گفتگو
محمد عصاريان
گفتگو با محمد مؤمني
اگر کتاب را دريچهاي بسوي علم و معرفت بدانيم مطالعه راهي است براي پرورش استعدادهاي خدادادي انساني که او را در مسير رشد و تکامل راهنمائي کند پر واضح است که پيشرفت کشورهاي مترقي مديون مطالعه و کتابخواني آنها است چرا که کسي که به مطالعه اهميت ميدهد به سطوح بالاي علمي دست پيدا ميکند و اين مسئله بر سرنوشت افراد تأثير بسزائي خواهد گذاشت و نسلهاي بعدي را نيز بهره مند خواهد کرد و از آنجا که دانش و آگاهي انسان فطري نيست و بر اثر تجربه و مطالعه بدست ميآيد و ميتوان گفت اکتسابي است بهمين دليل نسل جديد و حاضر اطلاعاتي بر اندوختههاي پيش ميافزايد و براي آيندگان برجاي ميگذارد و اينجاست که نقش و اهميت مقولهاي به نام کتاب نمايان ميگردد.
از ميزان کتاب خوانها –نحوه کتاب خواني – تعداد کتابخانههاي عمومي – تعداد کتابهاي به چاپ رسيده و ميزان کتابهاي خريداري شده توسط مردم و مقدار وقتي که صرف مطالعه ميکنند ميتوان به اين نکته پي برد که فرهنگ مطالعه در آن جامعه در چه وضعيتي قرار دارد و از اين طريق مسير و جهت رشد و توسعه و يا افول ملتي را ميتوان مشاهده کرد اما متأسفانه آمار و ارقام موجود در جامعه ما از موقعيت جالبي برخوردار نيست به يقيناً بايد گفت مسئولين آن چنان که بايد به اين مقوله اهميت نميدهند. مشکل فرهنگي يا افت فرهنگي معمول ملتهاي بسياري است و امروزه هر فردي به نوبه خود بار سنگين مسئولين اين معضل را به دوش يکي از سه ضلع مثلث (ناشران، دولت، خريداران کتاب) مياندازد. در صورتيکه بايد به دنبال راه حل بود تا بتوان اين مسئله جدي را بطور کامل حل نمود.
در اين ميان برگزاري نمايشگاه کتاب هم ميتواند يکي از شاخصههاي رشد فرهنگي يک جامعه مورد توجه قرار بگيرد هرچند که کشور ما از اين نظر در مورد برگزاري نمايشگاه مشکل چنداني ندارد اما همين برگزاري ادواري نمايشگاه نيز انتقاد بسياري از کارشناسان فرهنگي و هنري را به دليل کلي نگري و آسيبهاي جدي هنري و فرهنگي وارده به بدنه نمايشگاه را به همراه داشته است.
محمد مؤمني، گوينده و برنامه ساز راديوئي (راديو تهران) و نويسنده، از جمله اين کارشناسان است:
- با توجه به اهميت فراهم ساختن بسترهاي مناسب براي ايجاد فرهنگ کتاب و کتابخواني در سطوح مختلف جامعه، اقدامات متوليان فرهنگي مانند حوزه هنري و ارشاد اسلامي چه ميزان شرايط را مهيا ساخته است؟
اگر بخواهيم بصورت منصفانه قضاوت کنيم بايد گفت که اين دو نهاد به طور کلي متوليان امر در اين زمينه حرکت خاص انجام ندادهاند. به هر حال شرايط مطالعه و کيفيت آثار چندان مطلوب نيست. البته اين اتفاق دلايل خاص خودش را هم دارد و نميتوان تنها يک موضوع يا مورد خاص را مقصر دانست و تقصيرها را به گردن او انداخت. امروز شاهد هستيم که بحث نمايشگاه کتاب و حضور مردم در اين پايگاه فرهنگي بيشتر تبديل به يک گردشگري و تفريح شده است. شايد هم بتوان آنرا گردشگري ادبي ناميد. البته اينکه مخاطبان با پس زمينه قبلي فرهنگي به اين پايگاه مراجعه ميکنند و تفريح هم ميپردازند ايرادي ندارد ممکن است عدهاي هم با اين نظر مخالف باشند اما از نگاه بنده حضور مردم به هر دليلي در نمايشگاه ايرادي ندارد اما متأسفانه ما شاهد اين نکته هستيم که مردم ارزش کتاب و کتاب خواني در سطح جامعه را به خوبي متوجه نميشوند. کتاب خواندن تبديل به يک ارزش شده است بنابراين بحث کتاب و کتاب فروشي داراي منزلت و جايگاه اجتماعي نيست در عرصه رسانههاي ما نيز وضعيت به اين منوال دنبال ميشود شما نگاه کنيد خواهيد ديد که در رسانههاي ملي ما هيچ حرکت در مسير با ارزش کردن موضوع کتاب و کتاب خواني صورت نميگيرد متأسفانه رسانهها در اين مسير هيچ قدم مثبتي برنميدارند که کتاب خواندن در سطح جامعه تبديل به يک ارزش بشود البته شايد بنده به اين موضوع بسيار سياه نگاه ميکنم اما اگر اينگونه باشد حتماً اين اتفاق خطرناکي را مشاهده کردم که اکنون از طريق اين رسانه سعي در هشدار به مديران و مسئولين و جامعهي فرهنگي اعم از نويسندگان و ناشران هستم.
- به نظر ميرسد اکثر کشورهاي پيشرفته در صنعت نشر و کتاب و فرهنگ ساز از ابزارهاي موجود به نحوي خلاقانه و متفاوت از ما استفاده ميکنند گاهاً با برگزاري و انجام برنامههاي خاص در اين زمينه باعث جذب چندين درصدي مخاطبان به کتاب ميشوند اما ما هنوز هم به جذب مخاطبان و ناشران از طريق حمايتهاي سنتي ادامه ميدهيم آيا ما در اين زمينه پتانسيل لازم را نداريم و يا به گفته برخي از کارشناسان به کل مسير را اشتباه طي کردهايم و بايد برگرديم؟
ما خالي از ابزار نيستيم اما در اين دنياي بزرگ و خلاق هر مديري بنابر جايگاه ويژهاي که در اختيار دارد بايد از امکانات موجود هم به نحو خلاقانهاي بهره ببرد. ما دنياي مجازي را داريم که متأسفانه بر روي آن هيچ سرمايه گذاري نکرده ايم. ازطرفي استفاده از اين فضا بسيار ارزان است و هرکسي ميتواند با راه اندازي يک وبلاگ بهترين خوراک فرهنگي را به مخاطب عرضه کند اما ما در اين زمينهها متمرکز عمل نکرديم. همين چند وقت پيش بود که معلمي در جنوب کشورمان با راه اندازي يک وبلاگ و فعاليتهاي خلاقانه فرهنگي توجه جهان را به خودش جلب کرده بود. پس ما اگر بخواهيم ميتوانيم از تک تک اين امکانات بهره ببريم. اما به نظرم تنها اين ابزار نيست که ميتواند توليد فرهنگ و فعاليت زيربنائي انجام دهد بلکه ابزار بايد با فکر آميخته شود و کالا توليد کند و اين کالا ميتواند در زندگي انسان نقش عمدهاي را ايفا کند شما به ماشين لباسشوئي يا ظرفشوئي دقت کنيد. البته توليد اين لوازم خانگي براي رفاه حال خانواده انجام گرفته است اما خانم منزل ميتواند از وقت صرفه جوئي شده توسط اين دستگاهها در مسير نيل به اهداف فرهنگي و استفاده از اين محصولات استفاده کند. پس کالا ميتواند بر روي فرهنگ اثرگذار باشد. اين عقب افتادگي باعث شد که ما نيازهاي اصليمان را فراموش کنيم و نتوانيم به اين موارد بپردازيم از طرفي ما ميتوانيم با استفاده از ابزارهاي جديد نيازهاي جديدمان را هم کشف کنيم و از اين مسير نقاط ضعف را پوشش بدهيم. البته در اين زمان محدود گاهي نميتوان از ابزارها به بهترين و شايسته ترين نحو استفاده کرد اما محدوديتها نبايد باعث عدم استفاده ما از اين ابزارها شود. از طرفي بايد سعي کنيم محدوديتها را هم به نحوي کم کنيم اما شاهد هستيم که امروز بحث فيلترينگ در اينترنت بسيار گسترده است خب اين اتفاق خوشايندي نيست خود اين مطلب باعث از دست رفتن يک سري ابزارهاي کارآمد خواهد شد. ما امروز در دنياي مجازي از زبان فارسي استفاده بسياري ميکنيم ميتوان از اين زبان در مسيرهاي مختلف فرهنگ سازي در دنياي مجازي استفاده کنيم اما متأسفانه محدوديتهاي اينترنتي اين فرصت را به کاربران نميدهد. بنابراين محتوا را از دست ميدهيم.
- مهمترين دليل شلوغي نمايشگاه کتاب تهران در دوره مختلف را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
نگاه کنيد اين شلوغي از پس يک حرکت و تفکر و خلا ابزاري بوجود آمده است. اگر ما بتوانيم به ابزارهايمان سروسامان بدهيم شايد ضرورت برگزاري نمايشگاه به اين سبک و سياق چندان موجه نباشد. يکي از دلايل شلوغي نمايشگاه وجود سيستم فشل توزيع است. البته اين سيستم فشل تعيين کننده نيست اما اثرگذار است اين سيستم خودش يک ابزار بزرگ است که ما از آن غافل بودهايم امروز مردم در نمايشگاهها به دنبال نسخههاي کاغذي و الکترونيکي از کتب هستند و در اين شلوغي اکثريت هم نميتوانند نيازشان را برطرف کنند چرا که اگر سيستم توزيع کتاب ما سامان داشت شاهد اين ميزان ناهماهنگي و برطرف شدن نيازهاي بازديدکنندگان و شلوغي نمايشگاه نبوديم.
- ما هنوز يک سيستم جامع معرفي کتاب در سطح فضاي مجازي نداريم.
معتقد نيستيم که نداريم. بلکه شايد چون اکثر فعاليتها وابسته به دولت است جريانهاي خصوصي چندان به چشم نميآيند. در حاليکه فضاي ناشران خصوصي فضائي بسيار مدرن و به روز است.
- به نظرتان بخش خصوصي توانائي نفس کشيدن در اين فضا را دارد؟
بله. حتي با اين سيستم فشل سايتهاي اکثر ناشران خصوصي بسيار مدون و شيک بروز ميباشد. اگر دولت نگاه مختصري و ويژهاي به اين بخش داشته باشد شاهد حرکتهاي زيربنائي اصولي در حوزه فرهنگ و هنر خواهيم بود.
- منظورتان از نگاه ويژه همان نگاه حمايتي است.
بله ميتوانند کمک کنند اين ناشران به سمت صنعتي شدن حرکت کنند.
- حمايتهاي دولت در اين زمينه چندان هم ضعيف نبوده است.
البته که اين حمايتها بسيار مؤثر و مطلوب بوده است اما اين کمکها باعث ميشود که يک جريان سازي دولتي در ميان ناشران بوجود بيايد. به نوعي ناشران با استفاده از اين کمکها جهت دار حرکت کنند. البته تعريف و اثبات از يک چيز نميتواند نفي چيز ديگري باشد بنابراين تعريف از بخش خصوصي نميتواند جايگاه بخش دولتي را زير سؤال ببرد در اين وسط طبيعي است که عقب افتادگيهائي داريم و براي حل اين عقب افتادگيها بايد تلاش کنيم دولت هم بايد کمکهاي ويژهاي در اين زمينه انجام بدهد البته دولت هم در اين زمينه مطلوب کار کرده است اما اين ميزان کم است دولت از ناشران و مديران مسئول جرايد و ديگر اقسام فرهنگي کشور حمايتهاي مادي و معنوي گستردهاي را کرده است اما با حمايتهاي ويژه از بخش خصوصي ميتواند اين توانمندي را به حداکثر ظرفيت ممکن ارتقا بدهد.
- کيفيت آثار ارائه شده در نمايشگاهها به نظر تکرار ميرسند.
ببينيد نويسندگان ما افراد خلاقي هستند اما متأسفانه اين نمايشگاه است که کارکرد خودش را فراموش کرده است نمايشگاه اگر نمايشگاه باشد فضائي خواهد بود که در آن نويسندگان و اهالي فرهنگ و هنر به بحث و تبادل نظر بپردازند. يک گفتگو ميان ناشران و مخاطبان و نويسندگان و مترجمين شکل بگيرد. فروشگاه مکاني است که در آن آخرين کتب و دستاوردهاي ناشران به نمايش گذاشته ميشود و نويسندگان و مخاطبان درباره موضوع به بحث و چالش ميپردازند اما متأسفانه ناشران ما انبار را جارو ميکنند هرچه دارند و ندارند به مخاطبان ارائه ميکنند البته مجبور هستند که اين حرکت را انجام دهند چرا که کارکرد نمايشگاه تغيير کرده است و نمايشگاه تبديل به فروشگاه شده است به نوعي اين آخرين فرصت اقتصادي ناشران است که اگر از دست برود شايد با هيچ برنامه خاص ديگري در سال نتوان نقدينگي اين فضا را جبران کرد تازه بسياري از غرفهها آثار تازه منتشر شدهشان را هم مشخص نميکنند. به هر حال بايد در اين فضا قدم زد تا بتوان قضاوت صحيح انجام داد. نگاه ما به مجموعه نمايشگاه کتاب تا به امروز اينگونه بوده است.
- ما در نمايشگاه کتاب بحث رونمائي که يک ابزار بسيار قدرتمند در تعيين ميزان صحيح تيراژ يک کتاب و مخاطب و نيازسنجي را از دست داديم.
اين نظريه بسيار مطلوب است و اين نظر جزء نظرياتي است که بايد سالها قبل انجام ميشد و ادامه پيدا ميکرد ولي امسال شاهد هستيم که در نمايشگاه بيست و پنجم اين اتفاق بسيار کم رخ داد. ناشران ما بايد با هر برنامهاي مخاطبان را به سمت نمايشگاه و کتاب و کتابخواني جذب کنند به نوعي اصلاً مردم را گول بزنند هرکاري انجام بدهند تا مردم از کتاب جدا نشوند بايد کاري کرد که تيراژ کتابهاي ما از اين ميزان افزايش پيدا کند حتي اگر اين رونمائيها به رشد 500 عددي چاپ و تيراژ کمک کند اين خودش يک حرکت اوليه و مثبت است در کشورهاي ديگر به خصوص کشورهائي که در اين زمينه رشد داشتهاند بحث رونمائي يک بحث کلي و مهم است و اين حرکت ميتواند به جذابيت هرچه بيشتر بازار کمک کند.
- سند چشم انداز فرهنگي ايران 1404 ايراني فرهنگي و عظيم و مقتدر و آگاه را در سال مذکور پيش بيني ميکند به نظرتان قدمهائي که براي رسيدن به ايران فرهنگي 1404 برداشته شده است چقدر قدرتمند و هدفمند بوده است؟
طراحي اين سند بايد انجام ميگرفت که اين حرکت با بينش بلند و عظيم مقام رهبري هدايت و عملياتي شد اما نبايد از ذهن دور کرد که طراحي اين سند و تعيين ايران فرهنگي 1404 تنها يک قطعه از اين پازل بزرگ موفقيت است ما با انجام کارهاي معمولي و کوچک در اين زمينه ميتوانيم بستر را براي رسيدن و تکميل پازل بزرگتر فراهم کنيم. ما متأسفانه شاهد هستيم که در سيستم توزيع و توليد و محتواسازي بسيار ضعيف هستيم. هنوز هم از نويسندگان بزرگ ما آثاري در مميزي و ادارات کتب ارشاد اسلامي خاک ميخورد و اجازه نشر داده نميشود ما کي ميخواهيم شروع کنيم؟ اينکه تنها جشنواره برگزار کنيم و شعار بدهيم که نميتوانيم کاري را به جلو پيش ببريم. اگر چنين حرکتي داشته باشيم سال 1404 با اين سال هيچ تفاوتي نخواهد داشت.
- طراحي و اجرائي کردن عمليات عمراني و سخت افزاري در مسير رسيدن به اهداف ايران فرهنگي 1404 چقدر در دستور کار مديران و مسئولين دلسوز فرهنگي ما قرار گرفته است؟
ما در بحث سخت افزاري برخلاف قسمت نرم افزاري بحث فرهنگي بسيار پيشرفت داشتيم. در خبرها داشتيم که در شهرستانها و روستاها کتابخانهها گسترش فراواني داشته است. اما در بحث محتوائي و نرم افزاري فرهنگ بسيار ضعيف هستيم مديران سعي کردند که در اين مسير رشد کنند اما تنها تلاش کافي نيست بايد مديران فکر کنند و از ابزارها استفاده خلاقانه داشته باشند. رسانهي ملي با گسترش تبليغ فرهنگي و زمينه سازيهاي خاص ميتواند بخش هاي نرم افزاري توليد فرهنگ را گسترش دهند با توليد و ساخت برنامههاي معرفي کتاب در رسانهي ملي به خصوص در راديو که مردم فرهنگ شنيداري بالاتري دارند ميتوانيم موفقتر باشيم. از طرفي با چاپ کيفيت کتب مختلف مي توانيم مردم را به خريد کتاب با کيفيت جذب کرد که البته اين بالا بودن کيفيت تنها محصور به جلد و ظاهر کتاب خلاصه نميشود بلکه مفاهيم کيفي نيز مورد نظر است.
شنبه 13 خرداد 1391 - 10:39