نقد و تحليل
حسين آرياني
مقايسه آراي داوران و منتقدان هميشه جذاب به نظر ميرسد چرا كه به دلايل متفاوتي گاه اين نظرها منطبق بر هم ميشوند و گاه كاملاً در تضاد با هم قرار ميگيرند. دليل اين تضادها در بيشتر موارد آن است كه داوران جشنواره فجر علاوه بر مسائل تخصصي و هنري، سياستگذاريهاي كلان سينمايي را هم در نظر ميگيرند ولي منتقدان از اين محدوديت برخوردار نيستند و ميتوانند حتي فيلمي بسيار شخصي و داراي ارزشهاي خاص هنري را انتخاب كنند، هر چند در بعضي از موارد داوران شايد به دليل تركيب داوري خاصشان، خارج از سياستگذاريها عمل ميكنند و نظر داوران و منتقدان به هم نزديك ميشود. تبلور آراء داوران و منتقدان در بخش بهترين فيلم نمايان ميشود. (كه در اين مقاله هم به همين بخش پرداخته شده است) رأيگيري منتقدان بعد از جشنواره به طور متمركز از سال 1368 به بعد انجام گرفته است، بنابراين نگارنده هم از اين تاريخ به بعد به مقايسه آراي داوران و منتقدان پرداخته است.
در اين مقاله به تفاوت اين نظرها پرداخته شده است. بنابراين به سالهايي كه نظر منتقدان و داوران يكي بوده يا بسيار به هم نزديك بوده، پرداخته نشده است و سعي شده كه تفاوتها و دليل اين تفاوتها تحليل شود تا تضاد ديدگاه داوران و منتقدان در سالهاي اشاره شده مورد بررسي قرار ميگيرد.
هشتمين جشنواره فجر (1368): تفاوتي بسيار چشمگير
در هشتمين جشنواره فيلم فجر، فيلم «مهاجر» (ابراهيم حاتميكيا) به عنوان بهترين فيلم برگزيده شد، در حالي كه فيلم برگزيده منتقدان «دندان مار» در هيچ رشتهاي جايزهاي به دست نياورد. ميتوان اوج تفاوت ديدگاه داوران و منتقدان را در همين دوره از جشنواره ديد. دليل اين مسئله را ميتوان در همان سياستگذاريهاي جشنواره دنبال كرد. ابراهيم حاتميكيا فيلمساز متعهد و جنگي سينماي ايران بعد از فيلم «ديدهبان» فيلمي ساخته بود كه نشان از پيشرفت فراوان او داشت.
شخصيتپردازي ملموس رزمندگان در اين فيلم كه نقاط ضعف و قدرت را با هم داشتند در كنار نقش تحول يابنده هواپيمايي كوچك به نام «مهاجر» كه به تدريج بدل به يك پيامآور مهر و عشق و دوستي ميشود داوران را سر ذوق آورد تا اين فيلمساز دفاع مقدس را مورد تشويق خود قرار دهند. در مقابل «دندان مار» با انتقاد تند اجتماعياش به عوارض جنگ معلوم است كه نميتواند مورد توجه قرار بگيرد و اين ظلمي به فيلم كيميايي بود چرا كه هنوز هم بسياري «دندان مار» را بهترين فيلم پس از انقلاب كيميايي ميدانند. «دندان مار» با نگاهي موشكافانه و انتقادي به تهران پس از جنگ و نسل تازه جنوبيهاي جنگزده در آن ميپرداخت، اين نگاه تيره و تلخ به عوارض جنگ كه «دندان مار» در مقابل نگاه عارفانه و معنوي حاتميكيا به دفاع مقدس در «مهاجر» قرار گرفت مشخص است كه داوران در اين ميان كدام فيلم را خواهند پسنديد.
يازدهمين جشنواره فيلم فجر (1371): ملودرام جنگي در مقابل فيلمي جمع و جور
در يازدهمين جشنواره فجر، فيلم «از كرخه تاراين» (ابراهيم حاتميكيا) جايزه بهترين فيلم را دريافت كرد و فيلم «سارا» (داريوش مهرجويي) فيلم برگزيده منتقدان بود.
فيلم «از كرخه تاراين» قبل از اكران در جشنواره سر و صدا به راه انداخته بود به خصوص شايعه شده بود كه صحنه فرياد زدن رزمنده كنار رود راين قرار است سانسور شود كه البته سانسور نشد. نگاه غمخوارانه و ملودراماتيك حاتميكيا به آدمهاي جنگ، داوران را مجاب كرد كه به او رأي بدهند، در مقابل فيلم كوچك و جمع و جور سارا چندان به چشم نيامد، در «سارا» مهرجويي نقبي به دل جامعه سنتي ايران ميزند و اقتباس هنرمندانه از نمايشنامه «خانه عروسك» ايبسن ارائه ميكند. سارا فيلمي زنمحور است كه زن در انتها مقابل شوهرش ميايستد و به نوعي نگاهي انتقادي به سنتهاي غلط خانوادگي دارد. مشخص است كه چنين نگاه موشكافانه به جامعه سنتي در مقابل يك ملودرام جنگي متعهد شكست بخورد.
دوازدهمين جشنواره فجر (1372): دهنكجي به جشنواره كن
در دوازدهمين جشنواره فجر در حالي كه فيلم خوب «زير درختان زيتون» (عباس كيارستمي) در جشنواره شركت داشت. هيأت داوران، فيلمي را شايسته انتخاب ندانست و به فيلمهاي «حماسه مجنون» در بخش مسابقه جشنواره كن پذيرفته شده بود و داوران آشكارا با بياعتنايي به اين فيلم به اين موفقيت «زير درختان زيتوان» دهنكجي كردند. جالب آن است كه «تيك تاك» كه فيلمهاي سالهاي دور كيارستمي را به ياد ميآورد، سيمرغ بلورين گرفت و فيلم «زير درختان زيتون» كه برخي آن را بهترين بخش سهگانه كيارستمي ميدانند مورد بياعتنايي قرار گرفت. اين در حالي بود كه «زير درختان زيتون» شخصيت قدرتمند كارگر جواني را در خود داشت كه در دل ويرانههاي زلزله، به دنبال عشق ميرود. فيلم با صحنه زيبايي كه پسر در پهنه دشت به دنبال محبوبش ميرود، پايان مييابد. صحنهاي كه خود به تنهايي به دريافت يك سيمرغ بلورين ميارزيد.
سيزدهمين جشنواره فجر (1373): فيلمي عاشورايي در مقابل درامي اجتماعي
در سيزدهمين جشنواره فيلم فجر، «روز واقعه» (شهرام اسدي) كه تا آن زمان بهترين فيلم تاريخي- مذهبي سينماي ايراني محسوب ميشد، مورد تشويق قرار گرفت و به عنوان بهترين فيلم برگزيده شد. اين در حالي بود كه درام، متفاوت و عميق «روسري آبي» (درخشان بنياعتماد) كه توسط منتقدان برگزيده شد، از جايزه بهترين فيلم بينصيب ماند. فيلم «روز واقعه» فيلم تاريخي- مذهبي خوش ساخت و قابل تأملي بود كه از امكانات فراواني كه در اختيارش قرار گرفته بود به نحو احسن استفاده كرد. «روز واقعه» فيلمي قابل ستايش از واقعه كربلا بر اساس فيلمنامه قدرتمند بهرام بيضايي بود.
شانزدهمين جشنواره فجر (1376): روايت بازماندههاي جنگ در مقابل درامي شخصي
در شانزدهمين جشنواره فيلم فجر، فيلم آژانس شيشهاي (حاتميكيا) فيلم برگزيده داوران بود. اين در حالي بود كه «درخت گلابي» (مهرجويي) از جانب منتقدان انتخاب شد. حاتميكيا در «آژانس شيشهاي» درامي پركشش در فضاي محدود يك آژانس هوامپيمايي خلق ميكند كه نگاهي حقطلبانه به وضعيت امروزين رزمندگان دارد. رزمندگاني كه در چنبره روابط آزمندانه و مادي جامعه به فراموشي سپرده شدهاند. ناگفته مشخص است كه اين مضمون در كنار ساخت حرفهاي اثر تا چه حد ميتواند روي داوران تأثيرگذار باشد. در طرف مقابل فيلم شخصي داريوش مهرجويي قرار داشت كه يكي از عاشقانهترين فيلمهاي سينماي ايران است. «درخت گلابي» با نوستالژي كه در خود دارد و ترسيم دنياي كودكانهاي از سالهايي دور همراه با فضايي رمانتيك، منتقدان را به خود جذب كرد ولي مشخص است كه اين ويژگيهاي خلاقانه و درونگرايانه در مقابل ويژگيهاي برونگرايانه «آژانس شيشهاي» نظر داوران را به خود جلب نميكند.
بيست و يكمين جشنواره فجر (1381): دو نسل، دو ديدگاه
در بيست و يكمين جشنواره فجر، «ديوانهاي از قفس پريد» (احمدرضا معتمدي) جايزه بهترين فيلم را به دست آورد و «نفس عميق» (پرويز شهبازي) بهترين فيلم از ديدگاه منتقدان بود. در آن سالها كه تنش ميان سينماي ايران و صدا و سيما به خصوص در زمينه پخش تيزرهاي فيلمها، پيش آمده بود. داوران جشنواره بيست و يكم فيلم «ديوانهاي از قفس پريد» توليد سيما را به عنوان بهترين فيلم انتخاب كردند. فيلمي درباره سرخوردگيهاي يك نسل در مقابل «نفس عميق» كه به گونهاي هنرمندانه، مشكلات نسل جوان را تصوير ميكرد مشكلاتي كه گاه آنها را به سمت عصيان سوق ميداد. اين تصوير خلاقانه از نسل جوان باعث شد كه پرويز شهبازي جايزه بهترني فيلمنامه را براي «نفس عميق» بگيرد، ولي گويي نگاه شهبازي به اندازه ديالوگهاي پرطمطراق و شخصيتپردازيهاي پرتكلف «ديوانهاي از قفس پريد» براي داوران جذاب نبوده است.
بيست و چهارمين جشنواره فجر (1384): توجه به سينماي جنگ
در بيست و چهارمين جشنواره فيلم فجر «به نام پدر» (حاتميكيا) جايزه بهترين فيلم جشنواره را كسب كرد و فيلم «چهارشنبهسوري» (اصغر فرهادي) فيلم برگزيده منتقدان بود. اين در حالي بودكه «به نام پدر» در كارنامه حاتميكيا فيلمي متوسط محسوب ميشد و مضمون تقابل و تعامل بين نسلها در آن هرگز تعميق نميشد اما گويي مضمون «به نام پدر» در مورد دفاع مقدس و دغدغههاي هميشگي داوران در اين مورد كار خود را كرد و جايزه به اين فيلم رسيد و درام قدرتمند «چهارشنبهسوري» ناديده گرفته شد.
فيلمي كه يكي از بهترين آثار فرهادي به شمار ميآيد در درامپردازي بسيار موفق است و هر لحظه نكته داستاني جديدي را نمايان ميكند. فرهادي با «چهارشنبهسوري» نشان داد كه يك فيلمساز اجتماعي موفق است كه بدون قصد شركت در جشنوارههاي رنگارنگ خارجي مشكلات اجتماعي را تصوير ميكند تا با انبوه تماشاگران ارتباط برقرار كند.
بيست و پنجمين جشنواره فجر (1385): انتخابي خارج از كادر
در بيست و پنجمين جشنواره فيلم فجر، فيلم «روز سوم» (محمدحسين لطيفي) جايزه بهترين فيلم را گرفت اما فيلم برگزيده منتقدان «خونبازي» (رخشان بنياعتماد) بود. البته فيلم «روز سوم» در شرايطي نابرابر با «خونبازي» جايزه بهترين فيلم را گرفت، چرا كه بنياعتماد به دليل شركت در بخش مسابقه جشنواره شهر از شركت در بخش مسابقه سينماي ايران كنار كشيد. به همين دليل خونبازي كه ميتوانست در صدر بخش بهترين فيلم جاي بگيرد جايش را به «روز سوم» داد. به خصوص آنكه دورههاي قبلي جشنواره نشان داده بود كه در بخش جوايز توجه ويژهاي به فيلمهاي بنياعتماد ميشود. «روز سوم» با روايتي تازه از دفاع مقدس مورد توجه قرار گرفت. روايتي جديد كه از رزمندگان ايراني چهرهاي طناز و ملموس تصوير كرده و شخصيتپردازي به ويژه در مورد افسر عراقي هم در آن قابل توجه بود. در مقابل «خونبازي» روايتي مدرن دارد و خط داستاني در آن كمرنگ است و همه فيلم متمركز به موقعيتهاي دختر معتاد است. اين نگاه آسيبشناسانه به مقوله اعتياد و مشكلات جوانان باعث شد كه «خونبازي» در بخش مسابقه بينالمللي جشنواره فجر جايزه بگيرد.
در بيست و هفتمين جشنواره فجر (1387) هم اين روند تفاوت در آراء ادامه داشت و در مقابل فيلم «ترديد» (واروژ كريم مسيحي) كه فيلم برگزيده داوران بود، فيلم «درباره الي» (اصغر فرهادي) فيلم منتخب منتقدان شد.
يكشنبه 17 آبان 1388 - 15:38