گفتگو
آرام
گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمين يعقوب ديلمقاني (مدير كلّ تشكّلهاي ديني و مراكز فرهنگي)
ادارة کلّ تشکّلهاي ديني، بخشي از معاونت امور فرهنگي و تبليغ سازمان تبليغات اسلامي است که وظيفة سازماندهي و نظارت بر فعاليت اين گروه از تشکّلها را بر عهده دارد. وجود دهها هزار از اين گونه تشکّلها در کشور، دشواري وظيفة اين ادارة کل را به خوبي نشان ميدهد، زيرا اولاً اين تشکّلها به لحاظ فرهنگي يکسان نيستند و در ثاني، مردمنهاد هستند و اگر با ظرافت و دقّت خاص با آنها رفتار نشود، يا متلاشي ميشوند يا شور و تحرّک ناشي از مردمي بودنشان از بين ميرود. اين به خصوص در مورد هيئتهاي مذهبي بارزتر است. حجتالاسلام ديلمقاني با تشريح فعاليتهاي اين اداره، نکات مهمي را دربارة وضعيت تشکّلهاي مذهبي موجود و چگونگي سازماندهي آنها و حمايت از آنها براي ارتقاي کيفيت فعاليتشان بيان کرده است و حساسيت رسيدگي و توجه به اين تشکّلها را يادآور ميشود. وي تأکيد ميکند، يکي از ابزارهايي که دشمن اميدوار است با استفاده از آن به نظام جمهوري اسلامي ضربه بزند، همين تشکّلهاي مذهبي است و نظام با هوشياري کامل در پي محافظت از اين تشکّلهاست.
وظايف و اهدافي که براي اين بخش از معاونت پژوهشي سازمان تبليغات تعريف شده چيست؟
ادارة کلّ تشکّلهاي ديني، داراي چهار گروه است که عبارتاند از: هيئتهاي مذهبي، کانونهاي فرهنگي تبليغي، انجمنهاي اسلامي، و اقشار تأثيرگذار بر فرهنگ ديني. گروه انجمنهاي اسلامي در سه قسمت فعال است: انجمنهاي اسلامي کارگري، انجمنهاي اسلامي کارمندي، و انجمنهاي اسلامي اصناف و محلات.
انجمنهاي اسلامي دانشجويي چطور؟
آنها هم جزو موارد تحت پوشش ما هستند، اما فعلاً روي آنها کار نميکنيم. البته در برخي استانها، در اين رابطه فعال شدهايم اما اينها مانند ديگر انجمنهاي اسلامي پرتعداد نيستند. در بخش اقشار تأثيرگذار بر فرهنگ ديني، بسياري از اقشار جامعه را ميتوان در نظر گرفت ولي ما بيشتر براي مداحان و شعراي اهل بيت و معممين و مربيان پرورشي برنامه داريم که البته بايد اين برنامهها گسترش يافته و اقشار ديگر را هم پوشش بدهيم. در قسمت کانونهاي فرهنگي تبليغي هم ما با کانونهايي سر و کار داريم که به شکل خاصّي که تعريف کردهايم در تبليغ دين و فرهنگ اسلامي و اخلاق اسلامي و توسعه و ترويج معارف قرآني فعال هستند. وظيفة اصلي اين اداره، ساماندهي و حمايت از تشکّلهاي ديني است. براي دستيابي به اين هدف اصلي، شاخصهايي تعريف شده و ادارات استانها موظف شدهاند، اين شاخصها را احراز نمايند. با اين شاخصها ما به آساني ميتوانيم، فعاليت و عملکرد ادارات استانها را ارزيابي کنيم و بفهميم تا چه ميزان پيشرفت داشتهايم.
در مورد اقشار تأثيرگذار بر فرهنگ ديني، اشاره کرديد به سازماندهي مداحان در کشور. اين برنامهاي است که در خود سازمان طراحي شده و بسيج سازمان هم در اجراي آن نقش داشته است. آيا طرح شما همان است يا چيزي است متفاوت؟
سازمان نقش يک قرارگاه فرهنگي را ايفا ميکند و بيشتر به مديريت فرهنگي ميپردازد تا ظرفيتهاي موجود در جامعه شناسايي شده و حتّي ظرفيتهاي جديد براي کساني که در حوزة فرهنگ ديني فعاليت ميکنند، ايجاد بشود. در مورد مداحان نيز به همين شکل عمل ميشود. ما ميخواهيم سازماندهي کنيم...
اين همان کاري است که بسيج سازمان هم ميگويد...
ما براي ساماندهي اقشار مختلف، روشها و فرايندهايي را تعريف و ابداع کردهايم. از جمله کارهاي مهم سازمان تبليغات در سالهاي اخير، يکي تشکيل شوراي هيئتهاي مذهبي است، و دوم، تشکيل کانون مداحان است. اعضاي شوراي کانون مداحان در شهرستانها و استانها انتخاب شدهاند. اين دو حرکت براي ما بسيار مهم و براي دستيابي به اهداف مورد نظر، بسيار راهگشا هستند. براي مثال، شوراي هيئتهاي مذهبي چند وظيفه دارد. يکي از اين وظايف، شناسايي و تشکيل پرونده و انجام فرايند صدور مجوز براي هيئتهاي مذهبي است. اين يک کار سهل و ممتنع است. سهل است اگر توسط خود اعضاي هيئتهاي مذهبي انجام شود و سخت ميشود اگر دولت يا دستگاههاي نظارتي بخواهند متولّي اجراي آن بشوند. بدين ترتيب، بعد از شناسايي و تشکيل پرونده و صدور مجوز فعاليت، بايد بر آنها نظارت کنيم. حال ما با اين امکاناتي که داريم چگونه بايد بر اين تشکّلها که تعداد آنها بيش از چهل هزار است، نظارت نماييم؟ اينجا باز هم اين شوراها کارساز هستند. البته سياستگذاري و تعيين بايدها و نبايدها توسط سازمان انجام ميشود.
سياستها و برنامههاي سازمان با چه مکانيسمي به اين شوراها و از طريق آنها به تشکّلهاي مذهبي منتقل شده و تسرّي داده ميشوند؟
اين شوراها در دفاتر استاني سازمان داراي اتاق هستند و به صورت منظّم با سازمان ارتباط دارند. به هر حال اين کار مهمي است که انجام شده. يک ابتکار ديگر هم داشتهايم که عبارت است از تهية بانک اطلاعات از هيئتها و ارتباطگيري با آنها از طريق شبکه. اين به ما کمک ميکند که تواناييهاي هيئتها را بشناسيم و بدانيم در هر منطقه کدام هيئت فعاليت مؤثرتري دارد. شوراهاي هيئتهاي مذهبي با در اختيار داشتن اين اطلاعات ميتوانند برنامههاي سازمان را با چشم باز پيش ببرند و روي هيئتهاي مختلف، به ميزان انتظاري که از آنها ميرود، کار کنند و موجب ارتقاي آنها بشوند. در واقع از طريق شبکه، ما اطلاعات و برنامهها و انتظاراتمان را از هيئتها مطرح ميکنيم و هر هيئت ميتواند با مراجعه به اين پايگاه و با استفاده از شناسه و رمز عبور اختصاصي خود، اين برنامهها و اطلاعات را بگيرد.
دربارة مجوزي که براي هيئتها صادر ميشود هم توضيح بدهيد که چه روندي دارد، با توجه به اينکه اين هيئتها معمولاً خودجوشند؟ آيا آنها احساس نياز ميکنند که اين مجوز را بگيرند و آيا براي ترغيب آنها به دريافت مجوز تمهيدي انديشيده شده و امتيازي در نظر گرفته شده است؟
اول بايد ببينيم که اين مجوّز به چه درد اين هيئتها ميخورد. مردم معمولاً در رابطه با مسائل ديني و اخلاق اسلامي به دو محل چشم داشتهاند. يکي مساجد بوده است و ديگري هيئتها. بنابراين هيئتها در کنار مساجد، نقش مؤثر و بسيار مهمي در گسترش فرهنگ و مفاهيم ديني داشتهاند. به همين دليل است که مساجد و هيئتهاي مذهبي تعدادشان در کشور بسيار زياد و بيش از هر نهاد ديگر است و همين خود نشاندهندة اهميت آنها ميباشد. بديهي است که دامن اين هيئتها بايد دور از هرگونه شائبه و کژرفتاري باشد. در اين ترديدي نيست که دشمن به دنبال اين است که از طريق انحراف در فعاليت هيئتهاي مذهبي، باورهاي مردم را به نفع سياستهاي شوم خود تغيير دهد. من خبري را همين چند روز اخير خواندم مبني بر اينکه يکي از افراد ضدانقلاب مقيم خارج کشور گفته است که براي براندازي نظام بايد هيئتهاي مذهبي و حسينيه تأسيس کنيم! اين خيلي مهم است که دشمن به اين نتيجه رسيده که با سوء استفاده از مکانهايي که مردم به آن اعتماد دارند، عليه دين و نظام جمهوري اسلامي فعاليت کند. بدين جهت نظام جمهوري اسلامي تلاش ميکند، هيئتهاي ديني را در مقابل اين گونه توطئهها محافظت کند. اينجاست که صدور مجوز براي اين هيئتها اهميت مييابد و به عبارت ديگر اين اقدام يک خدمت بزرگ است به خود اين هيئتها و به فرهنگ ديني جامعه و ميتواند از شکلگيري هيئتهايي که ممکن است آگاهانه يا ناآگاهانه در خدمت اهداف دشمن فعاليت نمايند، جلوگيري کند. همچنين از فوايد صدور مجوز ميتوان به ايجاد امکان برنامهريزي عملي براي ارتقاي کيفيت هيئتها اشاره کرد.
اينکه جايگاه قانوني اين کار چيست، بايد يادآور شوم که سازمان تبليغات همواره مورد توجه هيئتها بوده و اينها به نوعي يک رابطة عاطفي و صميمانه با سازمان داشتهاند. در حقيقت هيئتها همکاري با سازمان تبليغات اسلامي را تکليف شرعي خود ميدانستهاند و به اين نتيجه رسيده بودند که براي جلوگيري از نفوذ دشمن، بايد با سازمان تبليغات هماهنگ بشوند. امروز هم بدون کوچکترين اجباري حدود چهل هزار هيئت در سراسر کشور به دفاتر سازمان مراجعه و ثبت نام کردهاند تا بعد از بررسي و ارزيابي، مجوز بگيرند. اخيراً با تنفيذ اساسنامة سازمان تبليغات، اين موضوع پشتوانة قانوني هم پيدا کرده و بعد از اين، هر تشکّل ديني که تحت عنوان کانون فرهنگي ديني يا انجمن اسلامي يا هيئت مذهبي بخواهد فعاليت کند بايد از سازمان تبليغات مجوز داشته باشد.
البته يک مسئلهاي هم ميان ما و وزارت کشور وجود داشت که فکر ميکنم با اين اساسنامه که مقام معظّم رهبري آن را توشيح کردند، آن مسئله مرتفع گرديده است.
اختلاف مربوط به تداخل وظيفة صدور مجوز براي سازماندهي مردمنهاد؟
بله. اين را به دليل اهميتي که دارد توضيح ميدهم. اخيراً وزارت کشور براي فعال شدن سمنها اقدام کرد و سامانهاي را طراحي کرد در دو مرحله. در مرحلة اول اعلام کرد تمام سمنهايي که ميخواهند در کشور فعال شوند، بايد از وزارت کشور مجوز بگيرند و فرايند اخذ مجوز هم به اين ترتيب است که اساسنامة سمن به وزارت کشور ارائه ميشود و وزارت هم بررسي ميکند که حوزة فعاليت آن به کدام نهاد مربوط ميشود. سپس وزارت کشور از چهار دستگاه استعلام ميکند که عبارتند از: وزارت اطلاعات، قوه قضائيه، نيروي انتظامي، و دستگاهي که فعاليت سمن مورد نظر به آن مربوط ميشود. از اين روند چند دستگاه مستثنا شدند تا رأساً به بررسي و صدور مجوز اقدام کنند؛ مانند بهزيستي، آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامي. اما سازمان تبليغات جزو دستگاههاي مستثنا نبود که ما در اين رابطه با وزارت کشور مکاتبه کرديم و مدارکي ارائه کردهايم از مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي مبني بر اينکه نظارت بر کانونها و انجمنها و هيئتهاي مذهبي جزو وظايف سازمان تبليغات است و قرار شده مذاکراتي انجام شود.
در صدور مجوز براي هيئتهاي مذهبي چه معيارهايي در نظر گرفته ميشود؟
ما براي آنکه بتوانيم هيئتها را در مسير اعتلا قرار بدهيم، و هماهنگي وسيعي ميان آنها ايجاد کنيم، حداقلهايي را در نظر گرفتهايم. پيش از پرداختن به اين معيارها، ذکر اين نکته لازم است که نگاه ما به هيئتهاي مذهبي، نگاه آمرانه نيست بلکه نگاه نظارتي و هدايتي است تا از تواناييهاي آنها بهتر استفاده شود و نقاط ضعفشان برطرف گردد. همچنين برنامههاي ما به طريقي تنظيم ميشود که هر فعاليتي که از عهدة خود اين هيئتها برميآيد، توسط خودشان انجام شود و در مواردي که آنها نميتوانند نتيجه بگيرند، ما سرمايهگذاري مادي و معنوي بنماييم. مثلاً در بخش آموزش مبلّغ دستگاههاي دولتي و حکومتي بايد سرمايهگذاري کنند چون براي بخش خصوصي توجيه اقتصادي ندارد. اين سرمايهگذاري البته براي دولت هزينه است اما منافع معنوي آن به همة مردم ميرسد و در نتيجه جزو کارهاي عامالمنفعه است.
حالا معيارهاي ما براي هيئت مذهبي چيست؟ يک هيئت حتماً بايد آموزش قرآن (حداقل در حدّ روخواني) داشته باشد. اگر هيئتي نتواند مدرّسي براي تأمين اين حدّ اقل را در اختيار بگيرد، سازمان تبليغات وارد ميدان ميشود و به تربيت مدرّس قرآن ميپردازد. براي اينکه اين هيئتها منفعل نشوند، ما اعلام کردهايم به آنها مجوز موقت ميدهيم و در يک مدّت معين آنها بايد از بين اعضاي هيئت، نفر يا نفراتي را که تواناييهاي لازم را دارند، معرفي کنند تا در دورههاي آموزشي تربيت مدرّس قرآن شرکت نموده و سپس در همان هيئتهاي خودشان به تدريس قرآن بپردازند.
معيار دوم، داشتن مجلس وعظ و خطابه است براي اعتقادات اسلامي و معيار سوم هم بيان احکام است. اين مجالس بالطبع بايد توسط يک روحاني برگزار شوند و باز در اينجا ما به هيئتها کمک ميکنيم. هيئتها ميتوانند نفر يا نفراتي را که مايل به روحاني شدن هستند، به ما معرفي کنند يا اينکه درخواست کنند تا براي آنها مبلّغ اعزام بشود. معيار چهارم داشتن يک مداح است که با اصول مداحي آشنا باشد و بتواند دور از خرافات مداحي نمايد. اين هم محتاج راهاندازي کانون مداحان بوده که انجام شده است.
چه راهکارها و فرايندهايي براي اعمال سياستها و ديدگاههاي سازمان تبليغات به اين هيئتها وجود دارد؟
ببينيد! ما بين صفر و صد هستيم. اگر هيچ کاري نکنيم صفر و اگر به همة آمال و اهدافمان برسيم، صد هستيم. ما مدعي هستيم که نمرة بالايي داريم و اين را کارنامة ما نشان ميدهد...
منظور من عملکرد شما نيست. ميخواهم مکانيسم انتقال سياستها و ديدگاهها را در چهارچوب همان وظيفة هدايتي و نظارتي که اشاره کرديد، توضيح بدهيد.
فعاليت ما ايجابي است. براي تأمين اهداف مورد نظر، ما برنامههاي متنوع و فعاليتهاي زيادي را انجام ميدهيم. يکي از اين برنامهها که هر سال در آستانة محرم واقع ميشود، گردهمايي در تمام مراکز استانها و حتّي شهرستانهاست که طي آن بايدها و نبايدهاي سال جاري به اطلاع نمايندگان و مسئولين هيئتها ميرسد. در اين گردهماييها سعي ميشود، روشهاي دشمن براي ايجاد انحراف در فعاليت و محتواي هيئتها با ذکر شواهد و مصاديق مشخص، بيان گردد. اين حرکت بسيار مؤثري است که اثر آن در هيئتها ديده ميشود. از سوي ديگر چون يکي از ارکان هيئتها روحانيون هستند، همين برنامه براي آنها هم اجرا ميشود. در کنار اين گونه برنامهها، ما يک روند اطلاعرساني منظّم هم داريم که در طول سال صورت ميگيرد. اول اينکه نشرية خيمه را منتشر ميکنيم که کيفيت محتوا و فيزيکي آن بسيار مطلوب است و در سراسر کشور توزيع ميگردد. فصلنامة زمزمه را هم به طور تخصّصي براي مداحان ميخواهيم توليد کنيم که به زودي شماره اول آن منتشر ميشود. ارائة بستههاي فرهنگي به صورت موردي براي تغذية فکري هيئتها، اقدام ديگر ماست که يا در همايشها يا خارج از آنها انجام ميشود. اين بستهها شامل کتابهاي مناسب و مرتبط به موضوعات مورد نظر و الواح فشرده و نرمافزارهاست، مانند لوح آموزشي يک ماه خون گرفته که به همراه کتاب آن شامل اشعار مناسب براي مداحان و روش اجراي آنهاست يا صدف نبوت که به همين ترتيب آماده و به هيئتها ارائه شده است.
کار بعدي ما برگزاري کنگره شعر عاشورايي است که در آن به دنبال اشعار جديد و مستند هستيم. اين کار در نُه استان آغاز شده که اشعار بسيار خوبي به دست آوردهايم و اميدواريم تا قبل از محرم در قالب کتاب با قطع مناسب چاپ شود و به دست مداحان در هيئتها برسد.
کار مهم ديگر ما که کليد آن در پانزده استان زده شده است، نمايشگاه شئون فرهنگي است که در آن از علاقهمندان دعوت شده آثار مکتوب و غيرمکتوب خود را عرضه کنند تا بدين ترتيب الگوسازي بشود.
در آستانة محرم ما دو برنامة مهم را اجرا خواهيم کرد. يکي ديدار اعضاي کانون مداحان و شعراي اهل بيت طي سه روز با علما و مراجع در قم است و مستقيماً از زبان ايشان رهنمود خواهند گرفت. برنامة ديگر، که سال گذشته هم اجرا کرديم و بسيار مؤثر بود و مورد توجه قرار گرفت، نشست سراسري مسئولين شوراهاي هيئتهاي شهرستانها با مسئولين نظام است.
همة هيئتهاي موجود در کشور از شما مجوز گرفتهاند؟ و آيا با هيئتهايي که مجوز ندارند برخورد ميشود؟
هيئتهايي که ثبت نام کردهاند و کد گرفتهاند، يا مجوزشان صادر شده، يا وضعيت آنها در حال بررسي است تا در صورت احراز شرايط مجوزشان صادر بشود. برخورد ما با هيئتها سلبي نيست که بخواهيم آنها را تنبيه کنيم، بلکه سعي ميکنيم آنها جذب کرده و ارتقا بدهيم. البته با پشتوانة قانوني که اشاره کردم، ميتوانيم برخورد تنبيهي هم داشته باشيم. در هر صورت، حداقل اين است که ما در قبال هيئتهايي که مجوز ندارند، مسئوليتي نخواهيم داشت.
شما به هيئتهاي دانشجويي هم توجه داريد؟
به صورت خاص نه. آنها را به صورت عام پوشش دادهايم. يعني براي پوشش دادن آنها دستورالعملي نداريم.
سال گذشته يک حرکت تقريباً موفّقي هم از سوي سازمان صورت گرفت که عبارت بود از جلوگيري استفاده از تمثالهاي شخصيتهاي واقعة کربلا در مراسم عزاداري. آيا اين اقدام امسال هم ادامه خواهد داشت؟
اين يکي از اقدامات مهم ما بود که اتفاقاً از آثار مثبت همين سازماندهي و نظارتي است که توضيح دادم بر هيئتهاي مذهبي اعمال ميشود. ما نتايج اين نظارت را مرتب به شوراي عالي انقلاب فرهنگي منعکس کردهايم و بر همين مبنا پارسال پيشنهاد کرديم و شورا هم پذيرفت و آن را به صورت قانون ابلاغ کرد که چند دستگاه براي ساماندهي رفتار هيئتهاي مذهبي مخصوصاً در مراسم عزاداري محرم همکاري بنمايند. البته اين قانون عام است و براي همة مناسبتهاي ديني و فرهنگي است. براي اين منظور ستادي تشکيل شده که تاکنون يازده جلسه برگزار کرده و تصميمات مهمي اتخاذ نموده. اعضاي ستاد براي عزاداريهاي امسال تصميم گرفتهاند که از چهار چيز پرهيز بشود: قمهزني، حمل و نصب تماثيل منتسب به ائمه و شخصيتهاي ديني و قهرمانان کربلا، استفاده از آلات موسيقي (بجز طبل و سنج)، استفاده از ريتمهاي غربي و وارداتي و غيراصيل. همچنين تأکيد شده به يک موضوع پرداخته شود که عبارت است از غني کردن محتواي عزاداريها. علامتها و تماثيل را پارسال جلوگيري کرديم و البته اين بايد تبديل به فرهنگ بشود و خود مردم و هيئتها از اين رفتارها پرهيز کنند. يکي ديگر از وظايف اين ستاد، بررسي وضعيت مناسبتهاي مذهبي است. بالاخره بايد تکليف اين مناسبتها مشخص شود.
برنامههاي شما براي آينده چيست؟
خوب، خيلي از برنامههاي ما که به آنها اشاره کردم، مستمر و پيوسته است. در سالهاي آتي هم بايد پيگيري و اجرا شوند. اما برنامههايي که در نظر داريم، يکي ساماندهي نرمافزاري اطلاعات مربوط به هيئتها و تشکّلهاي ديني است. يک برنامۀ ديگر که البته از گذشته شروع شده ولي امسال جدّي شده و ميخواهيم آن را گسترش بدهيم، وبلاگنويسي عاشورايي است و دعوت کردهايم از وبلاگنويسان علاقهمند به موضوع عاشورا که مطالب خودشان را ارائه کنند. اين وبلاگنويسي در حال گسترش است و هزينة زيادي هم براي ما ندارد. کار ديگري که شروع کردهايم و ميخواهيم به نتيجه برسانيم، عبارت است از شناسايي و معرفي هيئتهاي مذهبي شاخص. بدين معني که در هر منطقهاي، هيئتهايي را که به تناسب امکانات و موقعيت آن محل و در مقايسه با هيئتهاي همان منطقه کيفيت بالايي دارند، شناخته شوند و به عنوان الگوي ساير هيئتها معرفي گردند و هم مسئوليت بيشتري بر عهدة آنها گذاشته شود تا از ظرفيتهايشان حداکثر بهرهبرداري به عمل آيد. اين برنامه هم در حال تدقيق و توسعه است. نظر ما اين است که اين هيئتهاي شاخص، ملاکي بشوند براي ارزيابي رشد يا عدم رشد فعاليتهاي مذهبي در اين قالب. و اينکه ما تا چه اندازه در اجراي برنامهها و تأمين اهداف موفق بودهايم. براي اين منظور، يعني تعيين هيئتهاي شاخص، ما استانداردهايي را تعريف کردهايم و اين استانداردها را به صورت کميت در آوردهايم تا هر منطقه بر اساس آمايش سرزميني خود به ما اعلام کند، توانايي دستيابي به چه سطحي را دارد. اطلاعاتي که آنها به ما ميدهند، به صورت يک عدد درميآيد که امکان مقايسة وضعيت هر منطقه را نسبت به گذشته براي ما امکانپذير ميکند.
در برنامههاي شما کدام استانها وضعيت بهتري داشتهاند؟
استانهايي مانند مازندران و هرمزگان و فارس امتيازهاي مطلوب و بالايي داشتهاند.
تصوّر بر اين است که استانها و شهرستانهايي که وجهة مذهبي دارند، امتيازشان بالاتر از بقيه باشد...
به اين نکته توجه داشته باشيد که ما وضعيت هر منطقه را نسبت به مناطق ديگر نميسنجيم. مثلاً ممکن است يک استان امتيازش در ارزيابيهاي ما 30 باشد و سال بعد به امتياز 50 برسد در حالي که استان ديگر امتيازش از 70 به 72 ارتقا پيدا کند. از نظر ما آن استاني که توانسته از امتياز 30 به 50 برسد، موفقتر از استاني است که امتيازش از 70 به 72 رسيده. اين بدان معني نيست که يکي از اينها ضعيف است و ديگري قوي. بلکه به معني اين است که در يک استان ما با رشد مواجه هستيم. اين رشد براي ما خيلي مهم است.
آيا عوامل اين رشد را هم بررسي ميکنيد؟
بله. ما بايد اين کار را بکنيم تا بتوانيم در برنامهريزيهايمان دقيق باشيم و از ظرفيتهاي موجود، حد اکثر استفاده را ببريم. عوامل متعددي مانند فرهنگ منطقه، ميزان تحصيلات، و... در اين زمينه تأثير مستقيم دارند. ما مدام اطلاعات مورد نياز را از استانها ميگيريم و با روشهاي علمي تجزيه و تحليل ميکنيم. براي ما مهم است که بدانيم در کانونها و انجمنها و هيئتها چه کساني عضويت دارند، يعني تحصيلاتشان چقدر است، شغلشان چيست، و... .
در اجراي برنامهها با چه مشکلاتي مواجه هستيد و آيا امکانات موجود با اهداف و برنامهها تناسب دارد؟
يکي از ابزارهاي قوي ما توجيه کارشناسانمان در شهرستانها نسبت به سياستهاي اجرايي است. اين موضوع مهمي است. تمام سياستهاي ستاد از طريق اين کارشناسان به بدنة تشکيلات منتقل شده و عملياتي ميشود. ما بسيار مايل هستيم که بدنة تشکيلات، بازده کيفي بالايي داشته باشد، نه بازده کمي. ما از کارشناس خودمان انتظار داريم، مديريت فرهنگي را اعمال کند نه اينکه درگير کار اجرايي فرهنگي بشود. گاهي به جاي اينکه صد کيلومتر دور يک محدودة کوچک بدويم ميتوانيم ده کيلومتر در مسير درست بدويم. هم کمتر انرژي مصرف ميکنيم و هم کمتر خسته ميشويم و مهمتر اينکه پيشرفت محسوسي داشتهايم. رسيدن به اين وضع مطلوب در بدنة تشکيلات دشوار است. دفاتر ما بايد پايگاه مشاوره باشند و نه مرکز اجرايي. وقتي از نيروي مردم استفاده کنيم، ميتوانيم کارهاي بزرگي انجام بدهيم. اين يکي از مشکلات ماست که بايد براي آن فرهنگسازي کنيم. مشکل ديگر ما کاهش بودجه است که امسال گريبانگير ما شده است.
چهارشنبه 9 بهمن 1387 - 14:55