم گسستهاند و بزرگترين رسالت اسلام اين است که بر مبناي اصل نبوت، وحدتي را در ميان آنها ايجاد کند. برخي از ما حتي يک کتاب از ساير اديان آسماني مطالعه نميکنيم و شهادت به ناحقي آنها ميدهيم. بايد براساس اصل نبوت به حقانيت همه اديان الهي شهادت دهيم.»
وي با اشاره به تعابير ديگري از سنت در ديدگاه سنتگرايان، گفت:«آنان سنت را به «دين جاويدان»، «فطرتالله» و «دين حنيف» نيز تعبير کردهاند، در حالي که نويسنده اين اثر اشارهاي به آنها نکرده است. علم جديد از منظر سنتگرايان از ديگر موضوعات مهمي است که نويسنده به آن نپرداخته است. سنتگرايان علم جديد را بريده از حکمت الهي ميدانند و باطن هر چيزي که از حکمت الهي بريده باشد، عذاب الهي است.»
وي همچنين به تبيين نشدن تفاوت سيدحسين نصر با ساير سنتگرايان در اين اثر اشاره کرد و ادامه داد:« نصر، حکمت اسلامي را به نسبت درجاتي که دارد، در سنتگرايي تبيين کرد. بودايي، ديني نيمهجهاني است، اما اسلام و مسيحيت، اديان جهاني محسوب ميشوند. مسيحيت در دنياي امروز دچار انحصارگرايي شده است و تنها خود را برحق ميداند و اين در حالي است که قرآن بر خلاف انحصارگرايي تاکيد دارد.»
رييس انجمن حکمت و فلسفه ايران به مطالعات و پژوهشهاي سيدحسين نصر در حوزه هنر قدسي اشاره کرد و گفت:«وحي امري فراگير است و به همين دليل ما نميتوانيم ادب و هنر غيروحياني داشته باشيم. در روزگار کنوني که هنر غربي را به کار ميبنديم، دچار سردرگمي شدهايم.»
وي با اشاره به علاقه سيدحسين نصر به علامه طباطبايي و همچنين امام خميني(ره) افزود:«نصر سخت دلبسته حکما بود و به عرفان امام خميني(ره) توجه ويژه داشت. او حتي علامه طباطبايي را بيشتر از پدرش دوست داشت. نصر، عرفان اسلامي را نوع عالي عرفان ميدانست و به ابن عربي، ابن سينا و سهروردي عشق ميورزيد.»
اعواني حکمت را بزرگترين سرمايه ايران دانست و گفت:«اين حکمت، علوي است اما متاسفانه يک جريان ضدحکمت در ايران شکل گرفته است. من به بسياري از کشورهاي اسلامي و غيراسلامي سفر و مشاهده کردهام که در هيچجاي دنيا حکمت وجود ندارد و فلسفه غربي به همه جا نفوذ کرده است. مايه تاسف است که ما اين حکمت علوي را معرفي نميکنيم.»
وي در پايان سخنانش افزود:«به هر حال نويسنده اين کتاب در وسع توانايي خود خوب کار کرده است، اما اگر زبان انگليسي ميدانست و کتابهاي اصلي سنتگرايان را ميخواند، مطالب بهتري ارايه ميداد. همچنين به نظرم بهتر است در چاپهاي بعدي، کتاب به نظر سيدحسين نصر نيز برسد. متاسفانه سنت از سوي برخي از ما بد فهميده شده و مورد سوءاستفاده قرار گرفته است.»
يكشنبه 28 خرداد 1391 - 8:35