گزارش
محمد عصاريان
حورا
نويسنده: بهار مومني
كارگردان: محمود صابري
بازيگران: قربان نجفي، گيلدا حميدي، محمدآقا محمدي، محمد پورحسن، ساقي عقيلي، مهرداد باقري، مژگان خالقي، محمدرضا ترابي، خيرالله تقياني پور، فرامرز قليچخاني
طراح صحنه: علي نصيري نيا
طراح لباس: بهار مومني
دستيار كارگردان: خيرالله تقيانيپور
موسيقي: بهمن روشني
طراح گريم: عاطفه ابيضي، امير غفاري
درختچههاي سوزني برايت دست تكان ميدهند و گلهاي بنفشه و اقاقيا، پرندگان مهاجر را از عطر خود سرمست ميكنند.
به شتاب راه خود را از ميان سبزه و بوته و گلهاي تازه نفس، كه عطر نفسهايشان فضاي حوزه هنري را جاني ديگر بخشيده است، باز ميكنم. به چند قدمي درب ورودي تالار انديشه كه ميرسم با جماعتي مواجه ميشوم، چشم به درب بسته دوخته و در حال انتظار.
(هر جا بهتر بود از اينجا، آخه تئاتر هم شد تفريح.) جوانكي كنج ساختمان درب ساختمان تازهساز حوزه هنري، چنبره زده و با گوشي همراه خود همراهي ميكند. از ميان جمعيت، كشانكشان خود را به درب ورودي ميرسانم كه نگاههاي غريب و تلخ عدهاي توجهم را جلب ميكند، كه زير لب بلند فرياد ميزنند: دير اومده، زود هم ميخواد بره تو...هـ
به سمت دو نفر از تماشاگران ميروم. سخت مشغول انتقاد از وضعيت موجود هستند. براي خلاصي از نگاه ديگران هم كه شده سر صحبت را باز ميكنم. مجيد مسير تئاتر ديني را يكنواخت ميبيند. او ميگويد: با توجه به رقم بالاي بودجهاي كه براي اجراي نمايشهاي مذهبي اختصاص داده ميشود نبايد شاهد يكنواختي و تكرار در ارائه و اجراي نمايشهاي مذهبي در صحنه باشيم. اميدوارم حورا اين ساختار تكراري را بشكند. زهرا كه با بند موبايلش بازي ميكند، و صحبتهاي مجيد را تاييد ميكند ميگويد: اگر من به عنوان بازيگر تئاتر براي بازي در يك تئاتر ديني دعوت شوم، مطمئناً با توجه به شناختي كه از رقمهاي بالاي اختصاص داده شده به نمايشهاي مذهبي دارم، تقاضاي دستمزدي حداقل 5 برابر ديگر نمايشها خواهم كرد. البته در اين لحظه به آقاي صابري كارگردان حورا تبريك گفتم كه احتمالاً با جيبي چرب راهي منزل شده است، اما صحبتهاي صابري هم شنيدني است: «متأسفم كه توجه مالي حوزه هنري به چنين نمايش فاخري كه باني آن هم حوزه هنري بود، بسيار كمرنگ و نااميدكننده است. حداقل بودجه ممكن، توسط حوزه براي ما مشخص شد و من براي استفاده از يك پشتيبان مالي ديگر قريب به چند ماه به هر ارگاني سرك ميكشيدم.»
به ساعت خود كه نگاه كردم عقربه بزرگ نشان از شروع نمايش حورا، ساخته محمود صابري را داد.
نمايش با موضوع هجرت دختري مسيحي به نام حورا و پسري يهودي به نام اسماعيل است كه به دليل سوء تفاهمات، محدوديتها و تفكرات غلط و ابتدائي قومشان محكوم به مرگ ميشوند و براي رهائي از اين تفكرات و رسيدن به آزادي به سوي مكه حركت ميكنند. چرا كه در آيينشان خبر از پيامبري داده شده است كه سرور آزادگان است و پناه مظلومان و مكان زندگي او مكه است. در ادامه اين دو جوان پس از طي فراز و نشيبهاي بسيار به مكه ميرسند و توسط پيامبر به اسلام گرويده ميشوند و سپس عشق خود را به هم ابراز ميكنند.
شايد اين نمايش جزو معدود نمايشهاي مذهبي اجرا شده باشد كه پس از اتمام آن شاهد برقراري ارتباط مخاطبان با نمايش هستيم. احمد اميني دانشجوي تئاتر، كه به همراه دوستان خود براي تماشاي اين نمايش مذهبي به تالار انديشه حوزه هنري آمده است از اين ارتباط به عنوان آشتي تئاتر با مخاطبان عام ياد ميكند و ميگويد: زماني كه به دوستانم پيشنهاد تماشاي تئاتر را دادم با يك نوع بازخورد غيرقابل پيشبيني مواجه شدم. بچهها در ابتدا رفتن به پارك ملت و بستني خوردن را مفيدتر از تماشاي تئاتر ميديدند ولي حالا پيشنهاد ميكنند بليط نمايشهاي تئاتر شهر را پيشخريد كنيم.
محمود صابري، كارگردان نمايش حورا معتقد است، شعار «تئاتر براي همه» در حورا مصداق عيني و عملي دارد. بهتر است از زبان خودش بخوانيم: «هنرمند ما بايد به سطح نشانه شناسي و دايره نمادشناسي مخاطب توجه كند و با توجه به اين موضوع خوراكي را براي او تهيه كند كه با سطح نشانهشناسي و اطلاعات او هماهنگي داشته باشد. اجراي نمايشهاي مذهبي ما بايد خالي از هر نوع كليشه و تكرار باشد. در غير اين صورت نمايش مذهبي ما شبيه به روضه مذهبي خواهد شد و روضه مذهبي ديگر تئاتر نيست. وظيفه هنرمند ما اين است كه سطح سليقه مخاطبان را هماهنگ با سطح رشد نمايشهاي ما ارتقا دهد تا شاهد آشتي مخاطبان عام با جامعه تئاتري باشيم.» متن قوي، محكم و بيرون از كليشه بهاره مومني، نكته مثبتي است كه ميتوان در نمايش مذهبي حورا مورد توجه قرار داد. بهاره مومني كه به صورت حرفهاي به فعاليت طراحي صحنه و لباس مشغوليت دارد با نگارش متن حورا، نشان داده است كه ميتواند در فيلمنامه نويسي و نمايشنامه نويسي نيز حرفي براي گفتن داشته باشد.
در ادامه به سراغ جوانكي ميرويم كه كيف به دوش از درب حوزه هنري بيرون ميرود. منتظر تاكسي ايستاده است. علت حضور وي را جويا ميشويم. او نيز دغدغه مذهبي دارد ميگويد: فكر ميكردم اين نمايش هم مانند ديگر نمايشهاي مذهبي ساخته شده، سراسر تكرار و كليشه و يك نوع برش تاريخي است كه در اين فصل از زندگي به تماشا مينشينيم. به پيشنهاد و اصرار دوستم به تماشاي نمايش آمدم. فكر ميكنم حورا تا اندازهاي توانسته است از وجهه نمايش مذهبي دفاع كند و تافتهاي جدابافته باشد. محمود صابري هم بزرگترين علت ساخت نمايش مذهبي حورا را دغدغه دين عنوان ميكند و ميگويد: من وقتي متن خارجي هم كار ميكنم كفه معنويت و عرفان سنگينتر است.
به هر حال حورا در نوع خود توانسته است نمايشي متفاوت از آنچه تا به حال به عنوان نمايش مذهبي ديده ايم ارائه كند و با مخاطبهاي خود ارتباط لازم را برقرار كند. اميدواريم شاهد افزايش هرچه بيشتر مخاطبان اين هنر پر ارزش و تاثيرگذار باشيم و هنرمندان ما در عرصه هنر تئاتر بتوانند جمعيت بيشتري را به سالنهاي تاريك و خلوت تئاتر بكشانند.
شنبه 1 ارديبهشت 1386 - 16:21