فرهنگي و هنري
نيما نوربخش
پوران درخشنده در ميان كارگردانهاي زن سينماي ايران، معروف به دادن پيامهاي صريح اخلاقي و ساختن لحظات احساسبرانگيز است. هر جا كه درخشنده پيامهاي اخلاقي و لحظات احساسي آثارش را اغراقآميز و مستقيم بيان ميكند موفق نيست برعكس در جاهايي كه اين مسأله را غيرمستقيم و به شيوههاي خلاقانه تصوير ميكند موفقتر است.
مثلاً لحظات احساسبرانگيز و اغراقآميز اشك ريختن پسر (شهاب حسيني) براي برادرش يا بيتابي مادربزرگ (آهو خردمند) در بيمارستان از جمله اين صحنهها است كه با تأكيد و آب و تاب فراوان اجرا شدهاند، برعكس صحنهاي كه دختر خياباني (پانتهآ بهرام) كنار آتش و پيش علي پسر عقبافتاده درد دل ميكند چون ابراز احساسات مستقيم و اغراقآميز نيست تأثيرگذار است. البته بايد توجه داشت كه بازي خوب پانتهآ بهرام هم در اين امر نقش اساسي دارد.
عيب ديگري در آثار درخشنده كه باز به موازات احساساتگرايي فيلمهايش شكل ميگيرد گنجانيدن تمهيدات تحميلي در فيلم براي تأثير گذاشتن بر تماشاگر است، مثلاً به ياد بياوريم طنين صداي برادر و مادربزرگ را كه علي هنگامي كه جلوي در خانه دختر خياباني ايستاده، ميشنود يا موقع دويدن اين شيوهها احساساتي تحميلي و كاذب را بر تصاوير سوار ميكنند.
فيلم دو خط داستاني، مجزا دارد؛ يكي مسئله ازدواج كردن پسر با دختر است و مشكلاتي كه دارند و خط ديگر داستان گمشدن علي(پسر عقبافتاده) است. در اين ميان خط اول چيز تازهاي ندارد همان اختلافات زن و مرد و خط و نشانكشيدن پدر دختر براي داماد است ولي خط دوم داستاني و ارتباط ديدني علي با دختر خياباني بسيار خوب از آب درآمده است و بيشتر امتيازات فيلم به آن برميگردد.
«بچههاي ابدي» مثل ساير آثار درخشنده پيامهاي اخلاقياش را بسيار صريح و مستقيم بيان ميكند كه اين مستقيم بيان كردن پيامها از بار خلاقانه صحنهها ميكاهد؛ و گاه در فيلم آن قدر در اين پيامهاي اخلاقي و انساني افراط ميشود كه تماشاگر فكر ميكند كه اصولاً نگهداري بچههاي سندروم دان هيچگونه دشواري و زحمتي ندارد كه اين مسئله به نوعي روياپردازي پهلو ميزند. البته آنهايي كه از علوم توانبخشي تا حدودي اطلاع دارند ميدانند كه نوع معلوليت ذهني بچههاي سندرومدان به گونهاي است كه شايد نگهداري آنها دشواري ساير معلولين را نداشته باشد؛ ولي به هر حال بدون دشواري هم نيست.
اينكه همه چيز در لفافي از رويا و انسانگرايي و اخلاق پيچيده شود و از دشواريها صرف نظر شود از بار واقعگرايي فيلم ميكاهد.
اما پيام فيلم به هر حال پيام ارزشمندي است. اينكه بچههاي سندرومدان قابليت نگهداري در خانه و پيش خانوادهشان را دارند و اگر به آسايشگاه بروند با خلاء عاطفي روبهرو ميشوند ولي اي كاش اين مسئله به شيوهاي واقعگراتر و غيرمستقيمتر تصوير و القا ميشد.
«بچههاي ابدي» آشكارا از «روياي خيس»، فيلم قبلي درخشنده، فيلم بهتري است. گويي درخشنده پيشرفت محسوس ولي كندي دارد. او كارگرداني است كه هنوز بهترين فيلمش را نساخته و همچنان چشم به آينده دارد.
سهشنبه 11 دی 1386 - 17:43