يادداشت
محمدعلي موظفرستمي
اگر نگاهي به مجموعه عبارات، واژه ها، اسماء و يا جملات نغزي که در باره حضرت زهرا (س) از ابتداي ميلاد ميمون ومبارک ايشان تا به حال که توسط عالمان، انديشمندان و مبلغان ديني بيان شده است، نظري توأم با تعمّق و تأمّل داشته باشيم، درخواهيم يافت که کلمه"فاطمه" يکي از گرانسنگ ترين و پر معناترين کلمه اي است که تا کنون در باره شخصيتي نام گذاري شده است. ثقل معنا و غناي بسيار سنگين مفاهيم و معاني دروني آن به حدي است که در توان صاحب قلمي قاصر و زباني الکن همچون اين حقير نبوده و سزاست که بزرگان و عالمان گران مايه و فاخر در ارتباط با اين اسم وزين بنگارند. همچنان که اين قشر فرهيخته نيز به درستي تاکنون اين رسالت مهم را به بهترين نحو ممکن به دوش کشيده و در راستاي آگاهي بخشي به جامعه ديني در رثاي اين بانوي آفتاب و بيان شأن مرتبت والاي حضرت ايشان، اينگونه انديشيده اند ، نوشته اند و با زباني بليغ و رسا گفته اند.
اما آنچه که اين حقير را واداشت تا در خصوص اين جمله چند سطري با قلمي ناتوان و در حد وسع خويش بنويسم. در درجه اول دغدغه و احساس وظيفه و ديني است که بايد ادا شود و نيز بر هر مسلماني فرض است تا در طول حيات خود همواره داراي رسالت تبليغي بوده و در ترويج و بسط انديشه هاي پيشوايان معصوم (ع) اهتمام ويژه داشته و نهايت تلاش خويش را در اين را ه مبذول دارند. در درجه دوم تعمقّ و تدبّر در معناي اين کلمه است که به نظر مي رسد هنوز هم نتوانسته ايم با تفسيري شايسته و عميق معناي آن را به درستي و آن چنان که بايسته است فهم و درک و تبيين نماييم .در درجه آخر نيز سعي بر اين هست تا اين مقال که به اجمال و اختصار بيان مي شود تلنگري باشد به همه ما به ويژه براي محققان، نويسندگان و پژوهشگران حوزه دين که ضمن پرداختن بيش از پيش به اين موضوع مهم تمام همت خويش را به کار گيرند تا تعبييري حقيقي و تفسير واقعي از آن را براي طالبان و تشنگان معرفت ناب کوي حقيقت به درستي و شايستگي ارائه نمايند
اگر چه با تمام تلاشي که تاکنون به عمل آمده است هنوز نتوانسته ايم به جاي فاطمه، کلمه اي مناسب تر، بهتر و پر معناتر به طوري که بتواند حق مطلب را به شايستگي ادا کند پيدا کنيم و نيز امکان اين که بتوان جز فاطمه، کلماتي در خور شأن و جايگاه والاي آن حضرت تا ابد الدّهر پيدا نمود و آن را جايگزين فاطمه نمود. فاطمه تنها اسمي است که هم سنگ و هم شأن و برازنده حضرت فاطمه (س) است. و اگر هر اسم ديگري (غير از ديگر القابي که براي آن حضرت استفاده مي شود)جز آن را براي آن حضرت به کار گيريم هيچ گاه نميتوانيم الحق و الانصاف مقام ذي شأن و آسماني دخت نبي مکرم اسلام (ص) را به درستي مراعات نمائيم. شخصيتي که پاره تن رسول خداست و مادر پدر خويش است. پس سزاوار است تا داراي چنان وجه مشخصه اي بي نظير و نمونه در عالم هستي بوده و در ميان مخلوقات نظام آفرينش، همواره يگانه و ممتاز باشد و از چنين انسان وارسته اي است که انتظاري جز شفاعت مومنان در روز جزا نمي توان داشت.
يكشنبه 18 ارديبهشت 1390 - 12:16