فرهنگي و هنري
حسين آرياني
نقد فيلم حيران (شاليزه عارفپور)
حيران درباره عشق پاك و بيآلايش ماهي دختر روستايي (باران كوثري) به پسري افغاني (مهرداد صديقيان) است. حيران متعلق به نوعي از فيلمهاي عاشقانه است كه در اين چند سال در سينماي ايران رايج شده است. به اين فيلمها شايد بتوان عنوان عاشقانههاي روستايي را اطلاق كرد. سهگانه خسرو معصومي، رسم عاشقكشي(1382)، جايي در دوردست (1384) و باد در علفزار ميپيچد(1386) نمونههاي خوب چنين فيلمهايي هستند.
حيران مانند فيلمهاي ذكر شده، خط داستاني كه بارها تكرار شده را به كار گرفته است. داستاني كه به دفعات آن را ديده يا شنيدهايم و متأسفانه نكات و ايدههاي داستاني جديد و خلاقانهاي به آن افزوده نشده است. البته شايد اين نكته كمتر در فيلمهاي ديگر استفاده شده باشد كه يكي از طرفين رابطه عاطفي يك فرد افغاني است (هر چند اين مورد را هم در فيلم باران- مجيد مجيدي- ديده بوديم) و به همين بهانه هم، عارفپور مشكلات افغانيهايي كه به ايران مهاجرت كردهاند را در پسزمينه يك داستان رمانتيك به تصوير ميكشد.
هر چند مضمون و پيرنگ فيلمنامه تكراري است، ولي عارفپور نشان ميدهد كه در كارگرداني حرفهايي براي گفتن دارد. در فيلم آگاهانه حركات دوربين كم است تا اين داستان تلخ به صورتي كاملاً واقعگرا و بدون اغراق نمايشگرانه به تصوير كشيده شود. تصاوير فيلم تركيببندي خوب دارند به خصوص صحنههاي طبيعت چشمنواز شمال به خوبي به تصوير درآمدهاند در دل اين طبيعت مهر و عاطفه موج ميزند. صحنهاي هم در ياد ميماند كه ماهي در هم شكسته با چادر از خانه بيرون ميرود. كه در اين تصوير استيصال و رنج ماهي به نحو مؤثري القا ميشود.
عارفپور در حيران به وجه واقعگرا و اجتماعي فيلم بيش از وجه رمانتيك آن اهميت داده است. وجه واقعگرا و مستند فيلم در توجه عارفپور به جزئيات زندگي، كاملاً حس ميشود. دشواريهاي زوج جوان در كلانشهر تهران با جزئيات كامل و دقيق به نمايش درميآيد.
صحنههاي احساسي فيلم با وجود مؤثر بودن، هرگز به دام احساسات رقيق نميافتند كه اين براي يك فيلم عاشقانه امتياز قابل توجهي است. ميتوانيم به پايان فيلم اشاره كنيم كه حيران را سوار اتوبوس به افغانستان باز ميگردانند و ماهي، گريان به دنبال اتوبوس ميدود، ولي هرگز گريههاي ماهي برانگيزاننده احساسات رقيق نيست.
حيران با وجود همه ضعفهايي كه دارد تماشاگر را مشتاق به ديدن ميكند و تا به انتهاي به دنبال خود ميكشاند كه اين امتياز كوچكي براي اولين ساخته يك فيلمساز نيست، هر چند كه مشخص است كه يكي از اهداف ساخت فيلم، شركت در جشنوارههاي خارجي بوده، اما مانند بسياري از فيلمهاي جشنوارهاي خستهكننده و كسالتبار نشده است.
فيلمبرداري حسين جعفريان چشمنواز و تأثيرگذار است. بازي بازيگران اغلب قابل توجه است، به خصوص باران كوثري كه انگار محو و شوريده عشق شده و خسرو شكيبايي در نقش پدربزرگي كه همدل و همراه دخترك است، ولي گاه نميتواند نگراني و اعتراض خود را پنهان كند. در اين ميان بازي مهرداد صديقيان به خوبي بازيهاي قبلي او نيست. چهره او در فيلم به خوبي احساساتش را بروز نميدهد و لهجه او به جاي آنكه يادآور لهجه افغاني باشد، لهجه جنوب او در اتوبوس شب را به ياد ميآورد.
به هر حال با وجود آن كه حيران ضعفهاي يك فيلم او را دارد، ولي به عنوان اولين فيلم شاليزه عارفپور قابل قبول به نظر ميرسد.
چهارشنبه 5 اسفند 1388 - 9:20