گفتگو
عباس الف
اشاره
كاروان سربيرنگ شيخ حسن آزاد در شهر طبس و روستاهاي آن شهرت فوقالعادهاي دارد. براي تهيه فيلم «تحول» كه مجموعهاي مستندگزارشي از فعاليتهاي تبليغاتي سازمان تبليغات اسلامي در سراسر كشور است به يزد رفتهايم، آن هم در گرمترين ماه سال.
براي سر زدن به محرومترين روستاهاي اين استان كه برخي بيش از 400 كيلومتر با مركز فاصله دارند به طبس ميرويم. سه روز آنجا اقامت داريم. سهميهبندي بنزين تقريباً تمام فعاليتها و برنامهها را به هم ريخته است. كاروان شيخ حسن هر روز صبح زود ساعت چهار مقابل محل اقامت ما متوقف ميشود و زنگ را ميفشارد تا راهي شويم.
حسن آزاد، رييس اداره تبليغات اسلامي شهرستان طبس از سال 1375 بهعنوان مسئول كانون تبليغي حدود 11 سال است كه در اين شهرستان خدمت ميكند.
هوا اين روزها فوقالعاده سوزان است و بايد براي در امان ماندن از هولناكي گرماي سوزان جاده كويري تا ساعت 7 صبح خود را به يك سرپناه برسانيم؛ روستاهايي همچون نايبند، تپهطاق و... كه برخي بيش از 200 كيلومتر از مركز طبس فاصله دارند.
در گرگ و ميش هوا، در جادهاي كه اطراف آن را گُله به گُله شترهاي رها پوشانده است، هر آن احتمال برخورد وجود دارد اما شيخ خبرة راه است. نشان ميدهد كه اين راهها مسيرهاي هر روزه اوست. به هر روستا و آبادي كه پا ميگذاريم كسي را نميبينيم كه شيخ حسن را به نام كوچك نخواند. همه مانند كسي كه از كودكي او را ميشناسند با شيخ روبهرو ميشوند. به تپهطاق ميرويم كه فاقد آب آشاميدني و امكانات حداقلِ بهداشتي است.
كودك و بزرگ روستاي بالاده دبه و كوزه به دست به پايين ده ميآيند تا شايد بتوانند كمي آب در منبع پايين ده بيابند. آدمهاي پايين ده هم راهي بالا دهاند تا به گمان خود شايد تنها منبع آب ديگر ده جرعه آبي داشته باشد. اما برخورد آنها با هم نااميد كننده است؛ آبي وجود ندارد. لاجرم هر دو به سوي حوضچهاي حركت ميكنند كه تمام سطح آن را لجن سبزرنگي پوشانده است، طوري كه پرندگان بر روي آن نشستهاند و فرو نميروند. و حالا تمامي ظروف بالاده و پايينده براي تأمين آب آشاميدني در اين لجنزار فرو ميرود.
روحاني مستقر روستا در كنار مردم است و همدرد آنان. او هم بيآب مانده است و براي شيخ حسن درد دل ميكند. مردم شيخ حسن را كه ميبينند به سويش هجوم ميآورند. بسياري از بچهها بيماري روده گرفتهاند و حتي موتورها كه تنها وسيله نقليه ده است بنزيني براي انتقال آنها ندارند.
موضوع گلايه نيست، ميدانند شيخ پيگير است، فقط ميخواهند با درد دل دوباره در كنار شيخ آرام بگيرند. آب تنها يكي از مشكلات بينهايت روستاست. هيچ منبع درآمدي وجود ندارد و همه چيز به شكل افسردهكنندهاي غمانگيز و متأثركننده است و موقعيت و وضعيت روحاني مستقر روستا براي حفظ ايمان و اعتقاد مردمي كه در سختي فرو رفتهاند بينهايت مشكل.
شيخ حسن هداياي مختصري را كه آورده است از طريق مسابقه اما با اغماض كامل بين كودكان پابرهنه روستا تقسيم ميكند و بعد در مصاحبه تصويري با روحاني روستا، كار سخت تبليغ در محيطهايي چنين محروم را بيشتر لمس ميكنيم.
ساعت يك نيمهشب به محل اقامتمان باز ميگرديم و باز صبح روز بعد شيخ حسن ساعت 5 آنجاست. ما كه كلافه شدهايم از اين همه وقتشناسي! اصرار زيادي دارد تا وضعيت مردم روستاهاي طبس را منعكس كنيم. به نايبند ميرويم جايي كه روحاني مستقر آن قرار است هجرت كند و ما شاهد گريه تمامي مردم روستا جلوي دوربينمان هستيم؛ از كودكي 6 ساله تا پيرزني كه ميگويند 104 سال دارد، اما حتي بيشتر به نظر ميآيد. همه از ويژگيهاي روحاني روستايشان و خدمات بيشمار او ميگويند: كمك به گازكشي، جادهكشي، لولهكشي آب، مسجدي كه بسيجيوار ساخته شده است. مردم همه آنچه را كه امروز دارند از او ميدانند.
شيخ حسن مثل همهجا محبوبيت فوقالعادهاي در اين روستا دارد. روستايي كه در فاصله دويستكيلومتري محل استقرار اداره تبليغات اسلامي طبس قرار دارد و شيخ حسن آدمهاي آن را يك به يك به نام صدا ميزند. تلاش شيخ حسن يك تلاش دوجانبه است. او مجبور است براي مردمي كه از هجرت روحاني خود متأثرند و گريه ميكنند دليل بياورد و از روحاني كه بعد از پنج سال خدمت به روستا براي رفتنش دلايل بسيار قانعكنندهاي دارد، براي آخرينبار درخواست ماندن كند. اما شيخحسن منطقيتر از آن است كه دلايل روحاني مستقر روستا اقناعش نكرده باشد؛ هر چند دو سالي است كه مقاومت كرده است. باز هم ساعت 1 نيمهشب به محل اقامتمان ميرسيم.
روز سوم شيخ درگير برنامهها و جلسات متعددي است اما خوشانصاف خوشقول باز هم ساعت 5 صبح مقابل در محل اقامت ما زنگ را ميفشارد. حقيقتاً كم آوردهايم اما به شوخي برگزار ميكنيم. به روستايي از ميقان ميرويم. بهشتي بينظير در دل كوير؛ جايي كه نخل و برنج در كنار هم و در يك مزرعه رشد كردهاند. روحاني اين روستا ملجأ و پناه جوانان است. آنقدر جوانان دوستش دارند كه در همه برنامهها حضور دارند. به روستا كه ميرسيم جوانان گرد شيخ حسن حلقه ميزنند. شيخ اكثر آنان را به نام ميشناسد و با آنان گفتوگو ميكند و بعد براي اينكه به جلسه ساعت 8 صبح برسد دوباره راهي طبس ميشود تا باز غروب به سراغمان بيايد. تا شب با مردم اين بهشت زميني گفتوگو ميكنيم و از جلسات قرآن، گفتمانهاي ديني و... كه براي دختران و پسران روستا برگزار ميشود تصوير ميگيريم. همه چيز گرم و اميدبخش و شورآفرين است؛ رابطه تنگاتنگ يك روحاني با مردم و جوانان.
غروب كاروان شيخ حسن آزاد از راه ميرسد و ما را در آخرين روز سفر به محل اقامتمان ميرساند. ساعت 10 شب است و ما بايد به يزد برگرديم، گفتگويي كوتاه با او انجام ميدهيم و در كنار شيخ چند عكس به يادگار ميگيريم و 72 ساعت حضور يكي از پرانرژيترين آدمهايي كه در عمرمان ديدهايم را به خاطر ميسپاريم و صحنهاي پيوسته در ذهنمان مرور ميشود:
مردي با يك اتومبيل كاروان سربي كه در گرماي سوزان يك منطقه كويري ناچار است پيوسته شيشه اتومبيل در حال حركت خود را پايين بكشد تا آن همه آدمي كه شيخ حسن صدايش ميكنند بدون وجود شيشه، دست تكان دادن و سلامعليكش را بشنوند.
از امكانات آموزشي استان بگوييد.
اين شهرستان داراي 2 حوزه علميه (برادران و خواهران) و 2 مركز آموزش عالي، دانشگاه آزاد اسلامي، دانشگاه پيامنور و همچنين آموزشكده فني امام علي(ع) و آموزشگاههاي متعددي از آموزش و پرورش است. با وجود حوزههاي علميه و دانشگاهها، جاي رشته علوم و معارف اسلامي در اين شهرستان خالي بود كه به فضل الهي و با پيگيريها و پيشنهادهايي كه امام جمعه و فرماندار اين شهرستان داشتند و پيگيريهاي بسيار خوب مديركل تبليغات اسلامي استان يزد، حجتالاسلام حسيني كوهستاني مجوز دبيرستان علوم و معارف اسلامي صدرا هم در اين شهرستان گرفته شد و از سال 87-86 شاهد حضور دانشآموزان پسر در اين دبيرستان هستيم. از سال 75-74 فعاليت سازمان تبليغات اسلامي در اين شهرستان در قالب كانون فرهنگي،تبليغي بود كه قبلاً به صورت هيئت امنايي اداره ميشد.
متوليان امور فرهنگي شهرستان چه كساني هستند؟
امام جمعه، فرماندار و مسئول كانون فرهنگي و چند تن از معتمدين شهرستان، كارهاي فرهنگي،تبليغي اين شهرستان را اداره ميكردند. اين روند تا سال 80 ادامه داشت و با توجه به فعاليتهاي فراوان كانون فرهنگي تبليغات اسلامي در شهرستان طبس، يعني اعزام روحانيمستقر و طرحهاي فرهنگي اعم از اوقات فراغت و برگزاري كلاسهاي قرآنآموزي و نهضت قرآنآموزي، اعزام ائمه جماعت به مساجد، ادارات و برگزاري مسابقات و برنامههاي فرهنگي ديگر، مركز استان صلاح دانست كه كانون فرهنگي،تبليغي تبديل به اداره تبليغات اسلامي شود. يعني ما تا سال 80 كانون فرهنگي،تبليغي بوديم و از سال 80 اداره تبليغات اسلامي در شهرستان شروع بهكار كرد. در قالب اداره تبليغات اسلامي فعاليتهاي ما بيشتر شده است؛ فعاليتهايي نظير استقرار حدود 19روحاني در مجموعه شهرستان، ايجاد 15 كتابخانه روستايي و كتابخانه شبستان، 2 كانون فرهنگي،تبليغي در شهرستان عشقآباد و ديرنگ كه با توجه به اين گسترش فعاليتها، تشكلهاي ديني، كانون مداحان، شوراي هيئات مذهبي، امور مساجد، اعزام مبلغ و دهها كار ديگر انجام دادهايم.
وضعيت پرسنلي اين اداره چگونه است؟
اعلام شد اداره تبليغات اسلامي بايد 6 پست داشته باشد، اما متأسفانه الان فقط 2 پست از پستهاي ما پرسنل و نيروي لازم را دارد. من بهعنوان مسئول اداره تبليغات اسلامي و مسئول اداري،مالي شهرستان معرفي شدهام اما 4 پست ديگر بدون نيرو هستند. با وجود اين كه از افراد واجدالشرايط ثبتنام كردند و طي چندماه گذشته آزموني هم بهعمل آوردند و مصاحبه شد، تا اين لحظه اقدامي صورت نگرفته است. بنابراين درخواستمان اين است كه پستهاي خالي اين اداره را تأمين كنند.
چه اقداماتي براي پوشش فرهنگي منطقه صورت گرفته است؟
شهرستان طبس داراي 3 شهر؛ طبس، عشقآباد و ديرنگ و 3 بخش، 8 مركز، دهستان و 270-280 روستاي داراي سكنه است. اگر بخواهيم مجموعه وسيع شهرستان را پوشش فرهنگي دهيم كه البته خواست مقام معظم رهبري هم همين است، ميطلبد كه تعداد روحانيمستقر روستاها را افزايش دهيم. با وجودي كه الان 17روحاني، مستقر هستند باز هم به 10 روحاني ديگر براي استقرار در روستاهاي شهرستان احتياج داريم. ديگر اينكه كتابخانههاي شهرستان و روستاهايي كه روحانيونمستقر در آنجا حضور دارند با ارسال كتاب، جوانان و نوجوانان را جذب كنيم. معمولاً در مركز شهر كتابخانه است، اما در روستاها هيچگونه امكاناتي براي مطالعه وجود ندارد. البته صرف فرستادن كتاب كفايت نميكند. روحانيها در روستاها و مساجد توانستند قفسه و كمدي نصب كنند و فردي را بهعنوان كتابدار معرفي كنند تا بتوانند ارتباط روستاييها را با كتاب و كتابخانه بيشتر كنند. تجهيز كتابخانههاي روستايي و شبستان بهعنوان يك كار فرهنگي ضرورت دارد كه درخواست كنيم اعتباري را در نظر بگيرند تا براي تجهيز كتابخانههاي روستايي اقدامي صورت گيرد. اعزام مبلغ، كلاسهاي نهضت قرآنآموزي، بستههاي فرهنگي جوان و اوقات فراغت دارالقرآنالكريم در شهرستان طبس از كارهاي خوبي است كه مجوز آن توسط مراكز مردمي صادر شد و ميبينيم در اين شهرستان مؤسسه و مركز مردمي، فعال است و برنامههاي خوبي دارد.
از مسئولين چه انتظاري داريد؟
درخواست من اين است كه اولاً در مورد حقوق و مزاياي روحانيون عزيزي كه در اين زمينه فعاليت ميكنند اقدام ويژهاي شود؛ عزيزاني كه در روستاها مسقر هستند و در مناطق دورافتادهاي مثل طبس، ميطلبد كه از امتيازات ويژهاي برخوردار باشند. براي ارتقاي سطح علمي روحانيونمستقر فكر اساسي شود تا بتوانند مدارج علمي را هم طي كنند. اعتباري هم كه براي اجراي طرحهايي مثل هستههاي فرهنگي اختصاص ميدهند بسيار اندك است. سال گذشته مبلغ 100 هزار تومان براي طرح هسته فرهنگي در نظر گرفتند. امسال چيزي حدود 80 هزار تومان درنظر گرفتهاند كه اين مبلغ هم بسيار ناچيز است. اگر دوستانمان بخواهند دانشآموزان دبيرستاني را جذب كنند با اين مبلغ بايد هم كلاس را اداره كنند و هم مربي را تأمين كنند، اردو ببرند و نشريه فرهنگي آماده كنند. طبق برآورد ما چيزي حدود 200 تا 300 هزار تومان هزينه ميشود و مبلغ 80 هزار تومان واقعاً گرهگشا نيست. خواهشم اين است كه روي اين مسائل دقت بيشتري شود مخصوصاً در مناطق محروم و دورافتادهاي مثل طبس كه هزينههاي بالايي دارد.
از زماني كه شهرستان طبس به استان يزد ملحق شد چه تغييراتي در وضعيت سازمان به وجود آمد؟
از زماني كه شهرستان طبس به استان يزد ملحق شد، مشكل ما نداشتن وسيله نقليه و اياب و ذهاب بود كه عزيزان ما در ادارهكل تبليغات اسلامي استان مشكل ما را حل كردند و امكاناتي از قبيل كامپيوتر و دستگاه فتوكپي و ... در اختيار ما قرار گذاشتند. اين محلي كه در آن هستيم اجارهاي است. قبلاً وقتي كانون بوديم براي اجاره ماهيانه اينجا خيلي مشكل داشتيم، اما در حال حاضر اجاره اينجا تأمين ميشود و نيروي مسئول اداري،مالي را براي ما معرفي كردند. نيروي شركتي در اختيار ما قرار دادند كه واقعاً جاي تشكر و قدرداني دارد و نسبت به كتابخانه تخصصي اين اداره عنايت خاصي داشتند؛ كتابهاي خوبي ارسال كردند. راهاندازي دبيرستان صدرا گام بسيار بزرگ فرهنگي در منطقه دورافتاده شهرستان طبس بود كه حاج آقا كوهستاني عنايت كردند. صدور مجوز دارالقرآنالكريم از خدمات ارزندهاي بود كه در اختيار ما قرار دادند و سهميه روحانيمستقر كه محدود بود با عنايت آقاي حسيني كوهستاني افزايش يافت؛ ايشان گفتند هرچه ميتوانيد عزيزان روحاني را جذب كنيد. استقرار روحاني در شهرستان از نظر ما مانعي ندارد. تا حالا ما 19 نفر را مستقر كرديم كه البته آمار دقيق روحاني مستقر 23- 22 نفر است و بعضي از عزيزان براي ادامه تحصيل به حوزه برگشتند و تعداد ديگري نيز جذب مناطق ديگر شدند.
ما حضور خوب و موفق روحانيمستقر را در روستاهاي طبس ديديم كه خيلي ارزشمند بود و ارتباط خوبي بين آنها و مردم روستاها برقرار بود. علت اين كه شما تمام روستاها را تحت پوشش روحانيمستقر قرار نمي دهيد، چيست؟
ارتباط تنگاتنگ عزيزان روحانيونمستقر در روستاها، حكايت از اخلاص، تقوا، ايثار و فداكاري خود و خانوادهشان دارد. دوستانمان بدون چشمداشت براي مردم و در بين مردم خدمت ميكنند. واقعيت امر اين است كه كمبود روحاني در شهرستان بسيار محسوس است و ميطلبد كه از مراكز حوزههاي علميه قم و مشهد، روحانيون در مناطق محرومي كه روحاني ندارند مستقر شوند. روحانيون مستقر ما طلبههاي طبسي هستند كه در مشهد مقدس و قم درس ميخواندند و سطح 1 را تمام كردند و در حال حاضر در روستاها فعاليت ميكنند. اين عزيزان از نظر علمي محدود شده و از محيط حوزه جدا افتادهاند، ميطلبد كه سازمان تبليغات اسلامي فكري اساسي كند و امتيازاتي در نظر بگيرد؛ كامپيوتر، سيدي و منابع درسي را در اختيار آنها قرار دهد تا از حوزههاي علميه عقب نمانند.
در بحث نهضت قرآنآموزي ما شاهد بوديم افرادي كه بهعنوان مربي دعوت ميشوند از حقالزحمهشان ناراضي هستند، جذب مربيان با سطح بالا و متبحر نيازمند اعتبار بيشتري است. نظر شما در اين زمينه چيست؟
البته نسبت به سالهاي اول طرح نهضت قرآنآموزي اعتبار و بودجهاي كه در نظر ميگيرند خيلي متحول شده و پيشرفت خوبي داشته است. مربي تربيت روخواني قرآنكريم در سال 79 اعتباري بالغ بر 200-150 تومان داشت، ولي الان 900 هزار تومان اعتبار دارد. همينطور كلاسهاي قرآنآموزي و ديگر كلاسها. اما واقعيت امر اين است كه نسبت به تورمي كه وجود دارد و دورافتادگي اين شهرستان به مركز استان و اياب و ذهاب و مسافت دور روستا تا مركز شهرستان( 200 تا 250 كيلومتر) مسئله سادهاي نيست. اگر ميخواهند كيفيت بالا برود بايد اعتبار بيشتري درنظر بگيرند تا هم مربي تأمين شود و هم دستاندركاران با ترس و لرز كار را شروع نكنند. وقتي اعتبار خوبي براي يك طرح درنظر گرفته شده او هم دلگرمياش بيشتر ميشود و سعي ميكند با برنامهريزي كيفيت را بالا ببرد. اميدواريم تحولي ايجاد شود و اعتبارات مركز قرآنآموزي در ما پيشرفت بسيار خوبي ايجاد كند.
شما بيشتر معتقد به ايجاد عدالت، در نظر گرفتن موقعيت استانها و شهرستانها و موقعيت جغرافيايي و فرهنگي هستيد و معتقديد از آن جايي كه اين استان از نظر جغرافيايي داراي وسعت زيادي است و شهرستانهاي محروم زيادي دارد به لحاظ فرهنگي دچار آسيبهايي شده است و با شهرستانهايي كه پيشرفته و داراي امكانات بيشتري هستند بايد تفاوت داشته باشد.
واقعيت هم همين است. شما ملاحظه فرموديد كه شهرستان طبس با 55 هزار كيلومتر مربع در حاشيه كوير محل رفت و آمد كاروانهاي قاچاق مواد مخدر، اشرار، سيديهاي مبتذل از يك طرف و محروميت خود استان و دوربودن از مركزاستان از طرف ديگر روبهرو است. روحاني كه از مركز شهرستان فاصله گرفته و در روستايي دورافتاده مستقر شده است آن هم در روستايي كه براي آب آشاميدني و بسياري از امكانات ديگر مشكل دارد. وضعيت حقوقي اين روحاني كه در دورافتادهترين نقطه شهرستان در هواي 50 درجه تابستان با خانوادهاش فعاليت ميكند، انصافاً نبايد با كسي كه در شهر يا اطراف شهر فعاليت ميكند برابر باشد. عدالت اقتضا ميكند تحولي در اين زمينه ايجاد شود.
يكي از مواردي كه مشاهده ميكنيم اين است كه مردم به خاطر مشكلات معيشتي و سرگرم شدن به وضعيت زندگي و مشكلات اقتصادي و مالي با اينكه روحاني را فوقالعاده دوست ميدارند ولي نميتوانند در برنامهها شركت كنند، آيا در اين شهر هم وضعيت اينگونه است و اگر هست راهحل چيست؟
روستاهاي شهرستان از نظر معيشتي وضعشان مطلوب نيست. در اين شهرستان حدود 10 سال خشكسالي آمد و باعث شد به مردم منطقه ضربه بخورد. در عين حال مردمي متدين هستند و در كلاسهاي قرآني حضور دارند و به وجود روحاني محبت ميورزند اما با وجود مشكلاتي كه از خشكسالي گريبانگير آنها شد، مجبور شدند به روستاهاي ديگر كوچ كنند و به طريقي خورد و خوراك خود را مهيا كنند. راهكارش هم اين است كه در اين مناطق روحاني را مجهز كنيم. اگر لازم است وسيله نقليه خوبي در اختيارش بگذاريم، اعتبار خاص و ويژهاي براي اين روحانيون كه در اين مناطق فعاليت ميكنند درنظر بگيريم و تجهيزاتي در اختيارش بگذاريم كه بتوانند با فراغ بال خدمت كنند.
برگزاري گفتمانهاي ديني در شهرستان از زمان آغاز طرح با چه مشكلي روبهرو بوده است؟
بحث گفتمان ديني بسيار خوب جواب داد. در سال گذشته اساتيد بزرگواري از قم يا تهران تشريف آوردند و با هماهنگيهايي كه شد هم در ايام تابستان و هم در آغاز سال تحصيلي در آموزشگاهها حضور داشتند و 12 گفتمان علاوه بر سهميهاي كه داشتيم برگزار شد. با برگزاري اين گفتمانها و پاسخگويي به شبهات، تحول بزرگي در دانشآموزان نسبت به روحانيون ايجاد شد.
طرحهاي جديدي كه سازمان قصد اجراي آنها را دارد از قبيل راهاندازي كانون مداحان، در شهرستان شما در چه مرحلهاي است؟
در شهرستان ما مثل مناطق ديگر مداحان اهلبيت(ع) شناسايي شدهاند. هم آقايان و هم خانمها و براي آنها كدي در نظر گرفته شده است. مدتي قبل مجمع عمومي مداحان اهلبيت(ع) و مجمع عمومي هيئات مذهبي را داشتيم كه مسئولين و اعضاي هيئت امنا شناسايي شدند. ولي اگر قرار است طرحهاي جديد موفقيتي داشته باشد بايد از تجربيات طرحهاي قبلي سازمان بهرهمند گردد و مشخص شود كه طرحهاي گذشته چه مشكلي داشتهاند.
مثالي بزنيد از طرحهايي كه در گذشته به دلايل مشكلاتي كه داشتهاند به شكل موفق انجام نشدهاند؟
طرح اوقات فراغت. ما در زمينه اوقات فراغت هرسال اقدام ميكنيم و انتظار داريم دانشآموزان در اين كلاسها حضور پيدا كنند. اما ميبينيم سال به سال برنامههايي كه براي اوقات فراغت پيش ميآيد مشكلزا شده است. بهعنوان مثال يكي دو سالي است كه اعتباري براي اوقات فراغت در نظر نگرفتهاند؛ به شهرستان ما يك ريال هم ندادهاند. براي هر كلاس 50 هزار تومان ميدهند تا كلاس برگزار كنيم، مربي بياوريم، اردو و مسابقه برگزار كنيم ولي يك ريال اعتبار نداريم. در حال حاضر هيئات مذهبي به صورت مردمي اداره ميشود اما اگر قرار است كانون مداحان و مجمع عمومي شوراي هيئات مذهبي در شهرستانهاي كل كشور فعال باشد و ادارهكل تشكلهاي ديني سازمان شكلي قانونمند بگيرد، توقعات بالا ميرود، بايد كاري كنيم تا پاسخگوي توقعات باشيم و در اين طرح موفق شويم.
كارهاي شما در طبس شهرت بسياري پيدا كرده است. دائماً در حال رفت و آمد بين قسمتهاي مختلف شهرستان طبس هستيد و به روحانيون مستقر سر ميزنيد. چه انگيزهاي باعث ميشود كه اينقدر با احساس و زحمت زياد راه سفر را متحمل شويد؟
وقتي ميبينم علماي دين چقدر تلاش كردند تا ميراث گرانبهاي فرهنگ اسلام ناب محمدي در اختيار ما قرار گيرد، وقتي به حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبري، خانوادههاي شهدا، علماي دين و بزرگان نگاه ميكنم كه چه خدمات ارزندهاي انجام دادند، ما در اين شهرستان كاري انجام نميدهيم. هرچه هم كه انجام ميشود به بركت روح حضرت امام(ره) و شهدا و دعاي خير مؤمنين است و انجام وظيفه. شما ديديد كه هر روستايي رفتيم مردم من را ميشناختند و به اسم كوچك شيخ حسن صدايم ميزدند. مرتب به روحانيونمستقر، كتابخانههاي روستايي سركشي ميكنيم. شما هم دعا كنيد كه خداوند توفيقات بيشتري دهد تا تخطي نكنيم. در قبال زحمات علماي دين و مراجع بزرگوار خانواده شهدا، ايثارگران، جانبازان و اسرا ما كاري انجام نميدهيم. دعا كنيد تا موفقيت بيشتري داشته باشيم.
شما 11 سال است كه در اين استان خدمت ميكنيد. در اين 4 روزي كه اينجا بوديم مشكلات و سختي كار شما را ديديم، اگر گلايه، شكايت يا خواستهاي داريد كه دوست داريد خوانندگان نشريه بدانند ميشنويم؟
سازمان ما سازماني مستقيماً زير نظر مقام معظم رهبري است. اول افتخار ميكنيم كه در اين سازمان فعاليت ميكنيم و مهر تأييد ولايت بر اين كارها است كه باعث شكرگزاري است و دوم اينكه اگر بحث تأمين پست اداره و يا تجهيز كتابخانهها و يا وضعيت حقوقي روحانيونمستقر را در اين روستاهاي محروم مطرح ميكنيم به دليل گلايه و شكايت نيست؛ به اين دليل است كه به نظام جمهوري اسلامي خدمت بيشتري كنيم. اما يك خواسته هم دارم و اينكه من الان 11 است كه وضعيت شغليام به صورت پيماني است. از سال 75، مديركل امور اداري كه چند وقت پيش اينجا بودند، گفتند كساني كه در نقاط محروم سابقه خدمت 8 ساله داشته باشند رسمي ميشوند. من تمام مداركم را حدود يك سال پيش به مركز فرستادم اما هنوز خبري نشده است. اگر اين طرح قانوني است اجرا كنند و اگر قانوني نيست مطرح نكنند.
يكشنبه 15 ارديبهشت 1387 - 16:34