مقاله
محمدعلي موظفرستمي
مقدمه:
ترويج و بسط فرهنگ مسجد با هدف حضور بيشتر و مشاركت فعالانهتر اقشار مختلف جامعه اسلامي ما به ويژه قشر نوجوان و جوان در ابعاد كمي و كيفي با بهرهمندي از آموزههاي ديني و استناد و استفاده از آيات الهي وگفتار، سيره و سنت نبوي(ص) و ائمه اطهار(ع) ميسر ميباشد. در اين راستا بر آنيم تا با بهرهگيري از كلام و بيانات گهربار حضرت امام علي (ع) قدمهايي در حد توان و وُسع خويش برداريم. در اين مقال يكي از روايات وارده از آن حضرت با موضوع مزيت هشتگانه حضور در مساجد مورد برسي و تبيين قرار ميگيرد.
در اين ارتباط آن حضرت ميفرمايند:
«من اختلف الى المسجد اصاب احدى الثمان: اخا مستفادا فى اللّه، او علما مستطرفا، او آية محكمة، او يسمع كلمة تدل على هدى، او رحمة منتظرة، او كلمة ترده عن ردى، او يترك ذنبا خشية او حياء.»[1]
كسى كه پيوسته به مسجد برود يكى از منافع هشتگانه نصيبش خواهد شد:
اول: برادران مفيد و با ارزشى پيدا مىكند:
انسان موجودي اجتماعي است، اين خصلت بسيار نيكو و پسنديده ايجاب ميكند كه با افراد جامعه در ارتباط و تماس باشد. ايشان به هرميزان از قوه جاذبه بيشتري برخوردار باشد به همان اندازه در ارتباطات اجتماعي بهتر عمل خواهد نمود و از تعداد دوستان و آشنايان افزونتري برخوردارخواهد شد. آنچه در اين ميان داراي اهميت و تأمل فراوان است داشتن نوع افرادي است كه به عنوان رفيق آنها را بر ميگزيند. اما مهم اين نكته اساسي است: پيدا كردن و داشتن يك رفيق خوب و يا رفيق بد.
يك دوست خوب ميتواند زمينهساز رشد و تعالي ديگر دوستان را فراهم سازد و آنها را به مسير سعادت و كمال رهنمون كند و بالعكس، يك دوست نالايق و داري كژي و ناراستي ميتواند زمينه بروز رفتارها و ناهنجاريها را در ميان همسالان خود ايجاد و يا تقويت نمايد. و همين امر در نهايت موجب خواهد شد كه اين نوع رفتارها در شكلگيري شخصيت او عميقاً تأثير گذار شود.
تا تواني، ميگريز از يار بَد يار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها ترا بر جان زند يار بد، برجان و بر ايمان زند
اگر يك بررسي اجمالي در خصوص افرادي كه به نحوي دچار انحراف و يا اعمال رفتارهاي ضد ارزشي و خلاف شدهاند بياندازيم در خواهيم يافت علل و سبب بروز اين نوع رفتارها در اكثريت قريب به اتفاق آنان، آشنايي و داشتن دوستان ناباب و منحرف بوده و آنها نيز همواره بر اين نكته تأكيد ميورزند.
حال اگر كمي دقيقتر به اين موضوع نگاه كنيم، متوجه ميشويم كه يكي از مهمترين دلايل در چگونگي برقراري ارتباط صميمانه بين آنها را عمدتاً بايد در مكان اوليه و شروع آشناييآنها جستجو كرد و اين موضوع نقش اساسي در ريشهيابي و يافتن علت اين انحرافات دارد . به عنوان مثال: افراد ناهنجار هيچگاه مكانهاي متعالي و ارزشي به خصوص مساجد كه داراي تقدس و جايگاه ويژاي در ميان تمام لايهها و سطوح اجتماعي مردم مسلمان است را براي انجام اعمال خلاف و نادرستشان انتخاب نميكنند. چون:
1- در اين مكانها، هيچگاه همخواني و همراستايي بين نوع مكان و نوع فعل وجود ندارد و فضايي براي ظهور رفتارهاي ناپسند و ضد ارزشي نيست.
2- فضاي معنوي محيط، آنچنان غالب و تفوق دارد كه اجازه رفتارهاي غير اخلاقي را نميدهد؛
3- افراد و اهالي آن هيچگاه رفتارهاي ناهجار و ناروا را برنميتابند و احياناً در صورت مشاهده رفتارهاي ناپسند و نامعقول با ديدن اولين نشانه بروز آن سريعاً عكسالعمل نشان داده و به اصطلاح امروزها اين حركتها را در نطفه خفه ميكنند.
بنابراين در ارتباط با انتخاب نوع دوست، نقش مكان داراي اهميت فراوان ميباشد.
همانگونه كه در بالا اشاره شد، مساجد بيوت الله است و خانه خدا در روي زمين و در چنين خانهاي افرادي متقي، با ايمان و متدين كه در صحت و سلامت فكر و انديشه و رفتار هستد حضور پيدا ميكنند همچنانكه خداوند ميفرمايد:« اِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَاللَّهِ مَنْ امَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ اْلاخِرِ وَ اَقامَ الصَّلوةَ وَ اتَى الزَّكوةَ وَ لَمْ يَخْشَ اِلاَّاللَّهَ فَعَسى اُولئِكَ اَنْ يَّكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدينَ ؛ [2] ترجمه: منحصراً تعمير مساجد خدا به دست كسانى است كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و نماز «پنجگانه» به پا دارند و زكات مال خود بدهند و از غير خدا نترسند آنها اميدوار باشند كه از هدايت يافتگان هستند.»
بنابراين حضور مومنين و ايمان آورندگان به روز قيامت به خويش اجازه نميدهند كه رفتاري به دور شأن و مرتبت يك مسلمان در مساجد داشته باشند. مساجد را براي عبادت، نيايش و انجام مراسم ومناسك مذهبي بر ميگزينند.
حضور افراد در چنين جمع مومن و با ارزشي، هم به صورت مستقيم و هم غير مستقيم، اثرات عميق اصلاحي و هويت بخشي ديني و ارزشي را در آنها فراهم مينمايد و در نهايت موجب نهادينه شدن شخصيت و عملكردي مفيد و ارزشمند و صالح وپرهيزگار در آنها خواهد شد هر چه اين حضور و مشاركت در برنامههاي ديني و فرهنگي و ... مساجد بيشتر و فعالانهتر باشد و ارتباطات نيز تنگاتنگ و صميمانهتر در بين آنها باشد. نهايتاً مسجد تبديل به كانون همدلي و يكرنگي و صفا و صميمت خواهد شد. و تمام كدورتها نيز بواسطه اين همدلي از بين خواهد رفت و با ادامه اين روند شاهد رشد پيشرفت در ابعاد معنوي و مادي و نيز رهنمونسازي اهالي مسجد به سوي كمال انساني و نائل شدن به درجه رفيع اشرف مخلوقات شدن خواهيم بود و آخرالامر، پيآمد و نتيجه اين حركت، ايجاد مدينهاي فاضله در اجتماع بشري خواهد بود.
دوم: با علم و دانش نو و تازه آشنا ميشود:
قبل از ورود به اين موضوع بايسته است كه جايگاه آموزش در مساجد با استناد به مدارك و شواهد تاريخي ا هدف تنوير افكار و اذهان خوانندگان محترم مورد بررسي بيشتر و مداقّه نظر قرارگيرد:
كاركرد آموزشي مساجد بعد از كاركرد عبادي در رديف مهمترين نقشهاي اصلي مسجد بوده كه در طول تاريخ اسلام از آغاز نخستين بناي مبارك و ميمون آن توسط رسول گرامي اسلام(ص) تا به حال به ايفاي نقش پرداخته و جزو كاركردهاي جداناپذير مساجد محسوب ميگردد. اگر به روند موضوع علم و آموزش در طي ادوار تاريخي در مساجد بپردازيم در خواهيم يافت كه همواره خلاقيت و نوآوري در اين حوزه بسيار روشن و آشكار بوده به طوري كه دانشها و علوم تازه و نوين مثل مدرسه، دانشگاه، خدمات پزشكي و... از مسجد برخاسته و سپس شكلگيري، رشد و تكامل يافته است.
اسلام دين خردگرايي، عقلانيت و حكمت است. تمام دستورات دين مطابق با علم و عقل بشري است و در هيچيك از آموزههاي ديني تناقص و يا تضاد بين آنها مشاهده نميكنيم. به همين خاطر خداوند يكي از مهمترين دلايل برانگختن رسولان و پيامبران را علم و حكمت بيان داشته و فرموده است: « هو الذى بعثت فى الاميين رسولاً منهم يتلوا عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمة و ان كانوا من قبل لفى ضلال مبين؛ [3] ترجمه: او كسي است كه در ميان جمعيت درس نخوانده رسولي از خودشان برانگيخت كه آياتش را بر آنها ميخواند و آنها را تزكيه ميكند و به آنان كتاب (قرآن) و حكمت ميآموزد و مسلماً پيش از آن در گمراهي آشكاري بودند.»
همانطوري كه در اين آيه شريفه آمده است يكي از راههاي خروج از گمراهي آشكار تمسك به كتاب و حكمت توأم با تزكيه ميباشد. بنا بر شواهد متقن تاريخي، قرآن كريم اولين كتاب و مصحف آسماني بوده كه در مسجد حضور پيدا كرده و كم كم با ورود آن در مساجد كتابخانهها كه بستر و زمينهساز توسعه و بسط دانش بشري ميباشند در مساجد نضج و نمو يافته و تا به شكل امروزي در آمده كه در حال حاضر بسيار وسيع و فراگير شده است.
در كنار اين رسالت مهم انبياء كه از سوي خداوند تبيين و ابلاغ شده است، جنبههاي ديگري نيز از رسالت از سوي حق تعالي تعريف شده است كه يكي از آنها «تبيين و تفسير آيههاى قرآن ميباشد. بىترديد اين مهم در مرتبه اول در مسجد صورت گرفته است. گرچه همانگونه كه پيامبر در آموزش علم و دانش به مردم، زمان و مكان نمىشناخت و در اين راه از هر فرصتى سود مىجستند»[4] در حال حاضر نيز اين جنبهي آموزش كه در ابعاد فقه و احكام دينى به مردم انجام ميگيرد، بخش زيادي از فعاليتها و برنامههاي اجرايي در مساجد را به خود اختصاص داده است.
در ارتباط با چگونگي اجرايي كردن اين بُعد بسيار مهم توسط پيامبرگرامي اسلام(ص) در سطح مساجد «علاوه بر جلسات سخنرانى آن حضرت كه معمولاً پس از نماز جماعت برگزار مىشد، كلاسهاى آموزشى نيز در اوقات گوناگون در مسجد تشكيل مىشد اين كلاسها اختصاص به جوانان و نوجوانان نداشت بزرگسالان و پيرمردان نيز در چنين جلساتى شركت مىكردند. در اين جلسات مسايل گوناگونى به مسلمانان آموزش داده مىشد در راستاى اين آموزشها مباحث اعتقادى و آموزش مبانى ايمان به خداوند در شمار اولين مسايلى بود كه به مسلمانان به ويژه آنان كه تازه به آئين اسلام گرويده بودند آموزش داده مىشد.»[5]
بنابراين علم آموزى، نوگرايي در آموزش، شكلگيري و استمرار دانش و علوم نوين و بديع از آغاز تا به حال از مهمترين خصيصههاي ذاتي و مهم مساجد بوده است به همين دليل است كه امروزه جامعه بشري بخشي بسيار زيادي از پيشرفت و توسعه علوم و فنون خويش را مديون مساجد بايد بداند. زيرا كه خاستگاه اوليه بسياري از دانش بشري مساجد بوده است. و اين مهم از نخستين پيام وحى به رسول گرامي اسلام(ص) در واسپاري رسالتي بزرگ جهت معرفي و تبيين دين مبين اسلام به ايشان در آغازين مرحله بنيانگذاري ديني كامل و جامع براي بشريت مشخص ميشود كه در اين دين، دانش و علم و آموختن از جايگاه ويژاي برخوردار بوده و اين نكته اساسي در نخستين كلام خداوند به رسولش كه با "اقرأ" خواندن و آموختن آغاز شده است به روشني و وضوح تمام قابل درك و فهم بوده و به همين خاطر از آن پس حضرت محمد(ص) به عنوان اولين معلم اسلام و مسجد به عنوان مهمترين پايگاه معنوى مسلمانان در اين امر خطير و با بهترين نحو ممكن به انجام رسالت سنگين خويش پرداختند.
«به اين ترتيب در جامعهى اسلامى ارتباط نزديك بين علم و مسجد به صورتى ناگسستنى درآمد، به طورى كه آموزش اسلامى در چند دهه نخست به ويژه در زمان حضور پيامبرگرامي اسلام (ص) بيشتر به راهنماىهاى دينى وابسته شد، و مسجد عهدهدار اين وظيفهى اساسى گرديد.»[6]
يكي از ويژگيهاي كاركرد آموزش و كسب علم در مساجد علاوه بر نو بودن دانش و مطالب ارائه شده توسط مدرسان ميتوان به قائم به شخص نبودن اساتيد و معلمان نيز ذكر كرد . اين كار بيشتر با هدف استمرار بخشي به كاركرد آموزشي در مساجد بوده است نمونه بارز اين را ميتوان در تشكيل جلسات آموزشى با نبود آن حضرت اشاره نمود، «زيرا استاد و مدرّس كلاسهاى آموزشى مسجد النبىّ تنها پيامبر صلى اللَّه عليه وآله نبود. بلكه افراد ديگرى نيز كه از صلاحيّتهاى علمى لازم برخوردار بودند، ادارهى اين جلسات را بر عهده داشتند.»[7] از ديگر ويژگيهاي آموزشي مساجد در عصر رسالت نبوي(ص) تنوعبخشي و ارائه مطالب متنوع و مختلف و مفيد توسط اساتيد برجسته و مبرز در زمينههاي مختلف بوده است. به عنوان مثال: «عبادة بن صامت»، نوشتن و قرآن خواندن را به اصحاب صُفّه مىآموخت. «جابربن عبداللَّه» نيز كرسى (حلقه) درس مخصوصى داشت كه جمعى دانشهاى دينى را از او فرا مىگرفتند. در تاريخ از شخص ديگرى به نام «ثابتبن قيس» نام برده شده كه گاه در مسجد براى مردم به ايراد سخنرانى مىپرداخت.حضرت علي (ع) نيز گاهى در حالى كه يك پلّه پايينتر از جايگاه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مىنشست، بر منبر براى مردم سخن مىگفت. و عبداللَّه بن رواحه كه يك چهره علمى بود، جلسات مربوط به توحيد و معاد و مسايل اعتقادى را اداره مىكرد.» و حتي «پيامبر اسلام نيز در هنگام حضور، گاهى اوقات در چنين مجالسى شركت مىنمود و به عنوان شنونده و تماشاگر، گفت و شنودهاى علمى را نظاره مىكرد.» و آن حضرت در بارهى چنين مجالسى مىفرمود: «من نشستن در چنين مجالسى را بر نشستن در جلسات دعا و نيايش - كه در گوشهاى ديگر از مسجد برپا بود - ترجيح مىدهم، زيرا من براى آموزش و تعليم مردم، به پيامبرى مبعوث شدهام.»[8]
پيامبر اكرم(ص) كوشش مىنمود تا دامنهى اين تلاشهاى آموزشى به ديگر مساجد نيز سرايت كند. بر پايهى شواهد تاريخى، مسجد قبا نيز داراى شور و نشاط علمى و فعاليتهاى فرهنگى بوده است.«پيامبر(ص) در برههاى از زمان، «مُعاذ بن جَبَل» را كه يك چهره علمى به شمار مىآمد، به امامت جماعتِ آن مسجد منصوب نمود. در سال هشتم هجرى نيز پس از آن كه مكّه توسط مسلمانان فتح شد، آن حضرت بى درنگ «معاذ بن جبل» و «ابوموسى اشعرى» را مأمور كرد تا در مسجدالحرام به مردم مكّه، قرآن، فقه و ديگر مسايل دينى را آموزش دهند. شور و نشاط علمى حاكم بر «مسجدالنّبى» تا سالها پس از رحلت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ادامه داشت.»[9]
با اين مطالب ارائه شده مشخص ميگردد كه مساجد همواره در طول تاريخ مكاني براي انديشهسازي و انديشهپروري و بروز خلاقيتهاي علمي و دانشهاي نوين بوده است. البته «تلقّى مسجد به عنوان يك مركز آموزش و تعليم در صدر اسلام، به ويژه از آن رو داراى اهميت است كه ترويج و گسترش فرهنگ اسلامى به ويژه در دهههاى آغازين ظهور اسلام، مستلزم تربيت انسانها بود. به همين دليل مساجد در كنار كاركرد عبادى، مبدل به يك پايگاه آموزشى گشتند. اين چگونگى (مركز به عنوان يك محل آموزش) يك رويداد اتفاقى نبوده است بلكه فرايندى بود هدفمند و نظام دار. بر طبق اسناد و مدارك موجود پيامبر گرامى اسلام شخصاً بر آن بودند تا مسجد، محل آموزش جامعه اسلامى باشد و چنين است كه فرمودهاند: هر كس به منظور ياد دادن و ياد گرفتن وارد مسجدى شود، مانند مجاهدى است كه در راه خدا نبرد مىكند.»[10]
آنچه كه در اين ميان داراي اهميت ميباشد اين نكته اساسي است كه با توجه به جايگاه كاركرد آموزشي مساجد پس از رحلت پيامبر گرامي اسلام (ص) نيز مسجد، جايگاه و موقعيت خود را به عنوان مركز دانشپژوهى و عبادت حفظ نمود و برخى مساجد دانشمندان برجسته و مجموعه بزرگى از پيروان اسلام را به خود جذب كرد.
با عنايت به مطالب مطروحه بالا مشخص ميگردد كه مساجد همواره در طول تاريخ اسلام كانون جوشان علم، دانش و معرفت بوده و حضور در اين مكان علمي و آموزشي، زمينهساز فراگيري دانستنيها و معلومات نوين و مفيد براي مخاطبان آن خواهد بود.
سوم: عقايد خود را با دليل و برهان محكم و استوار ميسازد:
جايگاه مساجد در اسلام، يك جايگاه علمي و عقلي و بيان مطالب و محتوا توأم با برهان و استدلال ميباشد. و در سايه اين شيوه بسيار متقن بوده است كه بسياري از مباحث عقلي و نقلي در مساجد شكل گرفت. و حتي پيامبرگرامي اسلام (ص) در صدر اسلام و به تبع آن ائمه اطهار (ع) بسياري از دعوتها و مناظراتي را كه با تبليغ و معرفي اسلام با مشركان و ديگر پيروان اديان انجام ميدادند از روشهاي استدلالي و برهان و دليل بهره فراوان ميگرفتند. و بنابراين مستمعان و مخاطبان مسجد در فضاي اين گفتمان عقلاني ضمن استفاده و حظ علمي از آن زمينه هاي تقويت عقايد و افكار خويش را فراهم ميساختند.
ظهور اسلام به لحاظ ابعاد زماني و مكاني در موقعيتي بهوقوع پيوسته بود كه جاهليت در سراسر شبه جزيره عربستات تسلط كامل داشت. و تعصب كور قبيله و طايفهگرايي و اصالت دادن به همخونيها و خويشاوندان و افراد نسبي و سببي در سرلوحه زندگي روزمره و حيات آن روز جامعه عرب قرار گرفته بود. در اين اوضاع و شرايط بود كه مساجد پرچمدار و پايگاه ترويج و بسط انديشههاي متعالي گرديد. انديشههايي كه در آن استدلال و برهان به جاي تعصب قرار گرفت و دانش، علم و معرفت جايگزين رفتار و افكار جاهلي و بدوي شد. مساجد مهمترين نقش را در دوران گذار به عهده داشته و از آن زمان تاكنون نيز همواره آن را به خوبي ايفاء نموده است
از سوي ديگر «مسجد، جايگاهى است براى انجام فرايض دينى و موضعى است براى ساييدن پيشانى بر خاك، به نشان عبوديّت و بندگى و بالاخره مسجد جاى تعيين حدّ و مرز مخلوق در پيشگاه خالق يكتا و مولاى بىهمتاست. بنابراين، ارزش و منزلت هر مسجد و ارج و مكانت هر عبادتگاهى در همان روح عبوديّت و بندگى انسان و تسليم او در برابر خالق و آفريدگار خويش در كليّه اوامر و نواهى، و اطاعت و انقياد كامل او از ذات اقدس الهى است كه زمينهساز رشد و تكامل انسانى است.» در چنين محيطي است كه نمازگزان و اهالي مسجد با حضور در آن ضمن شكلدهي شخصيت و هويت خويش بسترهاي لازم جهت رشد و كمال عقلاني و معنوي و معرفتي را ميسازند.بدون شك، سبب قداست مساجد و معابد در اديان آسمانى همين است، و ارزش و حرمت آنها در همين يك نكته خلاصه مىشود. مطالعه و بررسى آيات قرآنى و روايات اسلامى درباره مسجد، اين حقيقت را آشكار مىسازد كه عمران و آبادانى معابد و مساجد، با ايمان و عقيدهى مردمان مؤمن و متديّن ارتباط تنگاتنگ دارد، همچنانكه شرك، كفر، الحاد و نفاق با فرهنگ مسجد، كاملاً در تضاد بوده و خرابى ظاهرى و باطنى آن را به دنبال دارد.»[11]
رسول اكرم (ص) فرمود: «المسجد بيت كل مؤمن؛[12] ترجمه: مسجد، خانه هر انسان با ايمان است» فضاي معنوي مسجد در پرورش انسانهاي مومن و با ايمان محكم، آنچنان بوده است كه توانسته اين مهم را به نحو مطلوب به انجام برساند براي مثال: در اندك زماني بعد از تشكيل حكومت اسلامي در عصر نبوي (ص) تعداد معدودي از پيروان اين دين آسماني با ايماني راسخ و استوار در مقابل چندبرابر از نيروهاي مشرك غلبه پيدا نمودهاند.
يكي از ويژگيهاي برجسته دين مبين اسلام نسبت به ديگر اديان آسماني بهرهمندي از پايگاهي به نام مسجد است كه توانسته در هر شبانه براي چند بار مومنان و مسلمانان را به مساجد فراخواند. و در لواي اين فراخواني همراه با برگزاري همايش معنوي و عبادي و انجام مناسك عبادي ضمن يادآوري بندگي و كرنش در برابر حق تعالي به آنها با انجام وعظ، خطابه و سخنراني شالودهي داشتن ايماني قوي و عقيدهاي پايدار و متقن را در مخاطبانش پي ريزي مينمايد. به همين دليل است كه نبى مكرم و رسول خاتم(ص) فرمودهاند: «أحَبّ البلاد الَىاللَّه مَساجدُها؛[13] ترجمه: محبوبترين سرزمينها نزد خداوند مسجدها.»
در اين حديث كه با زبان كنايه و تمثيل، سخن به ميان آمده نكاتى در خور توجه است:
1. علّت محبوبيّت و قداست و ارزشمندى مساجد اين است كه مردم در آنها با معارف قرآن آشنا شوند و با حضور مستمّر خود سخنان خاندان عترت و نبوّت كه حافظان شريعت و پاسداران آيين اسلام و شارحان كتاب سنّتند - را بشنوند و در نتيجه راه و رسم صحيح زندگى را بيابند و عنصرى صالح به بارآيند و به كليد و رمز خوشبختى دست يابند و ديگران را هم به سر منزل مقصود ره نمايند و معناى دوستى خدا و رسول نيز همين است.
2. خوشبختى و موفقيّت اصلى را بايد در آستانهاى الهى(مساجد) جستجو كرد. كسانى كه خوشبختى خود را در نافرمانى خدا و آلوده گشتن به گناه و انواع فساد و تباهى مىپندارند، سخت در اشتباهند و هرگز گمشده خود را نخواهند يافت.
3. آرايش حقيقى براى انسان تنها به جامهنو و گران نيست، بلكه به تقوا و آراستگى خلقى و رفتارى است و زينت و آراستگى حقيقى و ارزشمند، تنها در پرتو بندگى خدا و عبوديّت و نيايش در مساجد ميّسر است.
4. انسانى كه از پروردگار خويش گسسته است، موجودى بىپشتوانه و بىپناه است، ليكن مساجد به سبب انتسابشان به خدا پناهگاهى مطمئن و پشتوانهاى محكم براى مردم مؤمن و متديّن محسوب مىشوند.[14]
با توجه به اينكه شركت در نماز جماعت نوعى ارزش محسوب مىگردد اين ارزش بر ديگر ابعاد معنوى - اجتماعى و اقتصادى و... نمازگراران تأثيرگذارى مستقيم دارد كسانى كه در مسجد حضور فعال دارند بيش از ديگران بر رعايت ارزشهاى اسلامى و اخلاقى در جامعه اصرار مىورزند. چون هنجارهاى عرفى حاكم بر جامعه اسلامى در راستاى ارزشهاى اسلامى است به تبع اين افراد ارزشهاى عرفى جامعه را نيز بيشتر مراعات مىكنند.
چنانكه امام حسن(ع) به يكى از يارانشان كه خود را شيعه آن حضرت ناميد، فرمود: «اى بنده خدا، اگر در برابر «اوامر» و «نواهى» ما مطيع باشى در ادعايت صادق خواهى بود. و اگر چنين نيستى با اين ادعايت بر گناهان خود افزودهاى و وقتى كه در اين مرتبه قرار ندارى، چنين ادعايى را بر زبان نياور كه دروغ خواهد بود.»[15]
با استفاده از مضمون و مفهوم سياقى اين حديث مىتوان گفت: مراجعه به مساجد، نيز چنانچه تحصيل كمال و فضائل و صفات و خصال حسنه اخلاقى را براى فرد، در پى نداشته باشد، هدف از تشريع و بنيانگزارى مساجد نيز محقق نشده است. همين ويژگى ما را بر آن مىدارد كه براى تحقق كاركرد اخلاقى و ارزشى مساجد، بيشترين تلاش را نموده و با برنامهريزيها و تدوين طرحها و راهكارهاى مناسب دائمى و مستمر، اين وجه مهم و پر اهميت را تقويت و توسعه بخشيم.
از سويى مسجد به عنوان يك پايگاه پرارزش و مقدس اجتماعى كه محل برگزارى جمعى نمازهاى جماعت، مراسم دعا و نيايش عمومى است، مىتواند با تقويت روحيه اخلاقى مسلمانان، اجتماع آنان را به اهداف متعالى اسلامى و جامعه مدنى اسلامى رهنمون سازد و ضمن زدودن زشتيها و پلشتىها، خودخواهىها و روح دنياگرايى و ماديّت، حس همكارى و مشاركت و تعاون ميان آحاد جامعه را برانگيزاند كه اين خود نيازمند سياستگزاريها و برنامهريزى اصولى، منسجم و همه جانبه با همكارى همه نهادها و پايگاههاى فرهنگى و سازمانهاى مرتبط با امور مساجد، امكانپذير مىباشد. در طول تاريخ كلاسهاى ويژه اخلاقى با استفاده از اساتيد و روحانيان مجرّب و متخلّق به اخلاق اللَّه كه گرايش عمومى مردم به آنان بيشتر بوده و در ميان مردم به حفظ اخلاق و رعايت شئونات و شناخته شده هستند، در مساجد برگزار مىشده است و با اعلان عمومى در اوقات تعطيل و فراغت عمومى مردم، چنانكه سنّت معمول سلف صالحه روحانيت معظم بوده است، مسجد را به عنوان يك رسانه اخلاقى كه تعاليم معنوى و روانشناسانه و روانكاوانه اسلامى را در جامعه بسط و انتشار مىداد، مطرح مىنموده است. بىترديد امروزه نيز چون سنوات قبل دستيابى به چنين كارى به نحو شايسته و بايسته و بيش از پيش، با همت متصديان و متوليان امور مساجد، چندان دشوار و سخت نخواهد بود.
بنابراين با توجه به مطالب مطروحه و نيز عنايت به اين نكته مهم كه در حال حاضر در عصر ارتباطات قرار داريم و در ادوار مختلف تاريخ مساجد همواره يكي از مهمترين پايگاهها اطلاعرساني و ارتباطات عمومي بوده و در كنار آن نيز در اطلاعرساني خصوصي و چهره به چهره نيز از سوابق درخشاني برخوردار است. حضور مبلغان ديني در گفتمان رخ به رخ با مخاطبان مسجد، انجام پرسش و پاسخ و مشاوره در حوزههاي مختلف به خصوص حوزههاي اعتقادي روشهايي بوده و هست كه از ديرباز در مساجد انجام ميشود اين شيوههاي تبليغي كه بيشتر با هدف تبيين و تشريح مفاهيم و آموزههاي ديني و غالباً با روشهاي استدلالي و برهان و عقلي به كار ميرود تأثيرگذاري مهمي در ايجاد و تقويت بنيههاي اعتقادي مسلمانان داشته و دارد. و شايسته است اين اصل مهم به طور جدي كمافيالسابق مد نظر و اهتمام ويژه قرار گيرد.
چهارم:كلمات و سخناني كه موجب هدايتش شود ميشنود:
مساجد كانون هدايت و رهنمونسازي مسلمانان و پيروان دين آسماني اسلام به سوي كمال ميباشند. مهمترين هدف والاي پيامبر گرامي اسلام(ص) در ساخت و بناء مسجد در نخستين مراحل و اولين گام در تبيين و تشريح دين مبين اسلام تأسيس پايگاهي براي آشناسازي مسلمانان با آموزههاي ديني و تعاليم مذهبي و معارف اسلامي بوده است. چون خميرمايه، درونمايه و ذات اين دين كامل آسماني، هدايت و سعادت بشري نهايت آن بوده و اين مهم در آن نهفته ميباشد. در نتيجه، حضور در اين مكان مقدس، بستر و زمينهساز هدايت پيروانش رخواهد بود.
انسان موجودي است كه خيلي زود تعاليم، اعمال و افعال عبادي و مناسك فرا گرفته را به دليل درگير شدن در مسائل معيشتي و مشكلات زندگي و امور شخصي و مادي رو به فراموشي خواهد نهاد. بنابراين نياز به مكاني دارد كه با انجام اعمال مذهبي به طور مستمر به يادآوري آموزههاي تعليم يافته و استماع مباحث اخلاقي و ارزشمدار بپردازد تا در سايه آن بتواند ادامه حيات روزمره خويش را بر اساس مباني ديني ترسيم نمايد. و در راستاي اهداف تعالي و هدايتمند تعريف شده از سوي پيشوايان ديني حركت نمايد. به همين خاطر مسجد مكان تذكر و يادآوري براي پيروانش ميباشد كه منفعت و سود فراواني در همين تذكر وجود دارد. يك مسلمان در هر شبانه روز بايد در چند نوبت با انجام اعمال و افعال عبادي در بيوت الله به خويش تلنگر وارد سازد تا همواره بهوش باشد و دچار وسوسه شيطان نشود و در نهايت دچار انحراف و سقوط از مسير هدايت معين شده نشود. در همين ارتباط قرآن كريم ميفرمايد: فذکر ان نفعت الذکري، سيذکر من يخشي؛[16] ترجمه: پس تذكر ده اگر تذكر مفيد باشد و بزودي كسي كه از خدا ميترسد متذكر ميشود.»
مسجد، مكان معنوي است و غالب شدن فضاي روحاني در آن موجب ميشود تا حاضران و شركتكنندگان ، پيش نياز حضور در آن را، كه همانا داشتن سلامت روحي، رواني و عاري شدن از وساوس شيطاني است مراعات نموده و با قلب پاك و ضميري روشن و نيتي خالص در آن حضور پيدا كنند در غير اين صورت ورود بدون رعايت اين الزامات اوليه، اصل حضور آنان در مساجد را دچار خدشه و اشكال مينمايد.
آنچه را كه يك مسلمان در مساجد ميشنود كلامي است برگرفته از متون، منابع و مراجع الهي. آيات وحي كه در قالب كتاب قرآن كريم به عنوان اولين مصحف شريف كه در مساجد ورود پيدا نموده است مباحثي جز اهدف هدايتگرانه ندارد. احاديث و روايات از پيامبر اعظم حضرت محمد (ص) و ائمه اطهار (ع) نيز در ادامه و برگرفته از آيات الهي هستند كه به زباني قابل فهم براي همه اقشار و طبقات جامعه اسلامي تبيين و تشريح شدهاند معنا و مفهومي كه در بطن و حتي ظاهر آن نهفته است جز معنايي هدايتگر و سوق بشر به سوي كمال ندارد.
از سوي ديگر برنامهها و فعاليتهايي كه در مساجد صورت ميگيرد نيز تماماً در راستاي هدايت و سوقدادن مسلمانان به سوي كمال و خدايي شدن ميباشد. هيچ مكاني به اندازه مساجد در آن از مباحث ارزشي، اخلاقي و معنوي كه زمينهساز هدايت و سعادت بشري مطرح نميگردد. تمام كلماتي كه در قالب وعظ، خطابه، سخنراني و دعا و نيايش و ... در مساجد انجام ميشود همگي سرشار از محتوا و مفاهيم هدايتگرانه بوده و هر مخاطبي كه اين دستورات و اطلاعات را به خوبي در زندگي روزمره خويش بهكار بندد و يقيناً جزو افراد هدايت شده محسوب خواهد شد.
آنچه از مسجد برميخيزد، نوايي جز حقگويي و حق طلبي و حقمحوري نيست و مساجد همواره در طول تاريخ اسلام، معرّف عقايد برحق و مواضع راستي بوده و خواهند بود.
بنابراين در چنين فضاي هدايتگرانهاي، اهالي آن نيز تنها با انديشه كسب معارف الهيه و درك و شناخت مباني و چارچوبهاي نظري و عملي ترسيم شده با محوريت حق و حقيقت به سوي مقاصد عالي هدفگذاري شده توسط پيشوايان ديني حركت ميكنند.
پنجم: رحمت الهي شامل حالش ميشود:
مساجد جايگاه دعا و نيايش و عبادت است. و به عبارتي ديگر كانون رحمت واسعه الهي ميباشد. همچنانكه در آيات و روايات و آموزه هاي ديني اشاره رفته، آنچه كه موجب نزول رحمت الهي ميگردد دعا، نيايش و راز و نيايش با خالق هستي است. قرآنكريم در آيات متعددى بندگان را به دعا و نيايش دعوت مىنمايد و شرط اجابت دعا را در راز و نياز و درخواست قلبى و زبانى مىداند: «و قال ربّكم ادعونى استجب لكم انّ الّذين يستكبرون عن عبادتى سيدخلون جهنم داخرين؛[17] ترجمه: و خداى شما فرمود كه مرا با خلوص بخوانيد تا دعاى شما را مستجاب كنم و آنانكه از دعا و عبادت من اعراض و سركشى مىكنند زود با ذلت و خوارى در دوزخ شوند.» و در جاي ديگر ميفرمايند: «امنّ يجيب المضطرّ اذا دعاه و يكشف السوء و يجعلكم خلفاء الارضءاله معاللّه قليلاً ما تذكّرون؛[18] ترجمه: آيا آن كيست كه دعاى بيچارگان مضطر را به اجابت مىرساند و رنج و غم آنان را برطرف مىسازد و شما مسلمانان را جانشينان اهل زمين قرار مىدهد. آيا با وجود خداى يكتا، خدايى ديگر شايسته پرستش هست؟ نه هرگز اما اندك مردم متذكر اين حقيقتند.»
اگرچه خداوند متعال از تمام امور حيات بشري و انسانها آگاهي كامل دارد و بهتر از هر كسي ميداند كه اين بشر خاكي با چه مشكلات و مسائلي روبروست ولي تنها شرط اجابت دعاي انسان را در خواستن وي ميداند. آنجا كه ميفرمايد: «واذا سالك عبادى عنى فانى قريب اجيب دعوه الداع اذا دعان فليستجيبوا لى وليؤمنوابى لعلهم يرشدون؛ [19] ترجمه: آنگاه كه بندگان من، از دورى و نزديكى من از تو پرسند، بدانند كه من به آنها نزديك هستم هر كسى مرا بخواند دعايش را اجابت مىكنم پس بايست دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان آورند تا به سعادت راه يابند.»
دعا وسيله قرب و نزديكى بنده با پروردگار، عبد با معبود و مخلوق با آفريدگار است. دعا زمينهساز آرامش روح و روان انسان است. اينكه انسان همواره در دعا تمام نگاه خويش را فقط به معبود متوجه مىسازد و از غير او چشم مىپوشد. در واقع نوعى يگانهپرستى و دورى از شرك را تمرين مىكند و وحدانيت و يكتاپرستى كه شرط اول مسلمانى است را به منصه ظهور مىرساند.
درميان اماكن مقدس جهت انجام دعا و نيايش، مسجد برترين مكان مىباشد و داراى فضيلتى ويژه است چرا كه مسجد خانه خدا بر روى زمين است. اگر به عنوان ميهمان در خانه خدا برويم و او را با خلوص بخوانيم حق تعالى به احترام اين حضور ما و از باب ميزبانى سهلتر و سريعتر زمينهسازى، جهت اجابت دعاى بندگان را فراهم مىسازد. از طرف ديگر حضور در مسجد و تشكيل اجتماع براى استماع و قرائت دعا موجب خواهد شد تا راه اجابت دعا كوتاهتر شود چرا كه: «يدا... مع الجماعه» دست خدا با جماعت است (حديث نبوى)
كلمه «مسجد» اسم مكان و به معناى محل سجده گزاردن است. هرچند در ديدگاه اسلامى سراسر زمين و جهان هستى و عالم امكان، محل سجود و جايگاه پرستش و تسبيح و تحميد پروردگار هستى بخش مىباشد و همه مخلوقات و موجودات جهان هر يك به زبان خود، پيوسته به ثناگويى و تسبيح و تنزيه و ذكر باريتعالى مشغول مىباشند، اما آنچه در اين مقال از كلمه «مسجد» مدنظر است، اسم مكان خاص به معناى جايگاه ويژه مسلمانان، جهت دعا، نيايش، عبادت و پرستش خداوند متعال و بجا آوردن نمازهاى روزانه مىباشد. از ايننظر، اين مكان مقدس موردتوجه و عنايت حضرت احديث بوده و از قداست والايى برخوردار است.
پروردگار عالميان در قرآن كريم، ضمن آيات متعددى مسلمانان را دعوت نموده تا در مساجد نماز گذارند و به دعا، نيايش و عبادت بپردازند و با پوشيدن بهترين لباسها و آراستن خود به زينتها، وارد اين مكان الهى گردند. وجود آيات متعدد در اين ارتباط، ناشى از اهميّت مساجد مىباشد: «قُلْ اَمَر رَبّى بِالقِسْط و اقيموا وجوهكم عندكل مسجد و ادعوه مخلصين له الدين؛[20] ترجمه: اى رسول ما بگو كه پروردگار من شما را به عدل و داد امر كرده و نيز فرمود به سوى هر مسجدى رو آوريد و خدا را از سر اخلاص بخوانيد.»
از امام صادق(ع) در خصوص دعا در مسجد نقل است كه فرمودند: «هرگاه حاجتى از خداوند دارم هميشه هنگام ظهر براى دعا به مسجد مىروم»[21]
دعا در مسجد، از جلوههاى ياد خدا و بردن نام نيكوى اوست. از پارهاى روايات چنين برمىآيد كه دعا در مسجد داراى فضيلتى ويژه است، تا آنجا كه حتى از عبادتهايى همچون تلاوت قرآن كريم، برتر به شمار آمده است.«در فرهنگ دينى، گاه از مسجد به عنوان «بيتا...» و «خانه خدا» نيز ياد مىشود. راز اين نامگذارى آن است كه مردم در اين مكان به سوى خداوند متعال تقرّب مىجويند و با عبادت خالصانه و پُر حضور خود به سوى او ره مىسپارند. همان گونه كه انسان براى يافتن كسى، او را در خانهاش مىجويد، براى بار يافتن در محضر خاص پروردگار و ملاقات با وى نيز بايد به مسجد كه خانهى اوست، شتافت پس خانهى خدا در حقيقت، خانهى مردم و جايگاه گرد آمدن آنان براى پرستش و بندگى حق تعالى است»[22]
ششم: مواعظي كه او را از فساد و گناه باز ميدارد، ميشنود:
مسجد كانون وعظ و خطابه ميباشد. اگر به روند شكلگيري تاريخ مساجد از بناي نخستين مسجد تا عصر حاضر نظر و نيمنگاهي داشته باشيم در خواهيم يافت كه قالب و نوع اعمال و افعالي كه در اين مكان مقدس انجام ميگيرد اكثريت قريب به اتفاق آن در راستاي موعظه بوده و اين بهترين شيوه و روشي بوده كه توانسته است در طي ادوار تاريخي در محيط مسجد همچون سدي در برابر انحرافات و كژيها عمل نموده و زمينهساز، سلامت فكري، ذهني، فعلي و رفتاري مسلمانان را با تمسك و بهرهگيري از آن باشد.
اگر به تمام مراكز و مكانهايي را كه براي عبادت پيروان اديان آسماني در نظر گرفته شده است كنكاشي و بررسي دقيق به عمل آوريم مشخص ميشود كه هيچ مكان عبادي به اندازه مسجد در حوزه وعظ كاركرد ندارد. به همين دليلي مسجد مهمترين نقش را در حفظ و نگهداري پيروانش از انحرافات و ناهنجاريها ايفاء مينمايد.
با توجه به اينكه فضاي غالب در اين مكان مقدس فضايي معنوي و روحاني است در نتيجه تمام محتوا، اطلاعات و مطالبي كه توسط وعاظ و خطباء مورد استفاده قرار ميگيرد، متوني هستند كه ترغيب كننده و مشوق كنش و رفتاري ارزشي و اسلامي و نيز نهي و پرهيز كننده از ناراستي ها و اعوجاج ميباشد. به همين خاطر اهالي مسجد با شنيدن پندها، اندرزها، آموزههاي معنوي و روحاني، ضمن اجتناب و دوري از وارد شدن در مسير پر خطر اخلاقي و ناهنجاريهاي اجتماعي و نيز شبهات فكري و عقيديي، گامهاي عملي استوار و بلندي را با تأسي و پيروي از منويات پيشوايان ديني و بكارگيري آموزههاي اسلامي بر ميدارند.
يكي از مهمترين وظايف مساجد شناسايي عوامل و زمينههاي انحراف در جامعه اسلامي بوده و در اين خصوص با برنامهريزي مناسب و نيز معرفي نوع انحرافات و اثرات و پيامدهاي منفي آن را نيز براي عموم مردم گوشزد مينمايد. و در اين راستا با ارائه برنامه و راهكارهاي مناسب در جهت مبارزه با آن برخاسته و از طريق اين تقابل، ضمن كاهش تهديدها و انحرافات، بسترهاي سلامت جامعه اسلامي را نيز كماكان محفوظ نگهدارد.
لغت«وعظ» به معناى پنددادن و بيان كردن روايات و احكام شرعى بر بالاى منبر و... مىباشد و يكي از راهها و شيوههاي تبليغى دين مبين اسلام ميباشد كه غالباً در مساجد انجام مىشود. شايد هيچ پايگاهى به اندازه «مساجد» در تبليغ اسلامى و انجام موعظه براي مسلمانان ايفاى نقش ننموده باشد و به همين خاطر از مسجد به عنوان «مركز ثابت تبليغات اسلامى» ياد مىشود »[23] قرار دادن مسجد به عنوان كانون وعظ و تبليغ از سوي پيامبر گرامي اسلام نشان از از شأن و منزلت اين جايگاه الهي دارد. «بر پايه برخى از شواهد تاريخى، پيامبر اسلام(ص) در دورانى، ياران خويش را در مسجدالحرام گرد مىآورد، براى آنان قرآن مىخواند و واجبات و محرّمات الهى را به آنان آموزش مىداد» [24] آنچه در اين ميان داراي اهميت ميباشد. اين نكته اساسي است كه سخنرانىهاى پيامبر(ص) تنها جنبه آموزشى نداشت بلكه از عنصر موعظه و ايجاد ملكه تقوا و پرهيز از گناه در روح و جان شنوندگان نيز برخوردار بود. از همين رو، اصحاب پيامبر(ص) از برخى جلسات سخنرانى آن حضرت به عنوان «مجلس موعظه» ياد مىكردند[25] همچنين بر اساس مستندات متقن تاريخي«شواهدى در دست است كه نشان مىدهد پيامبر(ص) هرگاه روحيه سركشى و گناه را در مردم مشاهده مىكرد. در مسجد و مجالس سخنرانى مردم را اندرز مىداد.»[26]
با عنايت به موارد فوقالذكر مشخص ميگردد نقشى كه واعظان در مساجد دارند و سخنرانىهاى آنها نقشى غيرقابل انكار ميباشد. و از اهم مسايلى كه واعظان و روحانيون در مساجد در امر تبليغ بايد به آنها بپردازند مىتوان به بيان احكام شرعى، بيان سيرهى ائمه هدى عليهم السلام، بررسى مسائل روز، توجيه كردن مردم اندرز دادن و دعوت مردم به تقوى، تفسير و شرح قرآن، نهجالبلاغه و صحيفه سجاديه و ادعيهى ديگر در حد فهم مردم و ... اشاره كرد.كه همگي اين شيوههاي تبليغي، نقشي بسيار مهم و تأثيرگذار در جلوگيري از انحرافات در بين جامعه اسلامي به ويژه براي اهالي مسجد ايفا مينمايند.
علاوه بر شيوه تبليغي موعظه در مساجد كه مانع انجام محرمات و انحرافات ميگردد خود مسجد نيز به عنوان مكان از دو جلوه و ناحيه متفاوت برخوردار است. كه اين جلوهها نيز به طور غير مستقيم در از بين زمينههاي انحراف در اهالي مسجد تأثيرگذار ميباشد. «به عبارت ديگر دو گونه رفتار مىتواند در اين مكان ويژه متجلى شود كه در امر تعليم و تربيت و جهت دهى رفتارهاى فردى و جمعى افراد بسيار مؤثر است. ناحيه جلويى و ظاهرى مسجد كه در آن رفتارها و اعمال و روابط پسنديده دينى و مذهبى و مقبول شرع و دين رخ مىنمايد و ناحيه عقبى و يا پنهان كه طى آن رفتارهاى شخصى، غير جمعى و كنترلى رخ مىدهد، هنگامى كه انسانها به صورت جمع در حال برگزارى مناسك و انجام فرايض هستند، رفتارهاى جمعى و مقبول و عمومى ظاهر مىشود و هنگامى كه انسانها به صورت غير جمعى و به صورت فردى در مسجد ظاهر مىشوند خود به خود به محاسبه كنترل و بررسى رفتارهاى شخصى و فردى مىپردازند. ويژگى مسجد به عنوان يك مكان در مقابل ديگر مكانها اين است كه مسجد ماهيتاً علاوه بر اينكه محلى براى تجمع و همبستگى جمعى است و انسانها با حضور جمعى در آن به همبستگى رفتارهاى جمعى مىانديشند، بلكه به طور مكانى و موقعيتى و با عنايت به نگاه خاص فردى كه در آن مكان حاضر مىشود، خود به خود فرد را به درون خود ارجاع داده و آنچه را كه در جمع از طرح آن پرهيز مىكرد، در حالت انفرادى به طرح آن مىپردازد و طرح اين موضوعات و مسايل رفتارى و فكرى فردى بيشتر حالت اصلاح كنندگى و ترميمى و كنترلى دارد.
بر اين اساس مىتوانيم بپذيريم كه هم حضور جمعى در مسجد مىتواند رفتارهاى مطلوب جمعى را در ما برانگيزاند و هم حضور فردى مىتواند چنين تأثيرى را به جاى بگذارد. در حالى كه ديگر مكانها ممكن است يكى از اين حالات تأثيرى را به جاى بگذارند. مثلاً حضور در مكان مدرسه، ماهيتاً و به لحاظ موقعيتى كه دارد، حضور جمعى است و اثرات احتمالى تنها با حضور جمعى معنادار مىشود. در حالى كه مدرسه جايى نيست كه افراد بخواهند به طور انفرادى در آنجا حاضر شوند و به فعاليت بپردازند. بر همين اساس از خصوصيات ويژه مساجد در مقابل مدارس اين است كه مدارس بيشتر به رفتارهاى جمعى توجه دارند در حالى كه در مساجد امكان بروز رفتارهاى جمعى (موقع حضور در جمع) و فردى (حضور انفرادى) بيشتر بروز مىكند.
به هر حال براى مساجد نيز به عنوان يك مكان مىتوانيم نقش دوگانهاى را قايل شويم نقش اول كمك به اصلاح و انجام رفتارهاى جمعى افراد است. چرا كه افرادى در مساجد گرد هم مىآيند، از طريق موعظه و انجام آيينها و مناسك جمعى به هم متصل مىشوند. چرا كه عقايد مذهبى درونىاند و نياز به آيينها و شركت در مناسك را ايجاد مىكنند. افراد با شركت در اين مراسم و انجام اين فعاليتها و شنيدن و درك مواعظ و سخنرانيها، هويت جمعى خود را سامان مىدهند.
پس حضور در مسجد، تمرين توجّه به خداست. آزمون ترك دنياست. امتحان مبارزه با نفس و ترك گناهانى همچون غيبت، سخن چينى، بيهوده گويى و مانند آنهاست. راستى آيا اهداف نظام تربيتى اسلام چيزى جز دستيابى به چنين فضيلتهاى ارزشمند است؟ مگر همين فضايل اخلاقى نيست كه هركس بدان دست يافت، در سايه آنها لذّت ايمان را مىچشد و هرگز به دامن فساد و تباهى درنمىغلطد؟
آثار سازنده و تربيتى حضور در مسجد، رفته رفته به ديگر اعمال مؤمن نيز سرايت مىكند؛ زيرا حضور در مسجد، حضور در خانه خداست. به طور طبيعى كسى كه با خانه خدا اُنس دارد، تلاش مىكند تا در خارج از مسجد نيز عملكردى متناسب و همگون با حضور در مسجد داشته باشد.
بنابراين شايسته است مؤمن با يادآورى اينكه بناست روزانه چندين بار در مسجد و خانه دوست، حاضر شود سعى مىكند اعمال و رفتار او در بيرون از مسجد با مسجد رفتن و به حضور دوست شتافتن، متناسب و هماهنگ باشد. در اين صورت است كه به مسجد رفتن نه تنها خود عملى عبادى خواهد بود بلكه به عنوان عاملى براى مراقبت بر ساير اعمال و رفتار و اصلاح آنها نيز مؤثّر خواهد افتاد». [27]
هفتم و هشتم: به خاطر حياء و آبروي خويش ترك گناه ميكند و به خاطر ترس الهي مرتكب عمل خلافي نمي شود:
در ادامه مباحث مربوط به حسنات حضور در مسجد در كلام مولاي متقيان امام علي (ع)، با توجه به اينكه مزيتهاي هفتم و هشتم حضور در مساجد: ترك گناه و عمل خلاف تقريباً مشابه و مرتبط با هم ميباشند. به همين خاطر دو تا بحث باقيمانده از هشت مزيت برشمرده شده، در اين مقال مورد تحليل و بررسي قرار ميگيرد. اميد است كه اين سلسله مباحث مطرح شده بيش از پيش زمينهساز حضور فعالتر و پررنگتر ما در مساجد باشد.
قبل از ورود به موضوع اصلي اين بخش، بايسته است تعريفي دقيق از تقوا داشته باشيم تعريفي كه از مقبوليت عامه نيز برخوردار باشد. در فرهنگ لغت "تقوا" به معناي «پرهيز و ترس از خدا و اطاعت امر او، پرهيزگاري»[28] تعريف شده است. خداوند متعال در قرآن كريم بنيان و اساس شكلگيري مسجد را بر پايه تقوا اعلام فرموده است: لا تَقُمْ فيهِ اَبَداً لَّمَسْجِدٌ اُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ اَوَّلِ يَوْمٍ اَحَقُّ اَنْ تَقُومَ فيهِ فيهِ رِجالٌ يُّحِبُّونَ اَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرينَ؛[29] ترجمه: تو اى رسول ما هرگز در مسجد آنها قدم نگذار و همان مسجد «قبا» كه بنيانش از اول بر پايه تقوى محكم بنا گرديده بر اينكه در آن اقامه نماز كنى سزاوارتر است كه در آن مسجد مردان پاكى كه مشتاق تهذيب نفوس خودند در آيند و خدا مردان پاك و مهذب را دوست دارد.»
با عنايت به اين آيه شريفه مشخص ميشود كه اساس مسجد بر پايه ورع و پرهيز و از گناه شكل گرفته و اين مهم را ما در هيچ از اماكن عبادت ديگر اديان نمي بينيم كه خداوند چنين موضوع مهمي را در ارتباط با مسجد بيان كرده باشد.
بنابراين حضور در چنين مكاني كه از اول نيت بناي آن بر پايه تقوا و پرهيز بنا گرديده، ميطلبد كساني كه در آن حضور پيدا مينمايند در درجه اول راه و منش ترك از معصيت و گناره را در سرلوحه رفتار خويش قرار داده و بر اساس ضرورتها و الزامات ترك معاصي كه در آموزههاي ديني نسبت به انجام آن تأكيدفراواني به عمل آمده است در آن قدم بگذارند. پر واضح است كه «مسجد در جايگاه اصيل خود يك الگوى ارزشگذارى است ارزشهاى فراموش شده در مسجد مطرح مىشود در آن جا نيازمند و ثروتمند، رئيس و زيردست فرمانده و سرباز امتيازهاى مادّى و ظاهرى را كنار مىنهند و همه در كنار يكديگر و دوش به دوش هم مىايستند. در مسجد تنها ارزشهاى حقيقى همچون تقوا و جهاد مطرح است. بر پايه فقه اسلامى شايسته است. آنان كه از فضيلتهايى همچون علم، تقوا، ايثار و جهاد برخوردارند در صف اول نماز جماعت بايستند اين امر خود نوعى ارزشگذارى و ترويج ارزشهاى اصيل است.»[30]
در همين راستا حضور در مسجد، يكى از آثار ايمان و تعبد و تعهد و صلاحيّت دينى افراد است و همين تقيّد عملى، مرز ديندارى و روح اطاعت آنان را، از اشخاصى كه به خصلت ايمان و اطاعت پاىبند نيستند تفكيك مىگرداند در واقع اين امر يكى از ملاكهاى ارزشگذارى مومنين مىباشد. همچنين شركت در نماز جماعت نوعى ارزش محسوب مىگردد اين ارزش بر ديگر ابعاد معنوى - اجتماعى و اقتصادى و... نمازگراران تأثيرگذارى مستقيم دارد كسانى كه در مسجد حضور فعال دارند بيش از ديگران بر رعايت ارزشهاى اسلامى و اخلاقى در جامعه اصرار مىورزند. چون هنجارهاى عرفى حاكم بر جامعه اسلامى در راستاى ارزشهاى اسلامى است به تبع اين افراد ارزشهاى عرفى جامعه را نيز بيشتر مراعات مىكنند.
نبى مكرم و رسول خاتم حضرت محمد(ص) در ارتباط با نقش مسجد در ايجاد تقوا و پرهيزگاري در بين مومنين فرمودهاند: «انّ المَساجدَ بُيُوتُ المُتّقين...؛[31] ترجمه: مسجدها، خانههاى پارسايان و پرواپيشگان است.» و در حديثى ديگر فرمود: «أحَبّ البلاد الَىاللَّه مَساجدُها، وَ ...؛[32]ترجمه: محبوبترين سرزمينها نزد خداوند مسجدها هستند...» در اين حديث كه با زبان كنايه و تمثيل، سخن به ميان آمده نكاتى در خور توجه است:
1. علّت محبوبيّت و قداست و ارزشمندى مساجد اين است كه مردم در آنها با معارف قرآن آشنا شوند و با حضور مستمّر خود سخنان خاندان عترت و نبوّت كه حافظان شريعت و پاسداران آيين اسلام و شارحان كتاب سنّتند - را بشنوند و در نتيجه راه و رسم صحيح زندگى را بيابند واز معصيتها وگناهان دوري نمايند.
2. خوشبختى و موفقيّت اصلى را بايد در آستانهاى الهى(مساجد) جستجو كرد.
3. آرايش حقيقى براى انسان تنها به جامهنو و گران نيست، بلكه به تقوا و آراستگى خلقى و رفتارى است.
4. انسانى كه از پروردگار خويش گسسته است، موجودى بىپشتوانه و بىپناه است، ليكن مساجد به سبب انتسابشان به خدا پناهگاهى مطمئن و پشتوانهاى محكم براى مردم مؤمن و متديّن محسوب مىشوند. و زمينههاي دوري و ترك از گناه در ايشان تقويت ميشوند.
مساجد، به طور كلّى ميدان كسب فضايل و ارزشهاى والا و معنوىاند، و انسانى كه ساعاتى از عمر خود را در آن مىگذراند به كمالاتى دست پيدا مىكند و يا بايد دست پيدا كند كه هستى را براى وى معنىدارتر، و وجود را ارزشمندتر و پايدارتر مىگرداند.[33]
و براين اساس حضرت امام صادق (ع) در روايتى مىفرمايند: «بر شما باد حضور در مساجد كه آنها خانههاى خدا در روى زمين است و آنكه پاك و منزه در آن حضور يابد، خداوند گناهان او را پاك مىسازد.» [34]
بنابراين ميتوان گفت كه از كاركردهاي مهم مساجد با وجود تنوعپذيرى اين كاركردها، وجه تقواپذيري و پرهيز و ورع از گناه و محرمات و نيز تشويق و ترغيب در ترك معاصي بوده و به همين خاطر است كه به مسجد روندگان همواره تأكيده شده است كه برداشت اخلاقى لازم را از اين جايگاه مقدس براى خود، خانواده و جامعه خود، كسب نمايند. «شركت در نماز جماعت در مساجد، و به صف عبادت مؤمنان پيوستن، با آنان به ركوع و سجود و قيام و قعود و راز و نياز پرداختن، و در موج جماعت تلاش نمودن، سبب مشمول عنايت خداوند واقع شدن و موجب پاك گرديدن از گناه نيز مىشود. پيامبر اسلام(ص) فرموده است: مَنْ آتى الجَماعةَ ايماناً و اِحْتِساباً، اِسْتَأنفَ اَلعَملَ؛ [35]ترجمه: هركس فقط از روى ايمان و عمل خالص براى خدا انجام دادن - به دور از ريا و خودنمائى و راحتطلبى و اغراض فاسد ديگر - در نماز جماعت شركت كند، خداوند مهربان گناهان او را مىآمرزد، او پاك و پاكيزه مىگردد و مانند كسى مىباشد كه تازه به تكليف رسيده و اكنون مىخواهد اعمال و تكاليف خود را شروع كند.[36]
با توجه به مطالب فوق، تلاش شده است بيش از پيش به نقش اساسي مسجد در از بين بردن بسترهاي گناه و تشويق وترغيب اهالي مسجد به ترك محارم و معاصي و عمل به واجبات و امور حلال تبيين و تشريح گردد. در پايان اين بحث با هدف تنوير بيشتر اذهان و افكار خوانندگان محترم به اهميت و جايگاه اين موضوع مهم به يك روايت وارده در اين ارتباط اشاره ميكنيم: «يكى از جوانان مدينه كه از ياران رسول خدا (ص) بود، در نماز جماعت مسجد شركت مىكرد و پشت سر آن حضرت نماز مىخواند، امّا از سوى ديگر مرتكب خلاف و عمل منافى عفّت هم مىگرديد! كسى وضع خلافكارى آن جوان را به گوش رسول خدا(ص) رسانيد، امّا با توجّه به اينكه به نظر مىرسيد آن جوان تازه نماز خوان شده بود، رسول خدا(ص) فرمود: طولى نمىكشد كه نماز او را از عمل خلاف باز مىدارد، كه چند روزى بيش نگذشت و آن جوان راه توبه و بازگشت از گناه را پيش گرفت و خود را اصلاح نمود».[37]
1- نوبهار ر وسائل الشيعه، ج 3، ص 480. و امالي شيخ صدوق ص 318.
2- سوره توبه آيه 18.
3- قرآن كريم، سوره جمعه، آيه 2.
4- رحيم، سيماي مسجد، ج2، ص26تا 34.
5- همان منبع.
6- امانپور قرائىايرج، ارتباط مسجد با مراكز آموزشى، مجله مسجد، شماره ،34 ص 51.
7- نوبهار رحيم، سيماي مسجد، ج2، ص26تا 34.
8- همان منبع.
9- همان منبع.
10- فتحى واجارگاه كورش، مقاله تأملى دوباره بركاركردهاى مسج،د (مسجد نقطه وصل)، ص 13.
11- موظف رستمي محمد علي، آيين مسجد، ج،2ص63.
12- كنزالعمال ج 7، ص 650.
13- همان منبع
14- سيد علوي سيد ابراهيم ، مسجد و ارزشها، مجله مسجد شماره 17، ص61
15- روضةالمتقين - ج12، ص87، تحتالعقول ص -215 / فضائل الشيعه - شيخصدوق - ص 54.
16- قرآن كريم، سوره اعلي، آيات 9 و10
17- قرآنكريم، سوره غافر، آيه 60.
18- قرآنكريم، سوره نمل، آيه 62.
19- قرآنكريم، سوره بقره، آيه 186.
20- قرآنكريم، سوره اعراف، آيه 29.
21- مجلسى محمدباقر، بحارالانوار، ج47، ص 347.
22- مجلسى محمدباقر، بحارالانوار، ج47، ص 347.
23- افتخارى اصغر - سيره تبليغى پيامبر اكرم(ص) ص 90 تا ص 92.
24- الاحتجاج، احمدبن على بن ابىطالب طبرسى، ج1 ص29.
25- احمدى حكمتى حسن، نقش تبليغى مسجد درعصر پيامبر(ص) مجله مسجد، شماره چهل و يكم، ص 57.
26- غزالى محمد، احياءالعلوم، ج2، ص 398.
27- فراهتى عباسعلى - مسجد نخستين پايگاه عبادى، سياسى - مجله مسجد شماره 18 ص24.
28- عميد حسن، فرهنگ فارسي عميد، ج1، ص602.
29- سوره توبه آيه 108
30- نوبهار رحيم - مسجد نمونه - ص 51.
31- كنزالعمال، ج7، ص 659.
32- كنزالعمال، ج7، ، ص 648.
33- سيد علوى سيدابراهيم - مسجد و ارزشها - مجله مسجد شماره 17 - ص 61 و ص 62.
34- بحارالانوار - 10/08/17.
35- ثوابالاعمال - ص 59.
36- جلوههاى نماز - احمد صادقى اردستانى، ص 322 و ص 323.
37- بحارالانوار ج 79 - ص 198
يكشنبه 7 آذر 1389 - 10:10